تا قبل از ورود آقای حناچی به شهرداری کار شهرداری در تهران ساختوساز سازههای بزرگمقیاس بوده است و در طول سالهای گذشته با ساختوسازههای بزرگمقیاس خودش را معرفی میکرده است. اما آقای حناچی گفت که ما دیگر بزرگسازی نمیکنیم، بزرگراهسازی را ممنوع کرد و رو آورده شد به ساخت سازههای کوچک. حالا سوال این است که این اقدامات در جهت پیادهسازی چه مفهومی در شهر بوده است؟
تهران طی دوره اخیر مدیریت شهری در حال تجربه نوعی تغییر پاردایم در مقولات مختلف عمران شهری بوده است؛ رویکردی که البته اجرای اقدامات بزرگمقیاس عمرانی همچون ساخت بزرگراهها و تونلهای شهری را نفی نمیکند اما اولویت را به اجرای فعالیتهای توسعهای در سطح محلات میدهد. نباید فراموش کرد پروژههایی همچون احداث ادامه شمالی بزرگراه شهید صیاد شیرازی، جمعآوری پل گیشا و احداث زیرگذر کوی نصر، زیرگذر استادمعین، تونل آرش-اسفندیار و فازهای اول و دوم بزرگراه شهید نجفی رستگار در همین دوره به ثمر نشست و بزرگراه شهید بروجردی در جنوب غرب پایتخت نیز تا آنجا که مانع معارضات ملکی اجازه داده پیشرفتهای قابل قبولی داشته است. تلاشها در حوزه ایمنسازی شهروندان در مقابل خطر سیلاب در این دوره نیز ادامه یافت و علاوه بر گشایش چند پروژه تأثیرگذار، پروژههای عظیمی همچون احداث تونل، جمعآوری و هدایت آبهای سطحی محدوده بزرگراه فتح اجرایی شد. شکی نیست که اجرای اقدامات حجیم و پردامنه عمرانی در بسیاری از پهنههای پایتخت به مرز اشباع رسیده است. اینجاست که رویکرد جدید پدیدار میشود، تعمیر و نگهداری از سازههای موجود اهمیت اساسی خود را بازمییابد، پیادهروی و دوچرخهسواری به عنوان مدهای پاک حملونقلی محوریت پیدا میکنند و دیدگاههای انسانمحور در حوزه اقدامات فنی و عمرانی بر فراز دیدگاههای خودرومحور میایستند. همه این مفاهیم کلیدی استخوانبندی رویکرد جدید را شکل میدهند تا به این ترتیب بیشترین بازدهی در حوزه ترافیک و میزان رضایتمندی شهروندی با صرف کمترین هزینهها حاصل شود.
پایاندادن به ساختوسازهای بزرگمقیاس چقدر در روح و روان شهروندان تأثیر دارد؟ و اینکه آیا اصلا در ساختوسازها، بزرگراهسازیها و... به روح و روان مردم، نشاط کودکان و مسائلی از این دست اهمیت داده میشود؟
ذکر این نکته ضروری است که ساختوسازهای بزرگمقیاس امری اجتنابناپذیر است؛ آن هم در شهری که سرعت ساختوسازها که طبعا منجر به افزایش جمعیت میشود، همواره از سرعت توسعه زیرساختها جلوتر بوده است. حتی اگر تصور کنیم مهاجرپذیری تهران متوقف شده باشد، شهرها و شهرکهای اقماری آن به عنوان منابع جمعیت شناور هنوز در حال توسعه هستند.
طبعا هیچ شهروندی تمایل ندارد در نزدیکی یک کارگاه بزرگ عمرانی زندگی کند اما همین کارگاههای عمرانی هستند که آینده شهر را زیستپذیرتر میکنند. بنابراین آنچه بیشتر اهمیت مییابد اثرگذاری و برآیند یک پروژه عمرانی است که فیالمثل با کمک به کاهش مصرف سوخت، کاهش آلودگی هوا و کاهش زمان سفرهای درونشهری شرایط بهتری را برای بهداشت روانی شهروندان مهیا میکند.
