اظهارنظرهای یک کارشناس از کودکان رها شده گرفته تا گرده افشانی بهاری گیاهان!/این همه آمار تلخ و بدون سند برای چیست؟

نگران بودیم کرونا با ما چه خواهد کرد، واکسن تأمین خواهد شد یا نه؟غمگین رفتگان کرونایی بودیم که آماری بهممان ریخت. کارشناسی ادعا کرد آمار کرونایی کشور صحیح نیست. رسانه های دشمن، شاد از محتوای مفتی که به چنگ آورده بودند، موج سواری کردند. ما ماندیم و حالی برزخ. روزنامه ای توقیف شد و آقای کارشناس گفت: عنوان بنده را اشتباه زدند!

به گزارش شهر، راننده تاکسی صدای رادیو را بلند می کند. نزدیک یک مغازه مرغ فروشی پشت چراغ قرمز هستیم. نرخ جدید، پشت شیشه خودنمایی می‌کند. چشم از قیمت می‌کنم. مردی گوشه خیابان ساز دهنی می‌زند، مردم پول می دهند. گوینده، خبری درباره کاهش منابع آبی می‌خواند و شنوندگان عزیز را به شنیدن نظر یک کارشناس که می‌گوید آب کم است، صرفه جویی لازم و یکی، دو راهکار می‌گوید، دعوت می کند.

چراغ سبز شده، راننده دست به دنده می شود و می گوید: «کیه که ندونه باران کم باریده و آب کم است؟ این همه جوان نخبه داریم که کلی اختراع برای کم کردن مصرف آب کشاورزی و صنعت دارند. خودم مطلب خواندم کمترین هدررفت آب مربوط به مصرف خانه هاست. مشکل را که همه می دانیم شما راه حل را دریاب! خدا هم رحمان و رحیمِ...» به گزارشی که قرار بوده بنویسم، فکر می کنم به همان کارشناس که برخی آمارهای منفی که ارائه کرده دستمایه خبر منفی رسانه دشمن شده است. آمارهایی که هنوز سندی برایشان ارائه نشده، چه برسد به راهکار...

صورت مسئله پابرجاست

درست زمانی که مردم دغدغه جان عزیزانشان در برابر کرونا را داشتند و نگران اینکه آیا کشور در شرایط تحریم می تواند واکسن وارد کند یا نه؟! آماری توسط یک کارشناس که عضو ستادملّی کرونا معرفی شد، مردم را نگران و رسانه های معاند را خوشحال کرد. «محمدرضا.م» در گفتگویی با روزنامه «جهان صنعت» که ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ منتشر شد، ادعا کرد آمار ارائه شده کرونا در کشور مهندسی شده و آمار واقعی ۲۰ برابر آن است. ادعایی که سندی برای آن ارائه نشد اما خوراک خبری تولید محتوا و تیتر یک رسانه های معاند علیه کشور را تا مدت ها تأمین کرد. مدیرمسئول این روزنامه یک روز بعد یعنی ۲۰ مرداد خبر از توقیف این روزنامه داد. فرد مصاحبه شونده بلافاصله پس از این اتفاق در گفتگو با پایگاه خبری «صبح شد»، گفت: روزنامه جهان صنعت به اشتباه عنوان بنده را عضو ستادملّی نوشته است. من عضو انجمن علمی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت ایران و یک کارشناس مستقل بهداشت هستم.

