۲۸ مهر ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۳
کد خبر: 5481

نخستین های طهران/۲۲

لقانطه کافه اول تهران

لقانطه‌ حالا نامی است که دیگر در تهران نشانی از آن نیست
لقانطه کافه اول تهران

قدیمی‌ترین کافه تهران در حوالی مشروطه در خیابان باب‌همایون توسط حاج‌غلامحسین لقانطه شکل گرفته است.

«دو تا قهوه ترک تلخ و پر خامه…» فنجان‌های کوچک روی میز چوبی قدیمی و رنگ و رو رفته کنار کتاب اولین‌های تهران می‌گذارد. صدای دختر جوانی را می‌شنوم که با اشتیاق از کافه‌چی می‌پرسد:« صندلی هدایت کدام یکی است؟»سوال تکراری که همه کسانی که برای اولین بار به کافه نادری می‌آیند از کافه‌چی‌های میانسال آن می‌پرسند. سوالی که به یک صندلی لهستانی کنار پنجره ختم می‌شود. اما سئوالی که پرسیده نمی‌شود این است که اولین کافه تهران کجاست؟ هرچند که ما آن را به‌خوبی می‌شناسیم لقانطه.

اگر قبول کنیم تهران الگوی پاریس را برای گسترش انتخاب کرده بود پس کافه‌ها نقش مهمی در این شهر قرار بود ایفا کنند. کافه‌هایی که برخلاف بسیاری از پدیده‌های مدرن خیلی دیر پایش به تهران باز شد و همزمان با مشروطه سر از باب همایون در آورد.

لقانطه به گفته بسیاری از تهرانی‌های قدیم نخستین کافه تهران بود که فردی به اسم غلامحسین لقانطه،در  حوالی مشروطه راه اندازی شد. لقانطه در معنی ترکی همان معنی کافه را می‌داد. این کافه در ابتدای تاسیس در  شمال غربی خیابان باب همایون یا همان سردرالماسیه راه افتاد. این خیابان اولین خیابان درخت‌کاری شده پایتخت بود که با چنارهای سر به فلک کشیده به خیابان ناصری می‌رسید و از آن جا به لاله‌زار می‌رفت که بعدها خیابان آلامد تهران شد. براساس آن چه در خاطره‌های تهرانی‌ها  به یادگار مانده لقانطه سردر الماسیه جلوی در کافه حوضی با کاشی های زیبا وسط پیاده رو ساخته شده بود که آبش از قنات آب شاه که در میدان توپخانه قرار داشت با لوله‌کشی به آن جا رسیده بود و از  فواره ای در وسط آن بود فوران می‌کرد. در اطراف این حوض نیز گل‌ها و گلدان‌های زینتی به چشم می‌خورد. هرچند عکسی از لقانطه به جای نمانده اما خیلی‌ها می‌گویند که داخل کافه هم حوضی همین شکل قرار داشت و در و دیوار آن با عکس‌ها و دیوار کوب‌ها تریین می‌شد. تصویری که امروز برای کافه کمی تزیینی و عجیب غریب است. اما لقانطه بود و تهرانی که تازه قدم به آلامد شدن گذاشته بود. در این کافه که هم  در خیابان و هم داخلش میز و صندلی‌های لهستانی چیده شده بود برخلاف قهوه‌خانه‌ها در کنار چایی  بستنی و انواع شربت به لیمو، سکنجبین، آلبالو، ریواس  و البته ، قهوه و قلیان سرو می‌شد.بستی‌های لقانطه با همه بستنی‌هایی که تا آن روز خورده شده فرق می‌کرد. پدربزرگ‌های تهرانی که طعم بستی لقانطه را چشیده بودند می‌گفتند که بستی‌های لقانطه زغفرانی بود با ثعلب فراوان و پسته‌ای که برای تزیین روی آن می پاشیدند. اصلا یک لقانطه بود و بستی زعفرونی‌ و البته گرونش. کافه لقانطه برخلاف همه بستی فروشی‌ها در هر وقت سال بستی پر خامه‌ داشت و زمستان و تابستان کافی بود هوس بستی داشته باشی غلامحسین خان برایتان بستی در پیاله‌های نقره‌ای می‌آورد و روی میز می‌گذاشت و همین باعث شده بود تا کافه لقانطه همیشه پر از کسانی باشد که برای نشستن و گپ زدن در آن جمع می‌شدند. این علاقه‌مندی انقدر زیاد شد که  غلامحسین خان تصمیم گرفت لقانطه تازه‌ای را در تهران تاسیس کند. این یکی در جنوب میدان بهارستان باز شد و چون نزدیک مجلس بود به لقانطه مجلس مشهور شد. این شعبه لقانطه بی‌تردید شناخته شده‌ترین کافه در ایران بود. مشتریان لقانطه مجلس به خاطر قرار گرفتن در محله دولت که محله اعیان نشین پایتخت بود  اعیان، اشراف، رجال، اداری های والامقام، فکلی‌های فرنگی، روزنامه نگاران و نویسندگان بودند که اغلب با اسب، درشکه، کالسکه و در اواخر با اتومبیل های سواری خود در جلوی کافه رژه می رفتند و به وقت گذرانی میپرداختند. کافه لقانطه مجلس یک ویژگی تازه‌ای داشت آن هم این بود که زنان اجازه داشتند به این کافه وارد شوند و دوشادوش مردان در آن بنشینند. لقانطه مجلس خیلی زود محلی برای جمع شدن منتقدان و کسانی شد که قصد داشتند در مقابل مجلس تجمع می‌کردند. خیلی از اجتماعات مهم تاریخی از همین کافه لقانطه شروع شد و به بهارستان رسید. لقانطه‌ای که حالا نامی است که دیگر در تهران نشانی از آن نیست. 

پژوهشگر:فرزانه ابراهیم زاده

۲۸ مهر ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۳
کد خبر: 5481

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 3 =