۱۰ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۴:۱۰
کد خبر: 3965

نمای آشفته شهر

جهانشاه پاکزاد، استاد و پیشکسوت طراحی شهری
نمای آشفته شهر

نزدیـک بـه پنج سـال از تأسـیس کمیته هـای نما در شـهرداری مناطـق میگـذرد. دههـا نفر از همـکاران ما با خلـوص نیت وقت و انـرژی خـود را صـرف ایـن امـر مهـم کرده انـد و صدهـا طرح از صافـی نظـر ایـن کمیته هـا گذشـته اسـت. بـا مـرور کارنامـه کمیته هـا تـا بـه اینجـای کار، نمیتـوان ادعـا کرد که هدف از تشـکیل این کمیته ها مانند مسـاله ای بنیادیـن مشـخص و شـفاف شـده اسـت.

بلاتکلیفـی موجـود بر سـر هدف، بـه جایی رسـیده اسـت کـه پلان را یکی طراحـی می کنـد و نما را دیگـری. پالن را منطقـه تصویـب می کنـد و نمـا را کمیتـه نمـا و ناظر بـر اجرا نیـز بی خبـر از ترجیحـات شـهرداری منطقـه و کمیتـه نمـا بـه فعالیت مشـغول اسـت. البتـه کاش مشـکل در همیـن ِ حـد ناهماهنگـی میـان مراجـع بـود. در ایـن میـان بـه جـای مهنـدس ِ معمـار مسـئول، سـر و کلـه یـک سـری « نماکش حرفـه ای» و رانـدوکار هم پیدا شـده اسـت کـه نماهـای مناسـب ذوق کمیته هـا را ترسـیم ‌می کننـد. اسـفبارتر آنکـه برخـی از اعضـای کمیتـه دسـت به‌قلم شـده و طـرح مـورد نظـر را بـرای متقاضـی تهیـه‌ می کننـد.

 بـه ایـن آشـفته بـازار ، دسـته ای فرصت طلب و سـودجو را هم باید افـزود کـه بـا سوءاسـتفاه از بحـران بیکاری، بـه نام آمـوزش نما برخی از جوانان مسـتأصل را سرکیسـه می کننـد. دوره یک روزه برگـزار می کننـد و یکـی مـدرک کانـادا میدهد و دیگـری وعده ارایـه مـدارک بین المللـی! ایشـان بـدون مـدرک خـود را دکتـر و متخصـص طراحـی نمـا جـا می زننـد و نـه دانشـگاه و اسـاتید آن اشـخاص را توبیـخ می کننـد و نه سـازمانی مسـئول پیگیری کیفیـت چنیـن دوره هایی اسـت.  چندیـن و چنـد رشـته، سـازمان و نهاد، بـرای سـاماندهی نماها تلاش ‌ می کننـد، در مقابـل سـودجویان بـه ماهیگیـری از این آب پرداخته انـد. ایـن بی اخلاقی هـا منحصـر بـه موارد ذکر شـده نبـوده و دامـن کمیته هـا را نیـز بعضـا آلـوده اسـت. کمیته هـا بـرای بهبـود وضعیـت نماهـا سـختگیری می کننـد، تعـدادی سـودجو بـه بهانـه "آگاهی از رگ خـواب کمیته ها" و یا "داشـتن اعضایـی در آنهـا"، کارهـا را قبضـه و بـرای خـود رانـت ایجـاد می کننـد. در نبـود بـازوی نظارتـی، کمیته هـا در مقابـل ایـن نماکش هـا و کلاس های کذایـی عکس العمـل بـه خـرج نـداده و اعضـای خاطـی خـود را نیـز برکنـار نمی کنـد. اینجـا هم مثل بسـیاری سـاحت های دیگـر جامعه، همـه از فسـاد فراگیر گلایه دارنـد ولـی در عمـل حتـی حاضر بـه مبـارزه در حـوزه بالفصل خود نیسـتند. بـه بـاور نگارنـده، اصلیتریـن دلیـل ایـن مشـکلات، مخـدوش بـودن هـدف از سـاماندهی ِ های مـد نظـر اسـت، زیـرا هنـوز این ۳۰ اصـل اولیـه معلـوم نیسـت کـه هـدف از ایـن زحمـات در نهایت چیسـت؟ آیـا هـدف هماهنگـی جداره هـای فضاهـای عمومی با یکدیگـر اسـت یـا ارائـه پوششـی فاخر بر تـن هر سـاختمان؟ آیا بـه دنبال هماهنگی هسـتیم یا درفشـانی و مرصـع کاری؟ جالب اسـت کـه راجع به کمیته هایی صحبت می کنیم که مسـئولیت آن، اصلاح نمـای صدهـا هزار خانه مسـکونی «غیرشـاخص» اسـت. پـس بدیهـی اسـت کـه وظیفـه ایـن کمیته هـا در حقیقـت نـه تـراش نگیـن، بلکـه آماده کـردن زمینه ای برای نصـب نگین های شـهری اسـت کـه در کمیته بناهای شـاخص به آنها رسـیدگی می شـود. در عمـل بسـیاری از اعضـاء بـه خاطر ابهـام موجود در هـدف، بـا متقاضـی و طـراح او چنـان برخـورد می کننـد کـه انـگار قـرار اسـت شـهر نمایشـگاه خیـره کننـدهای از جلوه گری خلاقیت هـای بصـری در قالـب تـک بناهـا باشـد. کوششـی کـه حاصـل آن طوقـی نامتناسـب از خر مهره هـای بیقـواره بر گردن شـهر خواهـد بـود. به قول سـعدی