نشاط شهروندان اتفاقا هدف و انگیزه اصلی از تعریف و پیدایش بسیاری از پروژههای عمرانی است. به طرح 500 کیلومتری بهسازی معابر پیادهرو و احداث مسیرهای دوچرخه نگاه کنید؛ طرحی که میکوشد با استانداردسازی معابر پیادهرو به لحاظ ملاحظات مناسبسازی معبر برای افراد دارای معلولیت و نیز مشخصاتی ازقبیل عرض ایمن معبر، همواربودن سطح معبر، مبلمان شهری و درنهایت تمام مواردی که برای پیادهروی بدون دغدغه شهروندان در محیطهای شهری لازم است، نشاط پیادهروی مفرح را به معابر شهر تهران بازگرداند. ضمن آنکه با تجهیز معبر به مسیر ویژه دوچرخه، این مد حملونقلی پاک و ایمن دوباره فرصت حضور مییابد تا دوچرخهسواران هم بتوانند بدون واهمه از حرکت سریع خودروها و موتورسیکلتها تردد کنند. شهر تهران در نتیجه سالها خودرومحوری در عرصه تمهیدات عمرانی، به شهری پرهیاهو تبدیل شده است و آرامسازی جریان حرکت از طریق بهسازی معابر پیادهرو و ایجاد مسیرهای دوچرخه یکی از مشخصههای مهم رویکرد جدید عمرانی است؛ امری که تأثیر بسزایی در کاهش اضطراب و هیجانات منفی شهروندان دارد.
توجه به عابران پیاده، معلولان و دوچرخهسواران ازجمله اقداماتی بود که در دوره مدیریت آقای حناچی صورت گرفت. چه کارهای بیشتری در این حوزهها در شهر میشد انجام داد که نتوانستید یا همکاری سایر نهادها برای انجام آنها محقق نشد؟
«همتم بدرقه راه کن ای طائر قدس/ که دراز است ره مقصد و من نوسفرم». واقعیت آن است که آنچه طی دوره فعلی مدیریت شهری در جهت بهبود وضعیت معابر پیادهرو، احداث مسیرهای دوچرخه و تسهیل تردد شهروندان کمتوان جسمی و افراد دارای معلولیت صورت پذیرفته است، نقطه آغاز یک راه دراز است؛ راه دراز گذار به سوی انسانمحوری. تهران در چشمانداز طرح بهسازی معابر پیادهرو و احداث مسیرهای دوچرخه از 500 کیلومتر مسیر مناسبسازیشده پیاده و دوچرخه به صورت یک رینگ به هم پیوسته برخوردار خواهد شد. این در حالی است که این کلانشهر حدود 12 هزار کیلومتر معبر پیادهرو دارد و در این میان معابری نیز وجود دارند که اصلا پیادهرو ندارند! پس میبینید که تهران نیاز به یک نهضت پیادهروسازی دارد؛ یعنی هم پیادهروهای موجود براساس ضوابط جدید بهسازی و مناسبسازی شوند و هم فکری به حال معابر فاقد پیادهرو شود. این امر باید در طول دورههای مختلف مدیریت شهری در زمره اولویتها باقی مانده و مورد مطالبه شهروندان، فعالان حوزه مدیریت شهری و سازمانهای مردمنهاد حمایت از حقوق معلولان باشد. در حال حاضر اتمام پروژه یادشده به عنوان یک هدف اصلی دنبال میشود و تلاش خواهد شد تا پایان دوره فعلی مدیریت شهری افقهای تازهتری در این زمینه تعریف شود تا به این ترتیب نهضت پیادهروسازی که در ریل مناسب قرار گرفته است، ادامه مسیر دهد.
آیا برای بهسازی و ایجاد معابر در محلهها از مردم درباره نیازهایشان پرسش میشود؟ آیا نظر یا پیشنهاد آنها بررسی میشود؟ و نکته دیگر که در این پرسش باید به آن پرداخته شود این است که قبل از بهسازی معابر چه فعالیتهای کارشناسی برای آن انجام میشود؟ این فعالیتها را چه افرادی انجام میدهند و چه مواردی بررسی میشود؟
درواقع پاسخ به این پرسش تشریح همان ساختاری است که برای تعریف و پیدایش پروژههای توسعه محلی یا همان پروژههای محلهمحور سازمان یافته است. بستر پیشبینیشده برای نظام پذیرش اجتماعی در حوزه اقدامات عمرانی همان شورایاریها و دفاتر توسعه محلی هستند. پیشنهادات، نظرات و درخواستهای عمرانی شهروندان از همین طریق مطرح میشود. به طور طبیعی تمام درخواستها با توجه به محدودیت منابع مالی یا ضوابط فنی موجه نیست بنابراین پیشنهادات قابل اجرا باید احصا و تبدیل به پروژه شوند؛ اقدامی که دقیقا براساس نظر شهروندان محله و شورایاریها پیش میرود.
