سردر باغ ملی؛ نماد تهران

قبل از ساخته شدن برج آزادی سردر میدان مشق یا دروازه باغ ملی یادمان و نشانه تهران بود و تا ۷۰ سال پیش اگر می‌خواستند تهران را نشان بدهند، تصویر سردر باغ ملی را با آن نقاره‌خانه‌ها و کاشیکاری‌ها و درهای بزرگش را منتشر می‌کردند. دروازه‌ای که البته آخرین دروازه پایتخت است که از دوران گذشته برای شهر مانده‌اند.

دروازه میدان مشق، سرد باغ ملی و دروازه باغ ملی این‌ها نام‌هایی است که این دروازه زیبا را در این سالها به آن می‌شناسیم. بنایی با پهنای کمتر از ۲۷ متر و ارتفاع نزدیک به سه متر در حاشیه خیابان امام خمینی (ره) قرار گرفته است و بیشتر از آن که دروازه باشد یادمانی است که در سال ۱۳۰۴ شمسی ساخته شد:« طاق نصرتی به یادگار برای تصاحب قدرت توسط رضاخان میرپنج. »

قدمت این سردر ملی با همان تصویری که در ذهن هر کدام از ما است،  به دوره پهلوی اول و زمانی می‌رسد که او به شهردار پایتخت کریم‌آقا بوذرجمهری دستور داده بود تا دروازه‌های قدیمی شهر را خراب کنند. درباره تاریخ ساخت دقیق این دروازه چند روایت وجود دارد اما  تنها نکته غیر قابل تردید درباره این سردر این است که به دستور پهلوی اول ساخته شده است. منابع پهلوی اول بعد از تاجگذاری تصمیم گرفت تا بنای یادبودی به یاد کودتای سوم اسفند در تهران برپا کند که آیندگان بدانند او و قزاقانی که همراهش بودند از قزوین آمدند و اساس سطلنت قاجاریه را متزلزل کردند. چه جایی برای برپایی این این بنای یادبود بهتر از جایی می‌شد پیدا کرد که در مقابل قزاقحانه‌ای قرار داشت که او کودتایش را از همان جا آغاز کرده بود. پس پی‌ریزی این بنا با نظارت خودش آغاز شد. طرح سردر را جعفرخان کاشی آماده کرد. گفته می‌شود که او برای طراحی این سردر از مهندسان آلمانی که برای ساختن راه‌آهن و صنایع ایران آمده بودند کمک گرفت. برای همین هم سردر باغ ملی ترکیبی از معماری اصیل ایرانی و معماری اروپایی است. این معماران چدن را برای ساخت این دروازه انتخاب کرد و طرح آماده شده درها به صورت سه تکه در قورخانه تهران در میدان توپخانه ریخته و ساخته شد. برای ساخت درها که با نقش و نگارهای پیچ در پیچ و بسیار هنرمندانه طراحی شد استاد محمدعلی کرمانی از صنعتگران قورخانه دعوت شد و این درها را به مدت چندین ماه طراحی و ساخت.  استاد اسماعیلی که از معماران مهم آن روزگار بود به همراه استاد کریم منیژه بخش‌های اصلی دروازه از جمله سفت‌کاری ها و ساخت ستون‌ها را انجام دادند. استاد خاک‌نگار مقدم معروفترین کاشی‌ساز ایران طراحی کاشی‌های این بنا را نظارت کرد و آن‌ها را به دست استاد حسین کاشی‌کار سپرد تا در جای اصلی خود نصب کند. کاشی‌کاران سردر باغ ملی  برای طراحی داخل آن با تصاویری از کودتا و رضاخان و قزاق‌هایش را در کاشی‌ها به نمایش گذاشتند. دو در برای پیاده‌رو در دو سمت دروازه در نظر گرفته شد که یکی از سمت غرب در کنار شرکت نفت ایران و انگلیس قرار داشت و دومین در به سمت شرق و در جایی قرار داشت که چند سال بعد اداره پست مرکزی توسط مارکف طراحی شد. در زمان ساخت این بنا تعداد ماشین‌هایی که در تهران تردد می‌کردند به اندازه انگشتان یک دست نبود و  در اصلی آن متناسب با ورود کالسکه و همان تعداد ماشین طراحی شد. در بالای سردر هم برای جایگاه دیده‌بانی و نقاره‌زنی دو اتاقک طراحی شده که روزانه چندین محافظ در آن قرار می گرفتند تا از داخل باغ ملی و بناهای مربوط به آن حفاظت کنند. 

دروازه یا سردر باغ ملی قرار بود هم نقارخانه تهران باشد و هم نماد پایتخت و هم یادبود کودتایی باشد که پهلوی اول را بر مسند قدرت ایران نشاند. اما این نماد با ساخته شدن برج آزادی کم‌رنگ شد و خاصیت نماد بودنش را از دست داد.

با این همه دو تصویر مهم از سردر باغ ملی در سینمای ایران به یادگار مانده است. تصویر اول در حرکت اودیسه‌واری است که دو شخصیت فیلم کلاغ برای یافتن گذشته خود آغاز می‌کنند و از کنار این سردر گذر می‌کنند. تصویر بعدی تصویری است که در ابتدای فیلم مادر علی حاتمی در جایی که برادر بزرگتر به دنبال غلامرضا می‌رود که در آسایشگاه بستری است. ماشین بنز سفید رنگ محمد ابراهیم از زیر سردر دروازه باغ ملی می‌گذرد و وارد خیابان امام خمینی می‌شود تا به سمت خانه مادر در خیابان شیخ‌هادی برود؛ تصویری که حالا در گذر زمان در حاشیه خیابان امام خمینی همچنان باقی مانده است.

پژوهشگر:فرزانه ابراهیم زاده 

۲ مهر ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۶
کد خبر: 4706

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 3 =