: اگـر ژاله هر قطـره ای ُدر شدی

چو خرمهره بازار از او پر شدی

 سـال گذشـته همایـش و نمایشـگاهی درباره دسـتاوردهای کمیته هـای نمـا برگزار شـد و مناطق بیسـت و دوگانـه با خلوص نیـت، زحمـت و تقبـل هزینـه قابـل ملاحظـه، طرح هـای برتـر منطقـه خـود را بـه نمایـش گذاشـته بودنـد. حـدود صـد طـرح در معـرض دیـد قـرار گرفتـه بـود. بـا کمـال تعجـب تنهـا یـک طـرح بنـای مجـاور خـود را، آن هـم در یـک طـرف آن، در نظر گرفتـه بـود و باقـی آثار، نمای تـک سـاختمان هایی بودند که در تصاویرشـان هیـچ عامـل محیطی، از ارتبـاط با نماهـای مجاور و روبـرو گرفته تا شـیب و مبلمان و پوشـش گیاهـی کوچه و حتی طـول و عـرض فضایـی کـه این دانـه شـهری در آن قـرار گرفته بـود دیـده نمی شـد. تصاویر تنهـا راندوهایـی پـرکار و چاپ هایی پرهزینـه از احجامـی بودنـد که جام های فاخر برتـن آنها کرده بودنـد. در تمـام ایـن تابلوهـا، حتـی آن تـک دانـه اسـتثنایی، از چیـزی کـه خبری نبـود، هماهنگی بـا جداره های دیگـر و فضای پیرامـون موضـع طـرح بـود در واقـع همـه بـه دنبـال بـزک تک نماهـا بودنـد و نـه سـاماندهی جداره های شـهری. شـاهدی دیگـر، اعلام نماهـای برتـر در هـر سـال از سـوی شـهرداری های مناطـق اسـت. این عمـل گرچه با هدف تشـویق طراحـان و بـا نیتـی مثبت انجـام می شـود اما در عمـل تاکیدی اسـت بـر ابهـام حتـی خـود شـهرداری ها در هـدف کار کمیتـه هـا. ایـن اقـدام تاکنـون کـه طراحـان را بـه سـمت طراحی تک نماهای چشـمگیر سـوق داده اسـت نه احتـرام به زمینـه. افزون بـر آن اسـباب تبلیغـات و بعضا سـودجویی پاره ای دفاتـر را برای نشـان دادن قـدرت خـود در جلـب نظـر اعضـای کمیتـه، فراهم کرده اسـت. ایـن شـواهد نشـان می دهـد که نـه یک طـراح یا دفتـر طراحی، بلکـه همـه مبتلا به عارضـه ای رفتاری یـا بهتر بگوییـم فرهنگی هسـتیم کـه حتـی کمیته هـا نیـز از آن مصـون نمانده انـد.