انتخاب معابر برای قرارگرفتن در طرح 500 کیلومتری بهسازی معابر پیادهرو یا مرمت معابر سوارهرو شهر تهران با نظارت کارشناسان اداره کل هماهنگی فنی و عمرانی مناطق و سازمانها صورت میپذیرد. در مورد معابر سوارهرو ارزش ترافیکی معبر و البته میزان آسیبهای وارده به سطح معبر از مهمترین مواردی است که فرآیند اولویتبندی را راهبری میکند. فرآیند انتخاب در مورد معابر پیادهرو و قرارگرفتن آنها در فهرست اقدامات طرح 500 کیلومتری به مراتب پیچیدهتر است؛ زیرا به زعم برنامهریزان طرح، حدود 20 لایه GIS بر هم منطبق شده تا بهترین نقشه راه پیش روی مجریان قرار گیرد. علاوه بر طراحیهای پیشبینیشده در برخی اسناد بالادستی همچون برنامه پنج ساله شهرداری تهران، مسیرهای طراحیشده برای مناسبسازی معلولان و شاخصهایی از قبیل نزدیکی به مدارس، ایستگاههای مترو و اتوبوس نیز در انتخاب اجزای این رینگ 500 کیلومتری نقش داشتهاند.
پیشروی به سمت شهر انسانمحور تا چه حد در شهر تهران محقق شده است؟ لازمههای رسیدن به چنین شهری چیست و تهران چقدر با آن نقطه مطلوب فاصله دارد؟
فاصله تهران با مصداقهای مطلوب انسانمحوری به میزان هزاران کیلومتر بهسازی و مناسبسازی معبر پیادهرو، احداث چندین میدانگاه (پلازای شهری)، اتصال محلات جدافتاده از هم در دو سوی بزرگراهها و در یک کلام تعریف و اجرای پروژههایی است که در کنار تلاش برای ساماندهی ترافیک سواره، تردد آسان و بیدغدغه عابران و دوچرخهسواران را نیز مد نظر قرار دهند. بدون شک آنچه تا کنون در قالب طرح بهسازی معابر پیادهرو و احداث مسیرهای دوچرخه به ثمر نشسته است، میدانگاه شهدای هفتم تیر یا ادامه جنوبی بلوار استادمعین دستاوردهای قابل توجهی است اما وقتی از تحقق یک شهر انسانمحور سخن میگوییم باز هم به این نکته میرسیم که تمام این فعالیتها به مثابه ایستادن در نقطه آغاز راه است. فراموش نکنیم که این دستاوردهای عینی معلول تغییر در ذهن و نوع نگرش به زندگی شهری است. پس ادامه راه به همان میزان که نیازمند تعریف و طراحی پروژههای مطلوب است، محتاج تغییر برساختههای ذهنی شهروندان و مدیران شهری است.
بگذارید مثالی بزنم؛ در بسیاری از کشورها آرامسازی جریان ترافیک در پهنههای توریستی و تاریخی شهر از طریق سنگفرشکردن معابر صورت میپذیرد. حال اگر نگاهی تحلیلی به بازخوردهای شهروندان به چنین پروژههایی بیندازیم بسیاری هنوز نگران هستند که تردد در این معابر به خودروی آنها آسیب میزند. این در حالی است که کارکرد چنین سنگفرشهایی جلوگیری از حرکت سریع خودروها است. این شتابزدگی در شهر از همان مواردی است که باید با اعمال تمهیدات مناسب فرهنگی اصلاح شود. شهر انسانمحور شهری عاری از شتابزدگی است.
