دیری نگذشت که این موج نیرومند کشور ما را نیز درنوردید. بسیاری از شهرهای تاریخی ما در شکافتن بافتهای ارزشمند مسکونی، بازارها و بناها برای گشایش مسیرهای اتومبیلرو، تأمل و تردیدی به خود راه ندادند. گویی محبوبه تازه به میدان آمده علاوه بر قابلیت تحرک و همه خوبیهای دیگر، منزلت اجتماعی دارنده را نیز در تراز بالاتری تعریف میکرد. اینهمه جاذبه، دیگر جایی برای تردید و مقاومت باقی نمیگذاشت. اما در شهرهای بزرگ جهان با گذشت تنها چند دهه، خیلی زود روی دیگر این سکه نیز نمایان شد. رفته رفته با ارزان شدن و برخورداری قشرهای وسیعتر جامعه از اتومبیل شخصی، تراکم فزاینده ترافیک شهرها و اتلاف وقت و فرسایش روح و روان شهروندان هر روز بیش از پیش، بروز مییافت. زنجیروار بحرانهای آلودگی هوا و صدا، گرفتن سهم بزرگی از سطح شهرها، خیابانها و خانهها برای تردد و توقف اتومبیلها یکی پس از دیگری رخ مینمود. به همه این موارد طیف گستردهای از مسائل اجتماعی چون تصادفات رانندگی، نابرابری اقشار مختلف مردم و تبعیضات سنی در استفاده از خودرو جهت دسترسی به فرصتها را نیز بیفزایید.
تمامی این مسائل، جامعه تخصصی پیشرو جهان را بر آن داشت تا در جهت محدود کردن خودرو شخصی و برقرای نظام حمل و نقل همراستا با توسعه پایدار و محیط زیست چارهای بیاندیشند. «روز جهانی بدون خودرو» نیز حرکتی در همین راستا است.
نامگذاری «روز بدون خودرو» در اکتبر ۱۹۹۴ طی کنفرانس «شهرهای قابل دسترسی» (Accessible Cities) که در شهر «تولیدو» اسپانیا برگزار شده بود توسط اریک بریتون پیشنهاد شد و مورد قبول قرار گرفت. از آن پس سالانه در این روز رویدادهای متنوعی در بسیاری از شهرهای جهان برگزار میشود. هدف از این اقدام، تشویق شهروندان به استفاده نکردن از خودروشان حداقل برای یک روز [۲۲ سپتامبر (اول مهرماه)] در سال است تا شهروندان فرصت یابند شهر خود را بدون مزاحمت خودروها از نزدیک ببینند و با استفاده از حمل و نقل همگانی، پیاده روی و دوچرخه سواری فرصتی برای تعاملات اجتماعی بیشتر و قدرشناسی زیباییها (و البته زشتیها) ی شهر خود بیابند. با این امید که مردم داوطلبانه در طول سال از خودرو شخصی خود کمتر و کمتر استفاده کنند.
کشور ما در زمره کشورهای تاریخی به حساب میآید. برخلاف سرزمینهای گسترده و عمدتاً دست نخورده امریکای شمالی و بخشهائی از اروپا، شهرها و روستاهای ما واجد فضاهایی است که برای انسانها و در مقیاس انسانی ساخته شده و از بافتها و بناهای ارزشمند تاریخی برخوردار بوده است. امروز ما ماندهایم و حسرتِ دروازهها و حصارها و خندقها و کوچهها و باغها و بناهایی که عجولانه و نابخردانه برای گشودن راه اتومبیلها به دست تخریب سپردیم تا امروز عصا به دست، به دنبال آثار و شواهدی از آن همه ارزش و هنر در گوشه و کنار و در میان کتابها بگردیم. نگاه کنید به ورودی صدها شهر و روستای کوچک و بزرگ کشور؛ جایی که اولین نشانههای هویت و امتیاز هر شهر باید هویدا شود. ردیفی از واحدهای صنفی خدمات خودرو، از آپاراتی و تعویض روغن و مکانیکی و غیره ، نخستین چشم انداز شهرهای تاریخی یکی از دیرینهترین تمدنهای جهان را شکل داده است. حیرت آور اینکه گفتمان دهه پنجاه میلادی (همان اختلاف فازی که از آن یاد شد) هنوز هم در کشور ما حاکم است. در تهران با صرف هزاران میلیارد تومان که میتوانست صرف یک خط مترو شود، با دو طبقه کردن یک بزرگراه بر آتش خودرو محوری نفت ریخته و سیکل معیوب بزرگراه شهری بیشتر- خودرو بیشتر را دامن زدیم.
در تداوم نگاه بی چون و چرای خودرومحوری، حتی همین امروز روستاهایی را میتوان نام برد که در حالی که برای پروژههای حیاتی خود چون احداث شبکه فاضلاب و بازیابی آب هیچ کاری نشده، یا در امر مدیریت پسماند خود هنوز جز پراکندن زبالهها در طبیعت چارهای برایش ندارند، همه همت خود را مصروف تعریض و دوبانده کردن پل قدیمی (و پاسخگوی) روستا برای بالا بردن سرعت ورود خودروها و کشاندن آنها به اعماق بافت ارزشمند روستا نموده میکنند.
کوشش برخی در جهت ساخت پل اتومبیلرو جزیره زیبای قشم نیز در همین زمره است تا تنها بخش بازمانده از تخریب خودروها در کشور که اکنون امتیاز بزرگ قشم به حساب میآید را نیز به سرنوشت بقیه کشور دچار کنیم. با کسری از هزینه چنین پروژهای نیازمندیهای مختلف ساکنان جزیره از جمله حمل و نقل و درمان و غیره در بالاترین سطح استانداردها قابل تأمین است.
روز جهانی بدون خودرو را با شناخت ملاحضات و مسائل خود گرامی داریم. استفاده حداقلی از خودرو شخصی مستلزم خواست و اراده عمومی از یکسو و فراهم شدن حمل و ونقل همگانی سالم و کارآمد از سوی دیگر است. هرگز حمل و نقل همگانی نمیتواند ناگهان و یک شبه به حد مطلوب و کفایت برسد. اما توجه و خواست عمومی امری است که در نهایت اولویتها را تعیین میکند؛ بزرگراه یا خطوط ریلی. در حالی که همه می پذیریم مالکیت و استفاده گزیده و محدود از خودرو شخصی حقی از حقوق شهروندی است، استفاده فراگیر و بی قید و شرط آن بخصوص در شرائط معماری و شهرسازی کشور ما بحران زا و مغایر با منافع ملی است.
از جمله اقدامات موثر که در این راستا در سالهای اخیر مورد توجه مسئولان و دست اندرکاران فرار گرفت برنامه ریزی بلند مدت «توسعه شهری مبتنی بر حمل و نقل همگانی» است که در صورت اجرای درست میتواند نقش تعیین کنندهای در این جهت ایفا کند.
نظر شما