گمنام مثل اتابکی، نام‌آور مثل عباس‌آباد

برخی اگرچه نام‌شان بر سر زبان‌ها نیست اما در میان متخصصان امر همیشه نام نیک دارند. این متخصصان گمنام، با هجرت به دنیای آخرت، جای خالی بزرگی را می‌سازند.

درست مثل بهنام اتابکی، معمار و شهرسازی که کرونا آخر هفته گذشته جان او را گرفت و با رفتنش درد عمیقی را به سینه مدیریت شهری تهران انداخت. به‌گزارش همشهری، اتابکی مدیرعامل اسبق شرکت نوسازی عباس‌آباد و مدیرعامل اسبق سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران و مشاور شهردار فعلی تهران بود. او از یادگاران ۸ سال دفاع‌مقدس به‌شمار می‌رفت و در گوشه‌ای از کارنامه‌ کاری‌اش، فعالیت در پروژه‌های ساخت مجموعه تفریحی آب و آتش، احیای اراضی عباس‌آباد، احداث پل طبیعت و... دیده می‌شود. برای آنکه بیشتر با فعالیت‌های اتابکی و شخصیتش آشنا شویم به سراغ چند نفر از دوستان، هم‌دانشگاهی‌ها یا افرادی که سابقه همکاری با او را داشته‌اند رفتیم و یادداشت‌هایی را درباره مرحوم مهندس بهنام اتابکی از آنها گرفته‌ایم. 

میراث گرانبهای اتابکی

مهرداد مال‌عزیزی، شهرساز

مرحوم بهنام اتابکی یکی از مدیران دارای فکر و روش مدیریت شهری مملکت به‌حساب می‌آمد. سال‌های همکاری بنده با ایشان در مجموعه فرهنگی - گردشگری اراضی عباس‌آباد، یکی از دوران پرافتخار و موفقم است. ایشان فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران، فعالیت در حوزه مدیریت شهری را از آخرین سال‌های دانشگاهی آغاز کرد. اتابکی سمت‌های قابل تامل و توجهی در حوزه تخصصی خودشان داشتند اما دوران خاطره‌انگیزشان به زمانی برمی‌گردد که ایشان، بخش زیادی از اراضی عباس‌آباد تهران را با سیاست‌های خاص و با پشتیبانی کامل به محوطه‌های گردشگری و تفرجی اختصاص دادند. اقدامات او به‌رغم تمام سختی‌هایی که در عباس‌آباد وجود داشت و برخی سعی کردند موضوع را به سمت دیگری سوق دهند، انجام شد. با تلاش‌های او و همکارانش، اراضی عباس‌آباد همچنان به‌عنوان ذخیره‌گاه تنفسی شهر باقی ماند. خاطره زیبای من از ایشان جمله‌ای است که دائم به زبان می‌آورد؛ «اراضی عباس‌آباد تهران باید محلی باشد که هر شهروند تهرانی به آن بیاید تا نفس بکشد.» اما متأسفانه کرونا امان نداد تا خودش باز هم در این منطقه بتواند نفس بکشد.
در زمانی که با مرحوم اتابکی همکاری می‌کردیم خیلی از پیشنهادها از سمت ایشان بود. یادم می‌آید هنگام طراحی بوستان آب و آتش، با توجه به آنکه زادگاهم خوزستان بود، علاقه داشتم آتش چاه‌های نفت جنوب کشور را تداعی کنیم؛ به‌گونه‌ای که اصل سناریوی طرحی بر این نگاه استوار شده بود. در این بین، مهندس اتابکی پیشنهاد داد که موضوع آتش، حتما با آب تلفیق شود تا با بازی آب و آتش و خاک، یک‌فضای درس‌آموز و خاطره‌انگیز شکل بگیرد. او سعی داشت پروژه‌ای شبیه به بوستان آب و آتش را که در سیدنی استرالیا اجرا شده بود، در تهران ایجاد کند و با وجود همه چالش‌های محیط‌زیستی و مفاهیم آتش پای پروژه ایستاد تا به سرانجام برسد. او در این راه بر اهمیت منابع طبیعی تأکید داشت. باز هم به‌خاطر دارم درباره پروژه پل ابریشم (تقاطع بزرگراه شهید همت) که پارک بنادر را به پارک منظومه شمسی متصل می‌کند، یک ‌خط تلسکوپی انتقال برق، چالش‌هایی را ایجاد کرد. مرحوم اتابکی در این میان تأکید می‌کرد که پروژه را به‌دلیل خط برق، متوقف نکنید و پل را اجرا کنید چراکه می‌توان خط برق را جابه‌جا کرد. زحمت‌های بسیاری برای همین منظور کشیده شده و به جرأت می‌توان گفت که اتابکی با حمایت از پروژه‌های مربوط به اراضی عباس‌آباد، میراث گرانبهایی را برای شهروندان تهران و ایران از خود به‌یادگار گذاشت.