درواقع او به جای توضیح درباره آماری که گفته و ارائه مستنداتی که بتواند آمارش را تایید یا آمار ارائه شده توسط وزارت بهداشت را تکذیب کند فقط صورت مسئله را پاک کرد. باید  دیدمنظورش از کارشناس مستقل بهداشت چیست و اصلاً چنین عنوانِ تعریف شده یا مرسومی در کشور وجود دارد؟

پاسخ این سه پرسش چیست؟

این کارشناس که به دلیل تعدد آمارهای ارائه شده توسط او در زمینه های مختلف به تازگی به دلیل نشر اکاذیب بدون سند، علیه اش اعلام جرم شده است، در مصاحبه های مختلف و متعددی که در این سال ها به خصوص ۳سال گذشته داشته، عناوین مختلفی هم در هر گفتگو ضمیمه نامش شده است. چند سئوال مطرح می شود. نخست و مهمترین اینکه اگر فرد مصاحبه شونده چنین سمتی نداشته چرا قبول کرده به عنوان کارشناس آن حوزه مصاحبه کند حتی بالاتر؛ در قالب یک صاحب نظر و مطّلع، آمارها و مستندات ارائه شده توسط دیگر نهادها را زیر سئوال ببرد و کذب بخواند اما خودش هم سندی برای گفته ها و ادعاهایش نیاورد؟ پرسش دیگر اینکه اگر او چنین سمتی ندارد و خود نیز ادعایی در این زمینه نداشته پس چرا رسانه و خبرنگار به عنوان کارشناس این حوزه با او مصاحبه کرده اند، دلیلی که باعث شده به این عقیده برسند که او فرد مطّلع و مناسبی برای این گفتگو باشد چیست؟ 

گرده افشانی بهاری تا مناطق آزادتجاری!

با بررسی و تورق گفتگوهای رسانه ای کارشناس محمدرضا.م، مواردی جلب توجه می کنند، دایره بسیار متنوعِ زمینه های مصاحبه اش، سِمت های مختلفی که برای او ذکر شده، آمارهای عجیب و در تناقض با آمارِ سازمان ها و نهادهای مسئول و رسمی همان حوزه. همچنین این نکته که با توجه به اعلام جرم علیه او به دلیلی که در خبر خبرنگاران حوزه قضایی «نشر اکاذیب بدون سند» عنوان شده است، چرا وی تا کنون سندی برای آمارها و ادعاهایی که مطرح کرده ارائه نکرده و اگر آماری در دست داشته یا دارد، دلیل این تأخیر و تعلل و برخورد قانون با افراد یا گروه هایی که بدون سند و دلیل افکار عمومی را مشوش کنند چه خواهد بود؟در یک جستجو از کارشناس «م» که به دلیل اصول رسانه ای و قضایی نامش را به اختصار می نویسیم، گفتگوهایی در پایگاه ها و کانال خبری مختلف منتشر شده است که چندتایی از آن را بررسی می کنیم.مطلبی در پایگاه خبری اطلس در گفتگو با او و ذکر نامش فقط با کلمه «یک کارشناس» درباره گرده افشانی درختان در فصل بهار و حساسیت فصلی نوشته شده است.

گفتگویی دیگر هم در همشهری به نقل از رکنا ۲۳ فروردین۱۳۹۹ منتشر شده که ادعا کرده کودک آزاری در کشور در ایام کرونا، افزایشی ۵برابری داشته است. در این مطلب هم عناوینی مانند پژوهشگر آسیب اجتماعی و آسیب شناس اجتماعی ذکر می شود. اینجا هم خبری از سند برای این ادعا نیست. گفتگو با «اقتصاد برتر» ۲۸اردیبهشت ۱۳۹۹ با تیتر«نقش مناطق آزاد در اقتصاد مقاومتی» هم جالب است. اینجا صحبت های کارشناس «م» با عنوان «کارشناس مناطق آزاد» و یکی دو پاراگراف پایین تر با عنوان «مشاور سرمایه گذاری داخلی و خارجی مناطق آزاد تجاری و صنعتی» مطرح شده.  

