۳۱ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۸
کد خبر: 4625

ظهور پدیده ای به نام نماکشی

هادی پندار*، استادیار گروه شهرسازی دانشگاه هنر
ظهور پدیده ای به نام نماکشی

جدایی طراحی نمای ساختمان ها از فرآیند اولیه طراحی و موضوعات سازه ای، یکی از نتایجی است که طی سال های گذشته و پس از تشکیل کمیته های نما در مناطق شهرداری تهران بیش از پیش رواج یافته است. این پدیده موجب شده برخی از طراحان فارغ از توجه به این نکته که نما در یک مرتبه برونداد احوالات درونی ساختمان و ساکنانش است و در مرتبه ای دیگر مرتبط با شهر و مردم آن، به صورت انتزاعی و به اصطلاح شابلونی به خط کشیدن در نما بپردازند. این پدیده اگر پیش از شکل گیری کمیته های نما به تعدادی از طراحانِ با برند خاص در طراحی نما محدود می شد، اما متاسفانه این روزها به یک حرفه و بهتر است بگوییم کسب و کار مجزا تبدیل شده است. این نوشتار سعی در عرفی آسیب های این پدیده در فرایند مدیریت سیمای جداره های شهری دارد.

این دسته از طراحان در حالی به طور معمول هر هفته چندین پرونده به کمیته های نما در یک منطقه یا مناطق مختلف می آورند که در طول زمان، سبک خاص خود را تثبیت کرده اند. این موضوع در نگاه اول رواج طرح های مطابق سلیقه اعضای کمیته های نما و در نتیجه بهبود کیفیت عمومی نمای ساختمان ها را به ذهن متبادر می سازد، اما تجربه نگارنده طی سال های اخیر نشان می دهد که این طراحان معمولا به آرشیوی ثابت و تکرار شونده از الگوها و طرح ها دست می یابند که در هر بستر و زمینه ای سعی در پیاده کردن آن ها را دارند. برخی این طرح ها آنچنان نسبت به تغییرات مورد نیاز شکننده می شوند که کوچکترین تغییری موجب از بین رفتن منطق طرح و ارتباط مناسب بین اجزا و ارکان آن می شود. از سوی دیگر این طراحان پس از مدتی به ماشین های کپی تبدیل می شوند و قابلیت ارائه طرح های جدید را از دست می دهند.

بسیاری از این طراحان به تدریج در دفاتر فنی یا نوسازی اسم و رسمی پیدا کرده و افرادی را در کنار دست خود پرورش می دهند که حتی بدون تخصص و تحصیلات مورد نیاز و صرفا با یادگیری نرم افزار مورد نظر به تولید سریع نما اشتغال دارند. بی اطلاعی طراحان مورد نظر از شرایط برخی پروژه ها و نداشتن توانایی در پاسخگویی به سوالات اعضای کمیته نما حاکی از آن است که آنها، خود حتی یکبار هم طرح را ندیده اند و فقط به عنوان صاحب سبک در کمیته پاسخ می دهند که بعضا به ایجاد توقعات کاذب نیز در تایید هر چه سریعتر نما می انجامد. علاوه بر آن این موضوع کم کم تبدیل به الگویی برای سایر طراحان نیز می شود و بعضا به کپی طرح های به اصطلاح مقبولِ اعضای کمیته می پردازند.

از دیگر آسیب های تداوم این روند می تواند نبود ارتباط معنادارِ نما و درون ساختمان و از بین رفتن کیفیت هایی مانند عمق نور طبیعی و مانند آن باشد. به نظر می رسد توجه همزمان به نما و طرح معماری علاوه بر امکان اصلاح آسیب فوق، امکان اصلاح موضوعاتی مانند رابطه ساختمان با حیاط خصوصی و حیاط های مجاور، تناسب فضاهای داخلی نسبت به نمای بیرونی را نیز فراهم کند. علاوه بر آن برخی شکاف های محتوایی در دستورالعمل های فعلی مانند طراحی پاسیو در عمق پان که اغلب در عمل اجرا نشده و به مساحت بنا اضافه می شود، طراحی متناسب بازشوهای نما را با پیش فرضی همراه می سازد که به انتفای مقدم بی اعتبار است.

این اعتبار کاذب برخی طراحان در طراحیِ صرف نما، می تواند بر سلیقه اعضای کمیته نیز تاثیر گذاشته و آن ها را خواهان سبک هایی در نما کند که به عنوان الگوی مطلوب و به صورت یک قالب شابلونی در طول زمان شناخته می شوند.

