او در گفتگویی مفصل علاوه بر توضیح فازهای مختلف یک زلزله، نحوه پیشگیری، انتقال ریسک و مقابله با تبعات زلزله احتمالی را توضیح داده و گفته است که تهران برای دستیابی به این هدف چه نیازمندی هایی دارد. متن این گفتگو در دو بخش منتشر خواهد شد که بخش اول آن را می خوانید:
علیرضا نوری، مدیر مطالعات امور فنی و عمرانی، استاندارد سازی و امور بحران مرکز مطالعات شهر تهران درباره زیرساخت های پایتخت در مقابله با زلرله و نحوه پایدارسازی زیرساخت ها به منظور پیشگیری از تبعات سنگین زلزله احتمالی تهران با اشاره به اینکه بحران دارای چهار فاز پیشگیری، مقابله، بازسازی و بازتوانی است، گفت: در حال حاضر در تهران شبکه آب، معابر، برق و گاز فعالیت می کنند اما عملا مدیریت در بحث انتقال ریسک نتوانسته به نحو خوبی منابع را تأمین کند و این امر به عهده سازمان های متولی است.
نوری توضیح داد که اگر سیاست دقیقی برای بازسازی و بازتوانی نداشته باشیم و از همه چیز مهم تر منابع لازم برای بازسازی و بازتوانی را نداشته باشیم نمی توانیم به آن حدی که به طور مثال ژاپن رسیده است دست یابیم. در خیلی از نقاط دنیا بحث انتقال ریسک این رخدادها (زلزله) را آغاز کرده اند و به وسیله ابزار مالی انجام می دهند. یک نمونه ساده از انتقال ریسک بیمه ماشین است که فرد بخشی یا همه هزینه های ریسک تصادف را از خود به شرکت بیمه منتقل می کند. متاسفانه برای زیرساخت های شهری چنین انتقال ریسکی را ایجاد نشده است و روستاها و شهرها خودشان این ریسک را به دوش گرفته اند و گاهی اوقات نیز صندوق حوادث و بلایا که بر اساس قانون تشکیل شده متولی بوده است.
این کارشناس مطالعات شهری ادامه داد: زلزله اتفاقی است که در بسیاری از کشورهای دنیا به لحاظ ساختار مالی حل شده است و خیلی از بیمه ها که خودشان به تنهایی این توانایی را ندارند که یک زیرساخت عظیم را بیمه کنند از بیمه های اتکایی استفاده می کنند و بیمه های اتکایی از بیمه های کوچک پشتیبانی می کنند و انتقال ریسک را انجام می دهند. یک مرحله قبل از بازسازی و بازتوانی باید دید در حوزه مقابله باید چه اقداماتی انجام شود، چه اقداماتی انجام شده است و چه کارهایی انجام نشده است؟
قطع خودکار آب و برق و گاز در هنگام زلزله
نوری می گوید مقابله زمانی است که زلزله اتفاق می افتد و یک بازه زمانی کوتاه بعد از بروز حادثه. در خیلی از کشورهای دنیا فلکه هایی وجود دارد که به محض رخداد زلزله نسبت به قطع جریان آب، برق و گاز اقدام می کنند. زلزله دو موج اصلی (S (secondry و P) Primerry) که در حقیقت موج اولیه و ثانویه است دارد. زمانی که موج P شروع می شود که سرعت آن بیشتر از موج S است، یک سری دیتکتورها (دستگاه های مخصوص) در اطراف گسلهایی که احتمال وجود زلزله در آنها وجود دارد تعبیه می شوند که موج P را دریافت می کنند و به محض دیتکت این موج پیامی را به یک سیستم فرمان ارسال می کنند که آن سیستم فرمان قطع گاز و برق و آب را به صورت خودکار به وسیله سوییچ های خودکار انجام می دهد.
مدیر مطالعات امور فنی و عمرانی، استاندارد سازی و امور بحران مرکز مطالعات شهر تهران گفت: مرکز مطالعات در پروژه ای به اسم مکان یابی و جانمایی تجهیزات هشدار سریع در برابر زلزله یک سری مکان یابی ها را انجام داده است و محل هایی که برای تعبیه دیتکتورها لازم است طراحی کرده و در نظر گرفته است. در این طرح، اولویت بندی شده است و در حالی که تهران بیش از ۴۰ دیتکتور نیاز دارد، دو سقف اولویت در نظر گرفته شده که در سطح اول حدود ۲۰ دیتکتور و در اولویت دوم نیز حدود ۲۰ دیتکتور دیگر برای خرید و نصب در نظر گرفته شده است. این دیتکتورها به محض رخداد زلزله موج P را دیتکت می کنند و به این ترتیب باعث می شوند که دو گام از زلزله جلوتر باشیم. چراکه زمانی که موج P شروع می شود چند ثانیه تا رسیدن به موج S زمان می برد و با استفاده از این دستگاه ها اختلاف زمانی بین موج S و P را جلو هستیم.
او با توضیح اینکه در گام دوم هم به این ترتیب جلوتر از حرکت زلزله خواهیم بود بیان کرد: دتکتورها با امواج ماکروویو و موبایل پیام ها را ارسال می کنند که سرعت بسیار بالایی دارند. یعنی به محض دیتکت، موج رادیویی و پیام رادیویی در کسری از ثانیه به مرکز فرمان می رسد و به این ترتیب قبل از اینکه موج P به مرکز فرمان برسد اطلاع داشته ایم و شیرهای سوییچ دار آب و برق و گاز و ... را قطع کرده اند. با این سیستم دو گام از زلزله جلو هستیم.