آمارها چرا به  دست شما می رسد؟

تازه ترین ادعاهای او که در گفتگو با «اقتصاد۲۴» مطرح شده و «ایران اینترنشنال» به آن و عضویت این کارشناس در انجمن علمی ارتقای سلامت ایران استناد کرده است، مربوط به کودکان رها شده در کشور است. آقای «م» ادعا کرده در ۱۰ روز گذشته حدود۵ هزار نوزاد در کشور رها شده اند. این رسانه بلافاصله با اشاره به پیدا شدن نوزادی در نازی آباد و ونک، سعی کرده مصادیقی هم بر باورپذیرتر کردن این ادعا مطرح کند بی آنکه به منطقی بودن یا نبودن آن توجه شود. این کارشناس ادعا می کند این موضوع از پیامدهای فشار اقتصادی اخیر و اجرای قانون جوانی جمعیت و منع ارائه لوازم پیشگیری از بارداری در کشور است.

اقتصاد۲۴دراین گزارش گفتگومحور با این کارشناس که از او به عنوان یک پژوهشگر حوزه برنامه ریزی توسعه و آسیب های اجتماعی یاد می کند، نوشته که او تصریح می کند آمار ارائه شده یعنی رهاسازی ۵هزار نوزاد در کشور در ۱۰ روز گذشته(به وقت انتشار این مطلب در اقتصاد۲۴) براساس آمارهایی است که از مراکز بهداشتی، مددکاران اجتماعی و... در اختیارش قرار گرفته است. حالا باید دید او از چه جایگاه و سمتی برخوردار است که آمارهایی به این مهمی به جای نهادهای فرادستی، مسئول و مرتبط در اختیارش قرار می گیرد؟ همچنین دامنه ارتباط و اطلاع او به گستردگی تمام مراکز فعال در کشور است که به این تجمیع اطلاعات و ارائه آن رسیده است؟! نکته مهمتر اینکه توضیح درباره نحوه به دست آمدن آمار به هیچ وجه جنبه مستند شدن آن را پیدا نمی کند و این پرسش که باز هم سند این ادعا چیست و کجاست؟ به قوت خود باقیست.

به دنیا نیامده اند که رها شوند!

قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت ۲۴ آبان سال گذشته در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. با این اوصاف و محاسبه ای سرانگشتی اگر چند روز پایانی آبان ۱۴۰۰ را فاکتور بگیریم و شمارش را از آذرماه سال گذشته تا خرداد امسال حساب کنیم، جنین هایی که بلافاصله بعد از این طرح در وجود مادران شکل گرفته باشند حالا فقط ۶ ماهه هستند و هنوز به دنیا نیامده اند. اگر هم این تعداد تولد و رهاشدن کودکان نتیجه فقر باشد، مرجع موثق تری مانند سازمان بهزیستی وجود دارد که مدت هاست متولی رسیدگی به کودکان بدسرپرست و بی سرپرست است و مطّلع. یک احتمال و گزاره منطقی که با شنیدن این آمار به ذهن می رسد این است که شرایط کشور در اوایل انقلاب و ۸سال دفاع مقدس و آشنا نبودن برخی خانواده های سنتی به پیشگیری از بارداری و بالا بودن جمعیت، همچنین مشکلات فراگیر اقتصادی_ اجتماعی که یک کشور جنگ زده با آن دست و پنجه نرم می کرد برای ارائه چنین آمارهایی مساعدتر بوده یا حالا؟ کارشناس موردنظر همچنین در این مصاحبه از یک تخمین صحبت می کند؛ اینکه روزانه بین ۲تا ۲هزار و ۵۰۰ سقط یا رها کردن کودک در کشور رخ می دهد که این هم جای بررسی دارد.

ماجرای ماسک های دست دوم

همشهری آنلاین در مطلبی با تیتر ماسک هایی که از زباله ها بیرون می آیند که۲۵تیر ۱۳۹۹ منتشر شد به موضوعی پرداخت که مدتی مردم را نگران کرده بود. این رسانه با «محمدرضا.م» مصاحبه و عنوان او را عضوستادملی کرونا قید کرده است. او در این گفتگو نگرانی مردم درباره ماسک های دست دوم را تایید می کند و می گوید که یک مغازه خشکشویی به دلیل همکاری در اتوکشی مجدد ماسک های دست دوم جمع آوری شده از زباله ها با گزارش های مردمی پلمب شده شده است.