همه بـه مدرسـه و دانشـگاه می روند کـه روش علمی زندگـی کردن را بیاموزنـد، ولـی خروجـی نشـان می دهـد کـه تنها از علـم، حفظ فرمـول و اسـتاندارد و اصـول ریاضـی و فیزیـک را، آن هـم بـه شـکل محفوظـات غیرکاربـردی آموخته انـد. متاسـفانه علـم و زندگـی را در عمـل بـه عنـوان دو موجـود مجـزای بی ارتبـاط به هـم و نـه در بطـن یکدیگـر ‌ میپندارنـد. گویـی علـم چیـزی در آسـمانها اسـت کـه باید به آن دسـت یافـت و ربطی بـه زندگی روزمـره ندارد.

بسـیاری از کارهـا را در زندگـی عـادی و روزمـره بـا سـادگی و راحتـی تمـام انجـام می دهیـم، ولی زمانی کـه قرار بـر پرداختن علمـی بدان میشـود، چنـان دسـتپاچه ایم که راه حل را ناشـیانه تـا مـرز امـری ناشـناخته، غیرقابـل انعطـاف، تحقـق ناپذیـر و پیچیـده سـوق می دهیـم. در مثل مناقشـه نیسـت اما بـه عنوان نمونـه از یکسـو همـه مـا بـر ایـن باوریـم که نمـای سـاختمان، لبـاس یـا پوشـش دوم مالک و سـاکن خانـه اسـت. همانطور که نبایـد به سـبک پوشـش اول به عنـوان یک انتخاب ایـراد گرفت، شـرط مدارا نیسـت که انتخاب پوشـش دوم او را ممنوع کنیم، ولـی در عمـل ایـن واقعیـت را به فراموشـی می سـپاریم. در نظـر نمی گیریـم کـه بـرهـر کسـی شایسـته اسـت که شـأن مجلـس را رعایـت کند. پوششـی که بـرای عزا انتخـاب می کند، بـا لبـاس عروسـی متفـاوت اسـت و لباس ورزشـی با لبـاس کار.

 فـرد رفتارهـای خـود را نیـز به فراخـور ایـن محافل تغییـر داده و خـود را بـا شـرایط انطبـاق می دهـد. نـه در مجلـس ختـم بـا صـدای بلنـد میخنـدد و نـه در جشـن عروسـی ذکـر مصیبـت می کنـد. در اولـی خـود را شـاد و در دومـی اندوهگیـن نشـان می دهـد. بنابرایـن رعایـت شـان مجلـس مهـم اسـت و تعییـن کننـده سـبک پوشـش و رفتارهـای اجتماعی. در مقـام حرفه منـد، هنـوز برخـی از معمـاران (چـه طـراح و چـه ارزیـاب) بـی کیفیت بـودن سـاختمان های مجـاور و موقت بـودن دانه هـای کوچـه و خیابـان را بهانـه قـرار داده و توجـه به زمینـه را تخطئـه میکننـد. در صورتـی کـه دقیقا همیـن زمینه اسـت کـه بایـد بـرای مراعـات شـأن مجلـس مـورد توجـه قـرار گیـرد.

