۲ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۵
کد خبر: 7266

تحویل حال به وقت کرونا

رضا دبیری نژاد، کارشناس موزه داری
تحویل حال به وقت کرونا

این چند روز جامعه دارای هیجانی دو گانه برای کرونا بود و شاید سبب شده بود که یلدا امسال پر رنگ تر شود اما چرا؟

 اکنون یک سال است که جامعه مدام با خبرهای ناگوار و دلخراش روبرو بوده که سبب نوعی ترس و دلشوره شده است. آمدن کرونا و به تبع آن فاصله گذاری اجتماعی خیلی چیزها را تحت الشعاع قرار داد که از مهمترین آنها روابط خانوادگی و اجتماعی و هر آن چیزی بود که بر بنیان روابط اینگونه استوار بود که از شاخص ترین آنها می توان به اعیاد و آیین های ملی اشاره کرد. اینگونه بود که کار ویژه‌های درونی و اجتماعی آیین ها و مناسبت های اینگونه متاثر و کمرنگ شد. در فرارسیدن نوروز و عید سال نو شاید کمتر این تاثیر را شاهد بودیم چون در آغاز بحران بودیم و  و شاید هنوز فشارهای مختلف بحران کرونا اینگونه خودش را نشان نبود اما طولانی شدن بحران سبب نوعی خستگی، فشار روانی، استیصال و حتی ناامیدی گردید. و جامعه نیاز به پاسخی به فشارها داشت.
در نظر داشته باشیم که آیین هایی چون نوروز و یلدا امروزه بیشتر معطوف به خانه و خانواده هستند و از اینرو روابط اجتماعی و خانوادگی را تقویت و یا احیا می کنند. از این سو مرور کنیم که در تمام ده ماه گذشته همه نگران نزدیکان و خانواده و یا آشنایان بوده اند که دچار بیماری نشوند و همین نگرانی وجود نزدیکان و آشنایان را بیشتر به چشم آورده است و گویی همه متوجه خانواده و دوستان شده اند. ترکیبی از توجه فکری و نگرانی و نیاز به ارتباط برای احساس امنیت در این مدت پیش آمده و شدیدتر شده است. چیزی که در این مدت کمتر به آن توجه شد کمتر به کاهش فشار روانی جامعه و فعالیت برای آرامش جمعی توجه شد. در واقع بخش روانی رها شده سبب نوعی تعلیق و بلاتکلیفی شد.از سوی دیگران رفتار مدیریت جامعه معطوف به نهی و دستورات سلبی بود نمونه آن را می توان در شعارهای سلبی پیش از یلدا برای جلوگیری از همنشینی‌های خانگی مشاهده کرد غافل از این سلبی‌گری طولانی و مکرر سبب رفتاری متقابل و کاهش اثر آن می‌شود.
شب یلدای امسال قبل از غروب ترافیک و عجله ای بود انگار همه می خواستند به ساعت تحویل سال برسند، انگار همه می خواستند به پایان یک سال برسند انگار قرار بود اتفاق بزرگی بیفتد. این یک خواست اجتماعی و یک نیاز مشترک بود که در چنین رفتاری نمود پیدا کرده بود. همه می خواستند این سال کرونایی تمام شود و به عید برسند و با خیال راحت در خانه و خانواده گرد آیند و احساس کنند با هم هستند. همه عید می خواستند که به همدیگر تبریک بگویند که روابطشان را دوباره تجدید و احیا کنند. همه شیرینی و شادی می خواستند تا تلخی و غم تلنبار شده در این دوره طولانی را جبران کنند. همه اعیاد فصل زایش هستند وقتی وعده داده شده اند و یلدا وعده زایش از ازمنه های دور میترایی بوده است. نیاز به شادی و همنشینی و باهم بودن را می توان در ترافیک و عجله پیش از کرونا و یا بروندادهای این روزهای پیشایلدا مشاهده کرد. نیازی که جامعه در تجربه زیسته خود فهم کرده و در آیین های نو به نو شده آن را جای داده است تا از تکرار آیین ها جامعه به نیازهای خود دست یابد.
اما در این روزگار مدرن که باید نگاهی  علم محور سبب درک بهتر نیازهای جامعه شود در فقدان نگاه متعادل و همه جانبه به مدیریت جامعه و انرژی بخشی به آن جامعه به آیینی چون یلدا پناه می برند. حتی اگر پاسخی وارونه به توصیه ها باشد. وقتی آیین ها فهم بهتر و ناخودآگاه به نیازهای جامعه دارند و آنرا مدیریت می کند و مدیریت‌های فرهنگی اجتماعی جامعه که وظیفه پاسخ به نیازهای روانی جامعه را دارند نه تنها نمی توانند نیازها را با برنامه ها پاسخ دهند حتی ظرفیت ها و کارویژه‌های اجتماعی آیین ها را دریافت نکرده و آنها را به سطح نمایشی، ظاهری و مکرر تقلیل می دهند و مثلا شب یلدا را به صبح و همنشینی و پاسداشت خانواده به یک نمایش میوه ای تبدیل می کنند.
اما یلدای امسال برای جامعه ایرانی یک وعده بود و یک وعید به امید تحولی برای حال زمانه اینگونه همه عجله داشتند که به ساعت تحویل حال زمستانی برسند. 

۲ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۲۵
کد خبر: 7266

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 17 =