اینجا دو نکته مطرح می شود، آیا اینجا خبرنگار و رسانه سمت او را درست قید کرده اند؛ آیا در این تاریخ عضو ستادملی کرونا بوده؟ او همان کارشناسی است که ۲۰مرداد۱۳۹۹؛ حدود یک ماه بعد وقتی روزنامه «جهان صنعت» به دلیل آماری که مبنی بر واقعی نبودن آمار کرونا ارائه و برای آن سندی ارائه نکرد، توقیف شد. یکی از نکات مهم در مدیریت سلامت روان افراد در شرایط بحران، پیشگیری از تشویش بیشتر است. آیا استناد به اینکه یک خشکشویی ماسک دست دوم را به بازار برگردانده آن هم در شرایطی که مردم از کرونا واهمه دارند قابل تعمیم است؟

افزایش مراجعه به رمالان در ۴ ماه!

کارشناس میم، تیرماه۱۳۹۹ باعنوان عضوانجمن جامعه شناسی ایران در گفتگویی تلفنی که مکتوب آن منتشر، مدعی شده است ایران در دنیا رتبه سوم از نظر مراجعه مردم به فالگیران را دارد. او در این گفتگو ادعا کرده: در ۴ ماه گذشته(به وقت مصاحبه) شاهد رشد آمار مراجعه کنندگان به رمالان به دلیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، روحی و روانی وبیماری کرونا بودیم اما نهادهای مالیاتی شفاف سازی نمی کنند وهر روز اعتماد عمومی مردم  کمتر می شود و در این شرایط روحی غبارآلود مردم بیشتر به رمالان مراجعه می کنند. اینجا مخاطب از خود یک سئوال می پرسد؛ ربط این جملات به هم چیست؛ رمالی چه ارتباطی به شفافیت مالیاتی دارد؟ اینهمه اصرار برای اینکه گفته شود پنهان کاری وجود دارد، برای چیست؟ خود این ادعاها بیشتر باعث بی اعتمادی مردم نمی شود؟ او در آغاز این گفتگو می گوید که آماری که درباره جایگاه ایران در مراجعه به رمالان ارائه داده بر اساس آمار موجود، شواهد و پژوهش های میدانی است اما دقیقاً کدام آمار موجود و کدام پژوهش با چه گستره ای مشخص نیست.

آرامستان هایی که می گوید کجاست؟

کارشناس «م» در مطالبی درباره وضعیت اقلیم کشاورزی، آتش سوزی جنگل ها و مراتع و مدیریت منابع آبی نظرات و آمارهایی ارائه کرده است. او در بیشتر این مطالب عنوان کارشناس محیط زیست دارد. در گفتگویی که سایت برترین ها به نقل از برنا ۴ خرداد ۱۳۹۹ منتشر کرده است، به عنوان عضو انجمن آمایش سرزمین ایران مدعی شده است: «۷میلیون و۶۰۰هزار ایرانی اطراف آرامستان ها زندگی می کنند.» اینجا و در این گفتگو هم فقط یک سری اعداد و ارقام مطرح می شود بی آنکه گفته شود، منبع این آمارها کجاست؟ او ادعا کرده امروز۴۵درصد از جمعیت کشور حاشیه نشین هستند چیزی حدود نیمی از جمعیت کشور! اما صحبتی از اینکه آن آرامستان ها کجا هستند، نمی شود. با توجه به اینکه تعداد آرامستان ها در کشور مشخص است و مراجعه به آنها زیاد و این عدد ۷میلیون و ۶۰۰هزار نفر اصلاً عدد کوچکی نیست، مشکل خیلی پیش از این نباید به چشم می آمد؟

۲۰درصد منابع طبیعی باقیمانده؟!