اولا، هماهنگـی بـا وضـع موجـود منافاتـی با آینـده مکان نـدارد زیـرا هماهنگـی بـه معنـای تابعیت عیـن به عین نیسـت. دومـا، با هماهنگـی دانه های جدید با همسـایگان قدیمی‌ترشـان ردی از غنـای تاریخـی بـر سـیمای شـهر باقـی خواهـد مانـد و سـوما، کدامیـک از مـا در زندگی عـادی برای حضـور در محفلی خانوادگـی و خودمانی، لباس شـب میپوشـیم یا فـکل و کراوات بـه خـود میبندیـم؟ پـس چـرا فکـر ‌ می کنیـم بـرای طراحی در یـک فضـای خودمانـی و قدیمـی، می بایسـت طرحـی فاخـر درانداخـت؟ اینجااسـت کـه دوباره باید لزوم رعایت شـأن مجلـس را بـه همـکاران یادآور شـد. رعایـت حـال دیگـران و احتـرام بـه شـان مجلـس را در زندگـی عـادی بـا مهـارت بـه کار میبندیـم و از قبل ملاحظـه آن در جامعـه فـردی موفـق هـم هسـتیم. در مقابـل زمانـی کـه قـرار بـر کاربـرد علـم و آموخته هـای حرفـه ای مـا می شـود، تمـام ملاحظـات و مهارت هـای زندگـی عـادی را کنـار گذاشـته و بـا اسـتفاده از یکسـری بـه اصطلاح فرمـول و اسـتاندارد و بـدون توجـه بـه شـرایط زمانـی و مکانـی عمـل می کنیم. همـه چیز را بی توجـه به شـخصیت، مقـام، امکانات و محدودیت هـای مربوطه بـا یـک چـوب می رانیـم و توجه به نسـبی بـودن صحت و سـقم هـر امـری را نادیـده می گیریـم. از ضوابـط و ابلاغیه هـا گرفتـه تـا نحـوه ترکیـب اعضـاء، عارضـه جـدی کم توجهـی مفـرط بـه هماهنگـی جداره هـا و سـاماندهی منظر شـهری مشـاهده می شـود. کل فراموش شـده و بیشـتر به جزئیـات پرداختـه می شـود. نمونـه شـاخص آن، تاکیـد بیش از حـد لـزوم بـر ممنوعیـت طراحی یک سـبک و سـیاق خـاص در نمـای سـاختمان اسـت. انـگار مشـکل اصلـی منظـر شـهری مـا وجـود چنـد ده تـک دانـه ای اسـت کـه نمـای آنهـا بـه سـبک و سـیاق بـه "اصطلاح رومـی" طراحـی شـده اسـت. هنـوز گویا متوجـه ایـن موضـوع مهـم نشـده ایم کـه منظـور از هماهنگـی، یکسان‌سـازی یـا حـذف ایـن یـا آن جزء نیسـت، بلکـه همکاری هدفمنـد بـرای نیل بـه کلیت متعالی تـر اسـت.