کارفرمایان نیز که به دنبال تایید هر چه سریعترِ نماهایشان هستند، معمولا به طراحان اصلی خود اجازه طراحی نما را نمی دهند و حتی کمی از این نیز جلوتر رفته و به سفارش همزمان نمای ساختمان شان به طراح اصلی و افراد شهرت یافته به طراح نما می پردازند. در طول سه سال تجربه در کمیته های نما، نگارنده بارها شاهد ارائه دو یا چند نما از یک ساختمان در یک جلسه بوده، به گونه ای که طراح اصلی از طراحی نما توسط فرد دیگری که بعضا صلاحیت معماری را نیز نداشته غافلگیر می شود و کار به تماس با سازنده یا مالک می کشد و معمار اصلی با حالتی سرخورده به جلسه بازگشته و طرح خود را پس می گیرد.

کنترل دقیق پرونده هایی که در دستور جلسه قرار می گیرند، کنترل یکی بودن طراحان نما و طرح معماری و به طور کلی مدیریت زمان در فرایند تایید نماها مانع از این اقدام موازی برخی از مالکین شده و مانع از سرخوردگی طراحان اصلی نیز می شود، بویژه در شرایطی که به دلایل مختلف ارزش کار طراحی و تناسب آن با حق الزحمه دریافتیِ طراحان در اغلب موارد رعایت نمی شود.

در این میان اصطلاحاتی چون «تایید تضمینی نما در کمترین زمان» یا «تایید نمای کلاسیک»میان طراحان و سفارش دهندگان باب شده و بعضا دیده شده کارفرمایان حتی فرصت فکر کردن و یکبار مطرح کردن نما به طراحان اصلی را نیز نمی دهند. در میان اینگونه طراحانِ برخی نیز به قبولاندن سبک های خاصی مانند نماهای موسوم به کلاسیک به اعضای کمیته های نما مشهور شده اند. از آنجا که در برخی مناطق، اجرای اینگونه نماها همچنان ادامه دارد، ولع بیشتری برای خریداران و سازندگان ایجاد کرده تا این طراحان شناخته شده را به کار گیرند.

این موضوع موجب ابداع راه درروهایی از سوی برخی از طراحان و سازندگان شده که متاسفانه اغلب به دلیل نبود نظارت کافی بر طرح های اجرا شده و برخی ارفاق های به اصطلاح مردم مدارانه، این روش ها را از بوته آزمایش به سلامت به درآورده است. از جمله روش های کشف شده، طراحی نما به صورتی ساده و تایید آن در کمیته های نما است. حال آنکه در مراحل اجرا عناصر و موتیف های نمای کلاسیک به آن اضافه می شود. به عبارتی دیگر نما در دو مرحله شکل می گیرد؛ زمینه قرار گیری موتیف های نمای کلاسیک در مرحله اول و نصب آنها در زمان اجرا.

از این رو تهیه کتابچه های راهنمای طراحی نماهای هویتمند و الگوسازی و فرهنگ سازی در این زمینه مفید به نظر می رسد. از سوی دیگر لزوم پایش نماهای شهری در مراحل اجرایی نیز بیش از پیش آشکار می شود. تهیه پرونده ای از طرح های طراحان با تصویری از زمینه و معرفی منطق انطباق با آن در هر طرح نیز می تواند به اصلاح این روند کمک کند. این امر مستلزم آن است که از طراحان خواسته شود طرح های خود را در ارتباط با نحوه هماهنگی با زمینه معرفی کنند و برای این کار فرمت منعطفی تعریف شود. در انطباق الگوهای تثبیت شده در ذهنِ این دسته از طراحان با شرایط ویژه پروژه نیز مشکلاتی به وجود می آید. به عنوان مثال بعضا از انطباق الگوها و تمپلیت هایشان با بازشوها و تناسباتِ اجرا شده یا در حالِ اجرا عاجز هستند (آغاز عملیات اجرایی و تثبیت موضوعاتی مانند بازشوها، دستگاه پله و مانند آن نیز از مشکلاتی است که بعضا کمیته های نما با آن مواجه هستند) و مثل خیاط های مبتدی که در انطباق الگو با اندازه های واقعی، تکه پارچه هایی کم یا زیاد می آورند، مجبور به وصله و پینه در کارشان می شوند که بعضا کل نما را بی معنی می سازد.

این موضوع در مورد نمای پروژه های بازسازی نیز مشکلات خاص خودش را خواهد داشت. این گونه طراحان چون از تمپلیت خودشان استفاده می کنند در اغلب پروژه های بازسازی هویت قبلی آن را در نظر نمی گیرند که بویژه در خصوص بناهای تاریخی مشکلات زیادی را ایجاد می کند.