او در مطلبی دیگر که در کانال خبری «سحام نیوز» منتشر شده است به عنوان یک کارشناس محیط زیست می گوید که ۸۰ درصدجنگل ها و منابع طبیعی کشور طی ۴۰ سال گذشته از بین رفته است که نیمی از این نابودی ها در ۳۰سال گذشته رخ داده است. اینجا هم به منبع این آمار و ادعا اشاره ای نمی شود فقط در جملاتی تکمیلی می گوید: «سالانه ۱۲ هزار هکتار از جنگل ها در کشور نابود می شوند...»

یعنی براساس این ۱۲ درصد که حتی ذکر نشده به صورت میانگین است یا نه، چنین جمع بندی داشته و به این نتیجه رسیده است؟ اگر آمار و اطلاعاتی درباره پوشش منابع طبیعی و جنگل های کشور در دسترس است که هست چرا به آن آمار اشاره و عدد واقعی فعلی از آن کسر نشده تا منطق مخاطب قانع شود؟ این کلی گویی، ارائه نکردن آمارِ قبل و بعد و اعلام نتیجه اش، ثمره ای جز ابهام و تلقین حس منفی به مخاطب دارد؟

یا آنجا که در مصاحبه ای دیگر درباره کاهش سن سارقان به ۶ سال صحبت می کند و فقط به بیان بدیهیات درباره تاثیر فقر بر آمار خشونت و جرائم صحبت می شود و هیچ راهکار و روزنه امیدی روشن نمی شود، هدف چیست؟ او در این مطلب که در فضای مجازی چرخیده و دست به دست شده درباره جایگاه ایران از نظر شاخص رتبه فلاکت، خط فقر، فقر مطلق و... صحبت می کند اما توضیح، سند و آمار شفافی درباره این ادعا مطرح نمی کند.  

و اما روزمه این کارشناس

رزومه این کارشناس را در اینترنت جستجو می کنیم، در سایت Magiran.com که به نحوی یکی از سایت های معروف در حوزه رسانه است درباره او نوشته دکتر «میم» و گرایش های تخصصی او اینچنین قید شده است؛ جامعه شناسی، جغرافیا، بهداشت. کمی پایین تر هم جزئیات بیشتری درباره تحصیلات او در مقاطع کارشناسی، ارشد، دکترا و عضویتش در انجمن ها و مجامع صنفی نوشته شده است. در CIVILICAهم درباره دکتر میم نوشته شده عضوهیئت علمی دانشگاه و محور تخصصی جغرافیا، برنامه ریزی و توسعه ذکر شده است.

گفتگو فقط کارشناس همان حوزه

با مرور موارد فوق بررسی برخی نکات بد نیست. هر فرد می تواند در یک یا چند زمینه تخصص، مطالعات و تجربه کار داشته و سالها در آن زمینه ها فعالیت کرده و شناخته شده باشد. از طرفی همان شخص می تواند به دلیل علاقه به مهارت های مختلف در آن زمینه ها هم دستی بر آتش و حضور داشته باشد. برای اینکه اهل فن و تخصص آن حوزه بود اما و طبیعتاً نیاز به آموختن، استعداد، زمان و تجربه کافی هست. غرض از این مقدمه و ارتباط آن با آن کارشناس مطرح شده در این مطلب چیست؟ اینکه برای ارائه اطلاعات دست اول و بیان ادعا در زمینه های مختلف، خبرنگار باید سراغ اهل فن برود. کسی که متخصص باشد و متعهد به گفته های خود. سال ها در آن حوزه کار کرده و شناخته شده باشد. همچنین حتی کارشناسان شناخته شده هر حوزه هم اگر خواستند آماری ارائه دهند باید مستند و مستدل ارائه کنند وگرنه ادعا و تکذیب کردن، آسان ترین کار جهان است.