تکنوکرات متعهد

علی عطاریان، معاون مالی سازمان مشاور فنی و مهندسی شهر تهران

تعهد اخلاقی و فن‌سالاری در حیطه‌های کلان مدیریتی جمع نقیضین نیست، اما مدیران زیادی نیستند که این دو مقوله را در مجموعه‌های تحت امر خود به‌خوبی انجام می‌دهند. مرحوم مهندس بهنام اتابکی علاوه بر موفقیت‌هایی که در حوزه معماری و شهرسازی در حوزه کلانشهر تهران به‌دست آورد، به‌خوبی تعهد و اخلاق‌مداری را درهم‌آمیخته و در سازمان کاری خود هماره از عناصری که برخوردار از تعهد و تخصص بودند، بهره‌مند می‌گردید و این موضوع انگیزه فراوان در مجموعه‌های کاری را به‌جهت سرعت و دقت در اجرای پروژه‌های شهری ایجاد کرده بود. رسیدگی به وضعیت معیشتی و حقوقی پرسنل بر محور حفظ کرامت انسان‌ها از خطوط اصلی اداره سازمانی او بود و اعتماد دوطرفه بین رئیس و مرئوس که از محورهای اصلی اداره موفق یک سازمان است، در مجموعه تحت امر او کاملا مشهود بود. استفاده از نیروهای آکادمیک و انجمن‌ها و شخصیت‌ها و استادان دانشگاه را در حوزه شهرسازی و ارتباط نهاد مدیریت ‌شهری و دانشگاه را از پایه‌های پیشرفت سازمانی می‌دانست.
بهره‌گیری از اصول علمی شهرسازی و معماری و ایستادگی در برابر دیوانسالاری و فرامین بوروکراتیک اداری در مجموعه اراضی عباس‌آباد نمونه بارزی از این سیاست است.
در زمانی که جامعه شهری تهران به‌دنبال راه گریزی برای خلاصی از فشارهای اقتصادی و اجتماعی و عوارض روحی و روانی ناشی از آن بود، مرحوم مهندس اتابکی تکنیک و تعهد را به بهترین شیوه به هم آمیخت و جاودان‌های ماندگاری برای شهروندان تهرانی از خود به‌یادگار گذاشت.
شاید زیبنده‌ترین واژه برای وصف این انسان والامقام، تکنوکرات متعهد است. یادش گرامی باد.

با اتابکی، آب و آتش را کشف کردیم

سیدجواد میرحسینی، معمار

سال ۱۳۶۳ وقتی برای تحصیل در رشته معماری وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شدم در آتلیه معماری با بهنام اتابکی عزیز و همینطور آقای حناچی همکلاسی بودیم. از ما بزرگ‌تر بود چون با فوق‌دیپلم وارد دانشکده شده بود. البته آن سال‌ها سال‌های جنگ بود و بهنام مدام در جبهه بود، اما بعد که جنگ تمام شد ایشان را بیشتر در دانشکده می‌دیدیم. بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه همکاری ما شروع شد و یکی از نخستین طرح‌های ما باغ‌وحش تهران بود. بعد چندسالی در همکاری ما فاصله افتاد و زمانی که ایشان مدیرعامل اراضی عباس‌آباد بودند از من دعوت کردند و چون من در این مدت تجربه مدیریت شهری در وزارت مسکن و شهرسازی داشتم، به‌عنوان مدیر معماری و شهرسازی وارد این پروژه شدم. خاطرات همکاری ما در همین ۹-۸سالی بود که در پروژه اراضی عباس‌آباد کار می‌کردم که بهترین تجربه ما بود. در یک‌سال اول طرح جامع را تبدیل به طرح شهری کردیم و در این میان چند پروژه جدید مانند آب و آتش و پل طبیعت کشف شد. پارک آب و آتش صددرصد ایده آقای اتابکی بود و خودش هم آن را دنبال می‌کرد. درباره پل طبیعت هم پیگیری‌های ایشان باعث شد که کار به نتیجه برسد و پل ساخته شود. البته قرار بود با پل دیگری یوسف‌آباد را به اراضی عباس‌آباد وصل کنیم که پل آسمان نام داشت و او همین اواخر در سال‌های آخر مدیریت خود نیز پیگیر ساخت این پل بود.
دوست ما اهل شنا و ماهیگیری بود. خصلت‌های فوق‌العاده لطیفی داشت و وقتی فصل آویشن می‌رسید همه دوستان را جمع می‌کرد؛ برای ورزش و چیدن آویشن به کوه می‌رفتند. ایشان نگاه بزرگی داشت و سعی می‌کرد از همه نیروها استفاده کند. دلیل اینکه مدیر خوبی بود به این ارتباط پیدا می‌کرد که یک راهبر بود و دست همه را می‌گرفت. نمی‌شود درباره چنین مرد بزرگی در این مجال کوتاه چیزی نوشت.

