از طرفی باید کاربری جدید پادگان ۰۶ با توجه به نیاز مردم منطقه و کمبودهایی که در آن محله وجود دارد، تعیین شود. انسان محور باشد و ساکنان اطراف بتوانند بدون استفاده از خودروی شخصی یا وسایل حمل و نقل عمومی و تنها با پیاده روی به این بوستان بیایند و اوقات فراغت خود را در آن بگذرانند. از آنجا که در محله پاسداران سالها تراکم فروخته شده و بافت جمعیتی متراکمی وجود دارد، به نظر صلاح نیست پروژه ای ملی تعریف شود که شهروندان را از سایر نقاط شهر به آنجا روانه کند و بار ترافیکی منطقه را افزایش دهد. در حقیقت بوستان ارتش باید همچون یک حیاط محلی عمل کند برای تنفس شهروندان منطقه و پاسخ به نیازهای مردم منطقه باید دقیق و مطالعه شده باشد.
اما فارغ از نوع کاربری ؛ آنچه بیشتر اهمیت دارد، کیفیت و چگونگی اجراست. تبدیل پادگان ۰۶ به بوستان ارتش و چگونگی اجرای آن باید به گونه ای باشد که این پروژه فرزند زمان خودش باشد که این پروژه با چنین کیفیتی در آغاز قرن پانزدهم خورشیدی ساخته شد. از طرفی هیچ عجله ای برای ساخت و ساز و یا تعریف کاربری های جدید در آن نباید صورت گیرد، حتی می توان بخشی را هم اجازه داد تا در آینده متناسب با نیازهای آیندگان ساخته شود.
به هر روی، این پروژه فرصتی است تا به الگویی در شهر برای حفظ دو مورد محیط زیست و همه شمولی تبدیل شود. از آن جهت که زیرساخت های محیط زیستی همچون سیستم آبچرخانی، استفاده از انرژی های پاک و کاشت گیاهان مناسب در آن رعایت شود که همگی به توسعه پایدار مجموعه کمک می کند و از طرفی همه شمول باشد که همه اقشار جامعه از جمله معلولان، سالمندان، کودکان و خردسالان بتوانند از آن استفاده کنند. گرچه محور اصلی مجموعه می تواند فرهنگی، اطلاعرسانی و موزه ای باشد اما باید همه مخاطبان را در نظر بگیرد و به نیاز همه گروه های سنی پاسخ دهد.
این را نیز باید در نظر گرفت که تمام ساختمانهای قدیمی تاریخ، پیشینه و هویتی دارند که مردم محلی و شهروندان از آنها خاطره جمعی دارند، به آنها عادت کرده و وابستگی دارند، فضاهایی سازگار، انعطاف پذیر، قدرتمند و معتبر هستند که زندگی و کار شهروندان در کنار آنها در جریان است. در این ساختمانها انرژی ایی وجود دارد که با عملکرد درست می تواند آزاد شود و به شهر برگردد و باید به آن به چشم یک فرصت نگاه شود.
نظر شما