نصرالله حدادی، پژوهشگر و تهرانشناس در گفتگو با شهر، درباره وضعیت شهر تهران پس از انقلاب جمهوری اسلامی ایران، توضیح داد: پس از پیروزی انقلاب جمهوری اسلامی ایران، جنگ تحمیلی رخ میدهد که این جنگ سبب میشود تهران مهاجران بسیار را درون خود جای دهد.
او ضمن اشاره به وادادگی حکومت و حاکمیت در مقابل فرهنگ و معماری غرب، بیان کرد: شهردار وقت (غلامحسین کرباسچی) شروع به هوا فروشی (ساختمان سازی بلندمرتبه) میکند و تغییری بزرگ در شهر تهران صورت میگیرد. هر میزان که تهران از سمت شمال توسعه مییابد، برج سازی افزایش و مناطق آن محدوده ارزش کاذب بیشتری پیدا میکند.
به گفته حدادی؛ شهرک سازی و ساخت ساختمانهای بلندمرتبه در دوره پهلوی دوم خارج از شهر صورت گرفته اما پس از انقلاب اسلامی ساخت ساختمانهای بلند مرتبه در درون شهر انجام شد.
این پژوهشگر در پاسخ به این پرسش که آیا تهرانیها نسبت به شهر خود شناخت کافی را دارند تا در راستای حفظ آن بکوشند، توضیح داد: گفت میشود هرکسی که در تهران زندگی میکند به این شهر مدیون است. پروین اعتصامی، دهخدا، شهریار، بهار و... در تهران تبدیل به شخصیتهای کنونی میشوند. شهر تهران به سوء کلان مدیریتی از دو سو (حاکمیت و شهروندان) دچار شده است. ساکنان تهران، این شهر را نمیشناسند.
حدادی در ادامه افزود: متأسفانه همه تهرانشناسان غفلت بزرگی نسبت به این شهر دارند و آن هم توجه و تمرکز بر تاریخ تهران و عدم توجه به زنده بودن تهران است. درصورتیکه تهران جان دارد، تهران فرهنگ و زبان دارد. جعفر شهری تنها کسی بود که روی فرهنگ تهران پژوهش کرد.
او با بیان اینکه تهران برای ساکنان خود شهر جذابی نیست، توضیح داد: تفریح مردم در شهر تهران تا پیش از ورود وسایل مدرن، طبیعت بود اما درحال حاضر چنین تفریحی برای کلانشهرها بویژه تهران وجود ندارد. در گذشته تفریح برای مردم یک تفریح سیاحتی-ارزشی بوده اما درحال حاضر تفریحات مصنوعی برای شهروندان دیده شده است. به همین علت تهران روز به روز از مردم خود فاصله میگیرد.
به گفته این تهرانشناس؛ معماری غربی و نابسامان تهران سبب شده تا میان شهروندان و تهران شکافی عمیق حاصل شود؛ این فاصله هرگز پر نشده و هیچ مسئولی هم در جهت پر کردن آن نکوشیده است.
حدادی با تأکید براینکه شهروندان باید نسبت به شهر خود علاقه و حس داشته باشند تا بتوانند آن را بشناسند، گفت: درست است که تهران زبان ندارد اما هنری پر قدمت و بسیار زیبا دارد. هنر تخته حوضی برای کودکان درشمایل خیمه شب بازی توسط تهرانیها خلق شد و چه نامهای زیبایی داشتند؛ الماس، مبارک، یاقوت، و... این تنها گوشهای از هنرمردم تهران بود که از برده و برده فروشی در اعصار، نمایش زیبای سیاه بازی یا همان تخته حوضی را اقتباس کردند و مانا ساختند.
این پژوهشگر و تهرانشناس در پایان بیان کرد: تهرانیها زنده بودند و چرخه بیرحم زندگی تمامی لطافتهای شهر را از بین برد تا فاجعهای تحت عنوان «آپارتمان نشینی» متولد شود. تمامی خانههای تهران با پنجرههای میلهای و نصب سرتاسری پرده تبدیل به زندان شدهاند.
خبرنگار: ملیکا هاشمی
نظر شما