در گفتوگویی بیان کرده بودید که در پروژههای عمرانی سلامت کارگران و کارکنان در اولویت است. این اولویت شامل چه چیزهایی میشود؟ پیمانکاران ملزم به رعایت چه نکاتی در قبال کارگران هستند؟
حفظ و ارتقای ایمنی، بهداشت کار و البته محیط زیست ازجمله مهمترین اولویتها در معاونت فنی و عمرانی و سازمانها و شرکتهای تابعه آن است. بدون شک اجرای یک پروژه انسانمحور باید با بروز کمترین تلفات ناشی از رعایتنکردن ایمنی و بهداشت کار صورت پذیرد. این البته لازمه همه پروژههای عمرانی است اما در رویکردی که به دنبال ارجحیتبخشیدن به انسان است، در مرحله اجرای پروژه نیز ملاحظات مربوط به HSE اهمیت بیشتری مییابد.
تمام این موارد براساس ضوابط مشخص به پیمانکاران ابلاغ شده و از طریق کاربرگهای دقیق مورد نظارت قرار میگیرد. خوشبختانه تلفات ناشی از رعایتنکردن ملاحظات مربوط به HSE در کارگاههای عمرانی در سطح حداقلی است و آن گونه که احیانا در اخبار حوادث و رویدادهای اینچنینی نیز شاهد هستید سیاستهای اعمالشده در این زمینه موفق بوده است.
بپردازیم به بحث کرونا؛ شیوع این ویروس در ایران و همهگیری آن چقدر روی کار شما تأثیر گذاشت؟ چه اقداماتی در حوزه کاری خود برای حفظ سلامت کارمندان و کارگران پروژهها انجام دادید؟
اگر بگوییم همهگیری ویروس کرونا سبب کندشدن آهنگ ساختوسازهای عمرانی در شهر تهران نشده است، قطعا گزاره نادرستی را اعلام کردهایم. اما این سخن تعارف و گزافه نیست که پروژههای عمرانی شهر تهران نمونه مطلوبی از تابآوری در عصر همهگیری ویروس کرونا بوده است؛ تابآوری در تأمین منابع مالی لازم و البته تابآوری در تکمیل پروژههای نیمهتمام و حتی تعریف و آغاز پروژههای جدید. پروژه احداث زیرگذر کوی نصر در بحبوحه موج نخست کرونا برای تردد خودروها گشوده شد. فاز دوم پروژه احداث بزرگراه نجفی رستگار به عنوان یکی از دشوارترین پروژههای شهری چه به لحاظ فرآیند پیچیده رفع معارضات ملکی و تأسیساتی و چه به لحاظ حجم قابل توجه اقدامات عمرانی مولود دوره همهگیری کروناست. ادامه جنوبی بلوار استادمعین به عنوان یکی از نیازهای ضروری شهروندان منطقه 9 در دوره شیوع ویروس کرونا تکمیل شد. طرح 500 کیلومتری بهسازی معابر پیادهرو در همین دوره متولد شد و براساس آخرین گزارشها به 126 کیلومتر پیادهرو بهسازیشده مجهز به مسیر ویژه دوچرخه رسیده است. در هیچ یک از پیکهای همهگیری فعالیت کارخانجات آسفالت سازمان مهندسی و عمران شهر تهران تعطیل نشد تا طرح مرمت معابر پایتخت به کمک تولیدات این واحدها از حرکت باز نایستد. همین الان که با هم گفتوگو میکنیم پیشرفت این طرح با اجرای بیش از 500 هزار تن آسفالت از مرز 50درصد فراتر رفته است و همین امر کاهش محسوس پیامهای گلایهآمیز شهروندان در خصوص مشکلات معابر را به دنبال داشته است. این موارد نه گزارشی از عملکرد یک سال گذشته بلکه فقط ذکر شواهدی بر مدعای تابآوری عمران شهری پایتخت در عصر یادشده است.
رعایت حداکثری دستورالعملهای ابلاغی مقابله با ویروس کرونا و نظارت بر حسن اجرای آن در تمام بخشهای اداری و کارگاهی محور همه فعالیتهای جاری است. آموختهایم که منابع انسانی ارزشمندترین سرمایه ما برای ساختن شهر انسانمحور است و حرکت به سوی این هدف را به صورت پیوسته ادامه خواهیم داد.
این گفت و گو در مجله شهر نفروشی اسفند ۱۳۹۹ منتشر شده است.
نظر شما