در تهران مکان هایی را می بینیم که شهروندان رفتارشان بسیار مناسب است، در بانک، در برخی از تونل ها یا برای مثال پل صدر آدمها رفتارشان متفاوت است. یعنی ما در برخی مکان ها تغییر رفتار را داریم. مثلا در جزیره کیش قوانین راهنمایی و رانندگی خیلی جدی تر رعایت می شود، قوانین راهنمایی و رانندگی قوانین شهروندی هستند یعنی فردی که از خط عابر پیاده نمی گذرد به عابر احترام میگذارد و به دنبال آن زنجیره ای رفتارهای درست را انجام می دهد. به اعتقاد من فردی که قوانین را رعایت می کند، بسیاری از امور دیگر را هم رعایت می کند.
اما موضوعی که باید به آن توجه کرد این است که ما فقط نمی توانیم از مردم توقع داشته باشیم رفتارشان را درست کنند بلکه باید تغییر رفتار با تغییر محیط همراه باشد. در عبور از پیاده رو موتورسواری که اقدام به این کار می کند و یک وسیله تهاجمی را داخل پیاده رو وارد می کند در واقع به دیگران آسیب می زند. در این شرایط چند راه وجود دارد، نخست آنکه به جای موتور بنزینی، موتور برقی جایگزین شود که بی صداست و آلودگی محیطی کمتری دارد، موتور برقی شتاب موتور بنزینی را ندارد و توان جرمزایی کمتری دارد در واقع این جایگزینی می شود همان تغییر موقعیت که منجر به تغییر رفتار هم میشود.
انتظار اینکه همه چیز را از تغییر رفتار بخواهیم انتظار نادرستی است، مردم باید رفتارشان تغییر کند اما اصل این است که رفتار درست باید تشویق شود و رفتار نادرست باید تنبیه شود، تا زمانی که رفتار درست تشویق نمی شود انتظار رفتار درست داشتن غلط است و این همان نکته ای است که ما در تغییر رفتار شهروندان باید به آن توجه کنیم.
نظر شما