 در هماهنگی هر جـزء شـخصیت خـود را حفـظ کـرده و در کنـار آن بـر اسـاس هدفـی خـاص نیز به فعالیـت می پـردازد. آیا تاکید بـر حذف یا اضافـه کـردن یـک سـبک نمـا، توجـه بیش از حـد نیاز بـه جزء(تـک سـاختمان) در مقابـل کل (فضاهـای عمومی) نیسـت؟ افـزون بـر آن در کجـای دنیـا اسـتقبال از سـبک یـا الگویـی را بـدون مطالعـه و ریشـه یابی علـل اسـتقبال از آن و یـا بـدون اعلام پیامدهـای منفـی ای کـه ممکـن اسـت بـرای جامعـه یـا محیـط زیسـت داشـته باشـد، ممنـوع کننـد؟ ممکـن اسـت در حـوزه ای خـاص، بنـا بـه ملاحظاتـی مثـل ایجـاد هماهنگـی یـا حفـظ میـراث اسـتفاده از مصالحـی خـاص بـه عنـوان کـد سـاخت و سـاز ابلاغ شـود، ولـی در غیـاب چنیـن اسـنادی که بـا هوشـمندی و نکته سـنجی مدون شـده باشـند، نمی تـوان در قامـت یـک دیکتاتـور هنرمنـد، بـه جـای طـراح بنا خط کشـید و بـه زور بـه خـورد شـهروندان داد. می تـوان بـه مراجعـه کننده پیشـنهاد داد کـه پوشـش انتخابـی شـما مناسـب ایـن مجلـس »بخوانیـد فضـای عمومـی» نیسـت، ولی میبایسـت ایـن را هم اشـاره کـرد کـه مجازیـد آن را در جـای دیگـری کـه مناسـب ایـن پوشـش اسـت بـر تن کنیـد، ولـی نمیتـوان و نبایـد قیاس بـه نفـس کـرده، سـلیقه ای و مجـرد از زمـان و مـکان سـبک و سـیاقی خـاص را کلا ممنـوع اعلام کـرد یـا چـون گزینـه ای بدیـل، مناسـب شـرایط زمـان و مـکان و وضعیـت متقاضی برای ارائـه در چنتـه نداریـم، سـعی در القـا کردن سـلیقه خـود تحت ِ فشـار "نظـر کارشناسـی" کنیم. عـد های از همکاران ما متاسـفانه بـر ایـن باورنـد کـه تشـخیص و سـلیقه شـخصی ایشـان چـون  یـک فرمـول ریاضـی جهانشـمول، در همـه شـرایط و زمینه هـا صـدق میکنـد و توجـه بـه درخواسـت ها، نیازها و سـلیقه عموم مـردم و برخورد ریشـه یابانه ی روانشـناختی و جامعه شـناختی با گرایش هـای رایـج و یافتن پاسـخ درخـور برای آنها، دون شـان ایشـان اسـت کـه خـود را در مقـام پیامبر یا دسـت کم پزشـک، مصلـح و واجـد صالحیـت نسـخه نوشـتن بـرای همـه می دانند. حـال اگر لقب اسـتاد و ریش سـفید هـم در این میـان بر فضایل کارشـناس مزبـور افـزوده باشـد، صرفـا انتظـار حـرف شـنوی و پیـروی از سـوی بقیـه اعضـاء را دارد. ایـن مسـئله ای اسـت کـه بـه عارضـه تـک صدایـی و تضعیف کارکـرد شـورایی کمیته های نمـای مناطـق انجامیده اسـت. از سـوی دیگـر ترکیـب اعضـای کمیته هـا نیـز حاکـی از توجـه بیـش از حـد بـه تک دانه هـا است. در این کمیته هـا اکثریت بـا همـکاران معمـار است. بنابـر اطلاعـات واصلـه هنـوز هم بیشـترین بحـث و جدل در کمیته ها، میان اعضـاء معمار و عضو طـراح شـهری اسـت. دلیل این کشـمکش نیز مشـخص اسـت و بـه نـوع تربیـت و رویکـردی مربـوط می شود کـه هر کـدام در دوره تحصیـل بـا آن روبـرو بوده انـد. یکـی را بـرای پرداختـن به جـزء (سـاختمان) تربیـت کرده انـد و دیگـری را بـرای کل نگری و ایجـاد وحـدت (در فضـا). بـرای اولـی نقـش مهم اسـت و برای دیگـری زمینـه. توجه یکـی بر حجم و سـطوح بیرونی آن اسـت و بـرای دیگـری آن بنـا تنهـا دانـه ای اسـت در جـداره یـک فضا و آنچـه مهـم اسـت همخوانـی بیـن جداره هـا بـا بقیـه عناصـر تشـکیل دهنـده مـکان. هـر دوی ایـن رشـته ها بـرای جامعـه ضـروری و فعالیـت ایشـان نیـازی حیاتـی اسـت. هیـچ کـدام بر دیگـری ارجحیـت ندارند و هر دو بخشـی از آن بدنه کارشناسـی هسـتند کـه موظـف بـه ارائـه راه حل برای مشـکالت و مسـایل شـهری اسـت. هـر چنـد این تعامـل بین رشـته ای را میبایسـت پـاس داشـت و در راسـتای همـکاری هرچـه بیشـتر رشـته های مختلـف مربـوط بـه مسـایل شـهری کوشـش کرد، ولـی حفظ تناسـب در ترکیـب اعضـای کمیته ها بـا توجه به هـدف ضروری اسـت.