به نظر می رسد با ادامه این شرایط هر چه بر اهمیت طراحی نمای ساختمان ها و رعایت ملاحظات زمینه ای افزوده شود، بر میزان توجه به سایر موضوعات معماری مانند پان مناسب، طراحی حیاط قابل استفاده و موارد دیگر کاسته خواهد شد. به این منظور تدارک مکانیزمی که نمای ساختمان ها همراه با سایر مدارک طراحی بررسی شود، تا حد زیادی از این مشکل خواهد کاست. از سوی دیگر اصلاحات احتمالی در پان معماری و جابجایی های مورد نیاز در برخی فضاها نیز قابل انجام خواهد بود. طراحی پنجره سرویس های بهداشتی در نمای اصلیِ رو به خیابان یا ایجاد جداره های صلب و فاقد تخلخل مناسب و درجه دو در این جداره از آن جمله اند. علاوه بر آن حضور افرادی با تخصص طراحی شهری در مناطق شهردای که طراحان بتوانند در مراحل طراحی نما با آنها مشورت کنند و توجهات زمینه ای مورد نیاز را در طرحشان بیاورند نیز به طراحان اصلی کمک خواهد کرد تا در زمان کمتری به طرح مورد نظرِ کمیته های نما برسند. بازنگری نحوه معرفی طرح های برگزیده و توجه بیشتر به نتایج آن در این مسیر نیز می تواند مانع از ایجاد اعتبار کاذب برای این گروه از طراحان شود.

اگر چه این نوشتار تنها به برخی از آسیب های این پدیده پرداخته، اما به نظر می رسد می توان آن را به گونه ای مدیریت کرد که طراحان شناخته شده و واجد امضای شخصی در هر منطقه ضمن حفظ خلاقیت و توجه به هویت های زمینه ای به الگوی مناسبی هم برای سایر طراحان و هم برای سفارش دهندگان تبدیل شوند و به ارتقای کیفیت سیمای شهری در آن منطقه کمک کنند. علاوه بر موارد فوق سایر ضرورت های دستیابی به این هدف از نظر نگارنده عبارتند از؛

- هدایت طراحان به گونه ای منعطف توسط اعضای کمیته های نما در جهت دستیابی به دامنه ای از طرح های قابل قبول نه محدود شدن به چند الگو،

- بررسی و ارزیابی نما در ارتباط با معماری درون بناها و گفتگوی مناسب با طراحان جهت اطمینان از توجه به ملاحظات زمینه ای در هر طرح،

- تاکید بر نهایی بودن طرح نما همزمان با تایید در کمیته و عدم افزودن عناصر الحاقی به آن در زمان اجرا، کنترل مدارک تحصیلی و صلاحیت های حرفه ای طراحان برای این منظور،

- به روز کردن رتبه بندی طرح ها در هر منطقه و معرفی دلایل انتخابِ طرح های برگزیده به منظور آگاهی و آموزش طراحان،

- و در صورت نیاز، مذاکره با کارفرمایان در جلسات کمیته نما و آگاهی بخشی از مزیت های طراحی همزمان نما و پان معماری، در مواردِ برخورد با کنار گذاشته شدن طراحان اصلی.

در پایان لازم است به دو نکته اشاره شود؛ نخست آنکه که راه حل های ارائه شده به عنوان مُسکن های موقتی عمل می کنند و راه حل دراز مدت، تهیه اسناد پایه کاربردی و واجد سلسله مراتب از سطح کلان تا خرد است تا به عنوان راهنمای طراحان در هر منطقه، محله و حوزه های ویژه ملک عمل قرار گیرد. دوم آنکه آسیب شناسی روندهای جاری در کمیته های نما به معنای نادیده انگاشتن فواید آن در طول سال های اخیر نیست.

چرا که قبل از تشکیل کمیته های نما در مناطق شهرداری تهران، برای بسیاری از ساختمان ها اصولا نمایی طراحی نمی شد و تنها پس از اتمام سفت کاری بر اساس مصالح موجود در بازار یا در انطباق با سلیقه بازار، سازنده ها تصمیم به اصطلاحا نماکاری بناهایشان می کردند. مروری بر طرح های ورودی به کمیته های نما و طرح های تایید شده طی این سال ها نیز موید این مطلب است. اما بی شک بهتر شدن آن مستلزم پایش دائمیِ روندها و استفاده از ظرفیت های اجرایی وعلمی موجود است.

*معمار، طراح شهری، عضو کمیته نما

۳۱ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۸
کد خبر: 4625

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 6 + 12 =