نوری به بحث رعایت اصول مهندسی اشاره کرد و گفت: بعد از فاز مقابله مسأله فاز پیشگیری و آمادگی پیش می آید که با رعایت دقیق اصول مهندسی و استفاده از زیرساخت هایی که اصول مهندسی در آنها رعایت شده اند مورد توجه قرار می گیرد. به این شکل که اگر پل یا تونلی احداث می شود طیف زلزله در منطقه ای که تونل یا پل در آن واقع شده بر اساس شتاب ها در نظر گرفته شود و مدهایی که سازه می تواند در برابر زلزله داشته باشد مد نظر قرار گیرد و براین اساس محاسبات انجام شده و در نهایت سازه در برابر زلزله ایمن تر می شود.
مدیریت معابر
او افزود: در فاز بازسازی، مقابله و بازتوانی سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران اقدام مهم دیگری انجام داده است که در حوزه زیرساخت اصلی که می تواند امدادرسانی را پشتیبانی کند قرار دارد. این اقدام در معابر شهر تهران انجام شده است. اگر معابر باز نباشند هزاران تیم پشتیبان هم نمی توانند خدمات رسانی بعد از وقوع زلزله را انجام دهند.
نوری گفت: آنچه در زلزله رخ می دهد این است که تعدادی از ساختمان ها تخریب می شوند و معابر را می بندند. بخش دیگری از ساختمان ها خراب نمی شوند اما اجزای غیر سازه ای آنها پرتاب می شود، به عنوان مثال در زلزله سر پل زهاب ساختمان های با ارتفاع زیاد تخریب نشدند ولی دیوارهای جانبی آنها خراب شده بودند. دیوارهای جانبی به معابر مجاور پرتاب می شوند و معابر را مسدود می کنند.
او به پروژه دیگر مرکز مطالعات شهر تهران در این راستا اشاره کرد و گفت: این پروژه ارزیابی میزان آوار نام داشت که در واقع این تحقیق را انجام داد که اگر دیواری خراب می شود چند متر پرتاب می شود و این پرتاب چه نسبتی با ارتفاع ساختمان دارد. در کنار این مطالعه سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران طرح معابر را تعریف کرد و جلو برد و اکنون در خیابان ها و بزرگراه ها تابلوهای معبر اختصاصی مدیریت بحران وجود دارد که در زمان بحران و زلزله این معابر صرفا از سوی خودروهای امدادی مورد استفاده قرار می گیرد.
نوری معتقد است که در پیاده سازی کامل این طرح چالش هایی وجود دارد که باید در مورد نحوه مسدود کردن ورودی ها اقداماتی انجام شود و هزینه هایی صرف شود که به عنوان مثال بتوان از «بریر» و «بولار» برای مسدود کردن و کنترل معابر استفاده کرد که به حالت آرمانی یعنی فراهم کردن معابر خالی برای امدادرسانی است دسترسی پیدا کرد.
او می گوید: نکته کلیدی دیگر که مربوط به فاز پیشگیری و آمادگی است بحث فرونشست هایی است که در برخی از نقاط شهر تهران اتفاق افتاده است. لوله ای که از زیر خاک عبور کرده است یک ظرفیت فیزیکی و مکانیکی مشخصی دارد. این لوله اگر تحت بارگذاری های دیگری غیر از بار زلزله باشد و بعد بار زلزله هم روی آن بیاید به احتمال زیاد از بین می رود. این لوله می تواند لوله بنزین یا گاز باشد و حوادث غیر قابل جبرانی را به همراه داشته باشد.
نوری گفت: زمانی که فرونشست رخ می دهد و بخش هایی از زمین به سمت پایین حرکت می کنند - که در تهران ریت قابل توجهی هم وجود دارد- گوشه های کاسه فرونشست تنش های اضافی را در خاک تحمل می کند که هر جزئی که در خاک تعبیه شده باشد این تنش ها را دریافت می کند. به این ترتیب لوله ای که قرار است زلزله ۷ ریشتری را تحمل کند زمان بارگذاری خاک روی آن تحملش به ۶ ریشتر کاهش می یابد. این جزء مواردی است که باید به آن توجه کرد و راهکارهای بسیار مشخص مهندسی درباره آن وجود دارد که اثر کرنش را روی لوله کم می کند. به عنوان مثال از دونه بندی های خاص از ماسه ای که قرار است حوالی لوله را پوشش دهد استفاده می کنند که کرنش ها را کاهش دهد.
این کارشناس مطالعات شهر با دسته بندی اقداماتی که شرح داد گفت: این اقدامات در سه گروه دسته بندی می شود، اقدامات مالی و اقتصادی که عمدتا در راستای بازتوانی و بازسازی و انتقال ریسک است که حائز اولویت زیادی است، مورد دیگر اقدامات مهندسی است و سومین مورد اقدامات مدیریتی و سیاست گذاری است که لازم است این سه آیتم همزمان جلو برده شود. کنار هم قرار گرفتن این اقدامات می تواند مثلث تاب آوری را در برابر زلزله کامل کند و مقصود حاصل شود.
*دیتکتور: هشداردهنده زلزله
بخش دوم این گفتگو با عنوان «آموزش عملی؛ حلقه مفقوده شهر تهران» فردا منتشر می شود.
خبرنگار: سمیرا امیرچخماقی
نظر شما