او با یادگاری‌های بسیار آرمید

عباس ثابتی‌راد، روزنامه‌نگار

بهنام اتابکی دار فانی را وداع گفت. این خبر بسیار هولناک بود؛ چراکه می‌شد انتظار هر چیزی را داشت، جز این خبر. کرونا بی‌رحم است؛ بی‌رحم و ناگهانی. بهنام اتابکی برای بسیاری از مردم شاید چهره شناخته‌شده‌ای نباشد، اما تأثیر کار او را همه مردم می‌شناسند؛ همه آنانی که هر روز و هر هفته به منطقه فرهنگی و گردشگری عباس‌آباد می‌روند و در آنجا وقت می‌گذرانند و از فضای آنجا لذت می‌برند. بهنام اتابکی تأثیر غیرقابل انکاری در شکل‌گیری منطقه فرهنگی و گردشگری عباس‌آباد دارد.
او در سال‌۸۴ مدیرعامل عباس‌آباد شد. بسیاری از هم‌دانشگاهی‌های خود را جمع کرد و تحت نظر استادشان مرحوم میرمیران، معمار بزرگ ایرانی، منطقه عباس‌آباد را طراحی کردند. قسمت به قسمت این مجموعه با ظرافت و تلاش بسیار طراحی شد؛ از ابتدای آن که مجموعه آب و آتش است گرفته تا آخرین بخش آن که میدان مشاهیر و دیگر مناطق است. مرحوم اتابکی به باور بسیاری از همکارانش در آن روزها سرازپا نمی‌شناخت و برای شکل‌گیری بزرگ‌ترین منطقه فرهنگی در دل تهران تلاش بسیاری کرد. هنگامی که در یک دهه بعد در همشهری کنارم نشست و از طراحی این مجموعه سخن گفت، اشتیاقش وصف‌ناشدنی بود.
اتابکی از طبیعت گفت و اشتیاق انسان‌ها به جهان طبیعی. تمام آنچه او در مجموعه عباس‌آباد بنیان گذاشت، بر همین دیدگاه استوار بود. مرحوم اتابکی مدیرعامل عباس‌آباد، شهردار فعلی تهران را به‌عنوان هیأت مدیره در کنار خود داشت و برخی دیگر از مدیران فعلی را نیز به مجموعه افزود. تا سال‌ها دغدغه اصلی او شکل‌دهی به مجموعه عباس‌آباد بود. بعد از آن نیز در مسئولیت‌های دیگر مشغول به‌کار شد.
جالب این است که ایده شکل‌گیری «پل سرسبز زندگی» را که قرار است جایگزین پل گیشا شود، ‌برای نخستین‌بار مرحوم اتابکی مطرح کرد و ساخت آن‌را پیشنهاد داد. همچنین ایده شکل‌گیری مجموعه گردشگری حوالی دریاچه چیتگر هم ازجمله ایده‌های او بود.
روز جمعه او در قطعه نام‌آوران بهشت‌زهرا آرمید، درحالی‌که یادگارهای بسیاری از خود در تهران باقی گذاشته است، بدون آنکه مردم بدانند که بهنام اتابکی چه تلاشی برای بهترکردن وضعیت تهران داشت.
هنوز هم زمزمه سخنانش در گوشم هست «یکی از مشکلات مدیریت‌ها این است که پروژه‌ها در زمان خودشان به نتیجه برسد؛ یعنی اینگونه نیست که مدیریت‌ها هم درخت میوه‌ای بکارند و هم بتوانند خودشان آن میوه را برداشت کنند. به تعبیر مهندس بهشتی، با چنین دیدگاهی فقط میوه صیفی‌جات به‌دست می‌آید. درخت گردو به‌دست نمی‌آید. ما در منطقه فرهنگی و گردشگری عباس‌آباد به‌دنبال نام نبودیم. ما یک ریال برای پارک ‌آب و آتش بودجه تبلیغی نداشتیم. عقیده ما این بود که اگر کاری خوب است، خودش در میان مردم جا باز می‌کند. این تفکر حاکم بود. اگر یک آدم می‌رود و از جایی راضی باشد، تعداد زیادی را با خودش می‌آورد. اما اگر یک نفر راضی نباشد، باعث دفع می‌شود. ما اعتقاد قلبی داشتیم‌ که اگر مردم از این فضا خوششان آمد، به این منطقه می‌آیند. روایت‌هایی هم هست که اوقات خود را به چهار قسمت تقسیم کنیم و در صدر آنها تفریحات است. من با این دیدگاه مدیرعامل عباس‌آباد شدم. گروه ما با شکل‌دادن به یک اتفاق بزرگ تلاش کرد، تا اتفاقی درست بیفتد. دیدگاه بر این بود که کاری مهم و اساسی انجام دهیم. هدف این بود که یک درخت گروه بکاریم، حتی اگر نتیجه‌اش را دیگران ببرند. هیچ سوپرمنی عباس‌آباد را نساخته‌است. مجموعه‌ای از افکار و آرای گروهی باعث شد تا فضایی برای مردم طراحی و ساخته شود.» 
اما کمتر کسی است که تأثیر مرحوم بهنام اتابکی در شکل‌گیری این مجموعه را انکار کند. یادش همیشه سبز...

منبع: همشهری

۱۵ تیر ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۷
کد خبر: 2067

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 15 =