 تجربـه نشـان داده اسـت کـه بسـیج و اسـتفاده نابه جـا از کارشناسـان و عـدم توجـه بـه تخصصهـا، هـدر دادن نیروهـا و لوث کـردن جایگاه کارشناسـی اسـت. بـا توجـه بـه تمـام رهاوردهـای مثبـت کمیته هـای نمـا و نیـت پسـندیده و به جای تاسـیس آنها، باید بعد از پنج سـال فعالیت و آزمـون و خطـا و کسـب تجربـه، بالاخـره بـرای اعضـاء روشـن شود اولویت با چیسـت؟ آنچه امروز به خواسـت عمومی تبدیل شـده اسـت، سـاماندهی منظر شـهری و کاسـتن از اغتشـاش و آلودگـی بصری در سـطح شـهر اسـت. نمـای سـاختمان ها را نیز بایـد در همیـن راسـتا و بـه عنـوان تـک دانه هایـی کـه بخشـی از منظـر شـهری را تشـکیل می دهنـد بـه حسـاب آورد. در ایـن راسـتا توصیه هـای زیـر می تواند کارگشـا باشـد: - الزم اسـت کـه هرچـه سـریعتر هـدف از تشـکیل کمیته هـای نمـا و اولویتهـای عمـل آنهـا مشـخص شود- بـرای دسـتیابی به هدف، یعنی سـاماندهی منظر شـهری، باید ابـزار کار مناسـب و فراینـد مـورد نیـاز را بـه دقـت تمـام فراهم کرد. - نیـروی متخصـص مـورد نیـاز و ترکیـب کمی و کیفـی اعضا را نمی تـوان بـا انگیزه هایـی بیـرون از هـدف مـورد نظـر انتخـاب و تعییـن کرد. توصیـه می شود از انتخـاب افـراد جنـت مکان و والامقـام کـه تنها حسـن حضور ایشـان بالابردن پرسـتیژ کمیته اسـت و در عمـل موجـب تـک صدایـی گـروه می شـود، پرهیـز شود. همچنیـن بایـد از افـرادی که نه بـه خاطر خدمـت، بلکه بـرای کسـب درآمـدی جنبـی به ایـن جمـع پیوسـته اند، دوری جست.  نظـام کنتـرل کمـی و کیفی اعضای کمیته، سـازوکار تشـویق افـراد کارا و تنبیـه افراد خاطی را جدی گرفت و به طور مسـتمر پیگیـری کرد. نبایـد اجـازه داد کـه بـه خاطـر کجـروی یک یا چنـد نفـر، اعتبار و آبـروی کمیته بـه خطر بیفتد. اعمال سـلیقه و اعمـال نظرهـای بـی اسـاس میتوانـد بزرگتریـن آفـت بـرای اینگونـه کمیته هـا باشـد و بایـد جلـوی هـر گونـه راه اعمـال سـلیقه شـخصی را مسـدود کرد.  بایـد ضوابـط، دسـتورالعمل ها و زیردسـتی های کارا و کـم دردسـر را بـا توجـه بـه تجربیـات کسـب شـده تهیـه کرد.

