تنها راه اینکه نهضت ایمنسازی اتفاق بیفتد شفافسازی است تا مردمی که در این ساختمانها کار و زندگی میکنند از ذینفعان مطالبه کنند. ما شهرداری تهران را ملزم کردیم که تمام ساختمانهای پرخطر را شناسایی و بعد سامانهای ایجاد کند که اطلاعات مربوط به تک تک این ساختمانها را در آن درج و بهعنوان نظارت همگانی اعلام کند. سپس دستورالعمل مبنی بر اخطار را به آنها بدهد. الان کارگروه مربوط به این اقدام بهصورت فرابخشی ایجاد شده که سازمانهای شهری متعدد در آن عضویت دارند. ساختمان آلومینیوم که در مقیاس پلاسکو است، کار ایمنسازی را انجام داد و رقم سنگینی برای آن خرج کرد، اما حالا مالکان رضایت داشتند چون میگویند که سرمایه مادی ما چند برابر شده است؛ زیرا کسانیکه قصد خرید واحد تجاری در این ساختمان داشتند نگران سرنوشت پلاسکو بودند، اما حالا از ایمنی آن مطمئن هستند. الان آتشنشانی میتواند اخطار بدهد ولی نمیتواند پلمب کند. حتی شکایت هم مؤثر نیست زیرا تصور کنید رسیدگی به شکایت شهرداری از شرایط ناایمن هزاران ساختمان چقدر طول میکشد. یکی از مشکلها ساختمانهایی است که در گذشته ساخته شدند و معیارهای ایمنی در آنزمان به شکل فعلی نبوده یا در طول زمان تغییر کاربری دادهاند و از مسکونی به تجاری و اداری و انبار تبدیل شدهاند. در کشور ما مالکیت خصوصی غالب است اما کسی که هم اختیار پایش ایمنی را در هر بنا داشته باشد و هم پاسخگو باشد، مشخص نشده است. مبحث ۲۲مقررات ملی ساختمان که مربوط به بهرهبرداری از ساختمان است نشان میدهد رسیدگی به مسئله ایمنی ساختمانها در حوزه وزارت راه و شهرسازی و سازمان نظام مهندسی قرار میگیرد. ما در کمیسیون معماری و شهرسازی بیشتر از ۲۰جلسه در اینباره با وزارتخانه و سازمانهای زیرمجموعه آن برگزار کردهایم؛ اما متولی ایمنی بهرهبرداری و سهم هریک از وزارتخانهها در آن مشخص نیست. قانون مدیریت یکپارچه ایمنی وجود ندارد، اما حداقل میتوان کاری کرد که ساختمان ناایمن در پوشش بیمه قرار نگیرد تا مالک مجبور به ایمنسازی شود.
منبع: همشهری
نظر شما