وقتی دیگر تکذیب کردن آسان نباشد

یکی از مسائلی که در تولیدمحتوا برای رسانه یا فضای مجازی فرد را با مشکل و ریسک روبرو می کند، همین موضوع مطرح شده در بالاست. اینکه افراد فکر کنند می توانند آنچه مایلند یا به نظرشان درست است را بگویند، موضوع، مواضع و آمارهای مختلف حتی آمارهای رسمی کشور را بدون ارائه سند و دلیل محکمه پسند زیر سئوال ببرند و در صورت لزوم ادعاهای قبلی خود را تکذیب کنند یا نهایتاً تصحیح کنند. به نظر می رسد، ضروری است قوانین  رسانه به نحوی تقویت شوند که رسانه و هر فردی که به نحوی در تولیدمحتوای آن نقش دارد به خوبی بدانند در قبال افکارعمومی مسئول هستند. پیش از انتشار هر جمله و ادعا به فکر تأثیر و تبعات آن باشند و بدانند که قوانین بسیار سخت گیرانه ای در انتظار خدشه دار کنندگان امنیت و آرامش روان و افکارعمومی است و تکذیب دیگر آسان نخواهد بود.

حرفه ای ها اینگونه رفتار می کنند

اگر کمی به خبر و رسانه علاقمند یا آشنا باشید، خوب می دانید که هستند برخی افراد که در حوزه ای که تخصص آن را ندارند، اظهارنظر و گاه حتی بدون ارائه اسناد، ادعاهایی هم مطرح می کنند. این افراد معمولاً هم شوق عجیبی به بازتاب حرف هایشان در رسانه ها و فضای مجازی دارند. در مواجهه با کارشناسانی که نه! به هیچ مصاحبه ای نمی گویند و معمولاً آمار کذب یا دست کم بدون سند ارائه می دهند، دقت به سه نکته مهم است.

نخست اینکه رسانه ای که در زمینه ای سراغ کارشناس غیرمتخصص و غیرمرتبط می رود یا منتفع است یا بی اطلاع. اصول حرفه ای «روزنامه نگاری و رسانه سازنده»، ایجاب می کند در هر موضوع باید سراغ کارشناسان همان حوزه رفت که سالها تجربه کار و اشراف در آن زمینه را دارند. دوم؛ ممکن است کارشناس ادعا کرده یا خبرنگار را در ذکر سمت به اشتباه راهنمایی کرده باشد که البته با یک جستجوی ساده می توان صحت و سقم عناوین را بررسی کرد. عضویت در برخی گروه ها، اظهارات و پست های فرد در فضای مجازی در زمینه های مختلف هرچند دلسوزانه و راهگشا سبب نمی شود، فرد کارشناس و مرجع سئوال آن حوزه تلقی شود. آن نظرات در محکم ترین حالت، می تواند دیدگاه او به عنوان یک کاربر فضای مجازی و شهروند دغدغه مند باشد نه کارشناس صاحب نظر یک حوزه. نکته سوم هم اینکه، کارشناس و رسانه هم نسبت به آمار و محتوای ارائه شده هم سمت و عنوان ادعا شده باید پاسخگو باشند. از طرفی گاهی اوقات به دلیل سابقه آشنایی خبرنگار و مصاحبه شونده و تجربه گفتگوهای موفق قبلی ممکن است اقدام از سوی خبرنگار باشد یعنی مصاحبه شونده نقشی در ترتیب دادن این گفتگو یا ابراز تمایل خاصی برای آن نداشته و صرف این معاشرت رسانه ای، اظهارنظر کرده است. کارشناسان حرفه ای و زبده به هیچ وجه با گفتگوی غیرتخصصی شأن کاری خود را پایین نمی آورند. برای مخاطب خود احترام قائل می شوند حتی اگر مطمئن باشند و بدانند در آن حوزه می توانند بهترین نظرات را ارائه کنند، فرصت مصاحبه را به متخصص همان حوزه می سپارند.

منبع: فارس

/انتهای پیام

۹ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۸
کد خبر: 22169

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 1 =