ضوابـط بایـد طـوری تهیـه شوند کـه بـه هماهنگـی در جداره و در نهایـت سـاماندهی منظـر شـهری بـرای دسـتیابی بـه یـک مجموعـه وحـدت یافتـه تبدیـل شود. تعـداد ضوابـط ارائـه شـده نبایـد از حـد مـورد نیاز فراتـر رود وگرنـه بـه زیاده گویـی، جزءنگـری و ایجـاد محدودیـت بـرای خالقیـت معمـار منتهـی شـده، بـه علـت زیـادی و پیچیدگـی، توسـط کلیه دسـت انـدرکاران بویژه اعضای کمیته، شـهرداری و طـراح نمـا کنـار گذاشـته یـا دورزده خواهند شـد. ضوابـط ارائـه شـده تـا کنون، بیـش از انـدازه جزءنگـر بوده اند. توصیـه می شـود، بـه صـورت آزمایشـی ضوابـط مربـوط بـه هماهنگـی بیـن نماها کـه تعداد آنهـا قلیل نیز هستند، جدا شـده و تا تدوین اسـناد مناسـب، ایـن موارد حیاتـی مالک عمل قـرار گیرند. - از ایجــاد نوســانات شــدید و تغییــر و جابه جایی هــای ســریع اعضــاء  باید در حــد امــکان خــودداری شــود. بــرای اشــراف بــه جــو یــک منطقــه زمــان الزم اســت. در نبــود آرشــیوهای ســازمان یافتــه، بــا جابه جایی هــا حتــی بــه  صـورت تشـویقی، حافظـه موجـود راجـع بـه فضاهـای منطقـه بـه سـرعت از بیـن مـیرود. البتـه بایـد ایـن نکتـه را نیـز در نظــر داشــت کــه حضــور طولانــی مــدت مهره هــا در یــک جایــگاه خــاص ممکــن اســت زمینــه ســاز باندبــازی، فســاد و دیکتاتــوری شــود. از ایــن رو اختصــاص بازه هایــی منطقــی بــرای فعالیــت و حضــور کارشناســان الزامــی اســت. از آنجـا کـه معذوریت هـای متعدد ممکن اسـت باعـث انصراف یـا اسـتعفای یـک یـا چند عضـو ‌شـود، بـرای جلوگیـری از قائم به شـخص شـدن اطلاعـات، نیازمند آرشـیو و حافظـه ای بهنگام راجـع بـه وضعیـت فضاهـای عمومـی منطقـه هستیم.

ایجـاد ایـن آرشـیو بـه علت کثـرت و تنـوع فـراوان فضاها، کاری اسـت دشـوار و طولانـی، ولـی غیرممکـن نیسـت و باید به مـرور زمان تکمیـل شود. در نهایـت مجـددا تاکیـد می شـود کـه بالاخـره شـورای شـهر یا هـر مقـام سیاسـتگزار تشـکیل دهنـده کمیته هـا، بایـد بـه طور مشـخص هـدف خـود از تشـکیل ایـن کمیته هـا را اعلام کند به این سوال پاسخ دهد کـه هـدف از تشـکیل ایـن کمیته هـا، هماهنگـی بیـن نماهاسـت یـا ارائه طرح هایـی فاخر و والا بـرای سـاختمان. تجربـه چند سـاله کمیته ها نشـان می دهد کـه خواسـتن همزمـان هـر دو در واقعیـت منجـر بـه پرداختـن صـرف بـه تـک بناهـا می شـود. تـا بـه اینجـای کار که آنقـدر به جزئیات پرداخته شـده اسـت کـه کلیات (هماهنگـی جداره های شـهری) فراموش شـده اسـت. حداقـل آنچه مسـلم اسـت بـا امکانات، سـاختار و ترکیـب فعلی، در صـورت عـدم بازاندیشـی پیرامـون اهـداف کمیته هـای نمـا، نتیجـه در نهایـت بـه نفع جـزء و به قیمت قربانی شـدن کل رقم خواهـد خـورد. ایـن جزءهـا از یکسـو تـک بناهایـی هسـتند که هـر کـدام در آشـفته بـازار ِ کالبـد شـهرهای ما قیمت و شـوکت خـود را نعـره می زننـد و در چشـم دیگـران فـرو ‌ میکننـد و از ِبل سـوی دیگـر افـرادی (از جامعـه حرفهای ما) هسـتند کـه از ق عدم شـفافیت و نارسـایی های سیسـتم کسـب درآمد کـرده و با ادعـای مهـارت در جلـب نظر کمیته هـای نما یـا توانایی آموزش نمـا در بیسـت و چهـار سـاعت بـا اعطـای مـدرک بین المللـی، سـودجویی کـرده و کل جامعـه را تلکـه ‌ می کننـد.

۱۰ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۴:۱۰
کد خبر: 3965

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 17 =