به گزارش شهر، در پاسخ به مطلب مندرج در روزنامه فرهیختگان با تیتر «این همه شهردار از کجا آمده؟»، «روابط عمومی معاونت برنامهریزی، توسعه سرمایه انسانی و امور شورای شهرداری تهران» جوابیهای را با هدف روشنگری و گزارش به شهروندان برای انتشار در آن روزنامه ارسال کرد که این جوابیه در صفحه ۷ این روزنامه منتشره در روز دوشنبه ۱۱ دیماه به چاپ رسید. متن جوابیه را در ادامه میخوانید:
طبق اصول۱۰۰، ۱۰۱ و ۱۰۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اداره امور شهرها باید مبتنی بر مشارکت مردم باشد؛ بر این مبنا، مردم پایگی اداره تهران در اسناد بالادستی به ویژه در قانون شوراها و شهرداریها و برنامههای توسعه کشور یک حق اساسی است و از جمله حقوق بنیادین مردم بر شهرداری به شمار میرود. در همین راستا، یکی از مهمترین مطالبات رهبر معظم انقلاب در «بیانیه گام دوم انقلاب» ارتقاء کمی و کیفی مشارکت مردم در اداره امور کشور است. با اینحال، تا کنون، حضور مؤثر و مشارکتجویانه مردم در پروژههای سرمایهای شهر، یکی از ابعاد فراموش شده مدیریت شهری در کشور ما بوده است.
شهرداری تهران در همین راستا، از سال گذشته با هدف جلب مشارکت شهروندان در مدیریّت شهر -در واقعیت و نه در شعار- و بهدنبال آن ایجاد مسئولیّت شهروندی در اجرا و نگهداشت پروژههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ... در سطح ۳۵۲ محلّه کلانشهر تهران، طرح «من شهردارم» را در قالب «اصل مردمیسازی اداره شهر» آغاز کرد.
در نخستین دوره طرح «من شهردارم» تعداد ۲۰۸۰ پروژه شهری-محلهای به رأی و نظر شهروندان تهرانی گذاشته شد که در نهایت ۱۴۶۲ پروژه توسط خود شهروندان و با مشارکت ۳۴۵ هزار نفری آنان به عنوان پروژههای اولویتدار انتخاب شد و شهرداری تهران سه هزار و ۹۲۴ میلیارد تومان بودجه برای اجرا و تحقق پروژههای منتخب مردم اختصاص داد که تا لحظه تقریر این گزارش، اجرا و انجام تعداد ۹۵۴ پروژه از ۱۴۶۲ پروژه منتخب مردم در دوره نخست «من شهردارم» توسط شهرداری تهران به پایان رسیده است. در این مدت، به صورت مستمر گزارش وضعیت پروژهها نیز به اطلاع شهروندان رسانده شده است. آیا اینکه مردم با رویکردی متعهدانه به محله خود، نیازها و اولویتهای محله خودشان را انتخاب و شهرداری را مکلف به تحقق خواسته خود کنند و شهرداری نیز خود را متعهد به تحقق خواستههای شهروندان به عنوان سرمایه اصلی و طلایی شهر بداند، سبب تولید اعتماد اجتماعی و امید نمیشود؟!
امسال نیز پیرو اعتماد ایجاد شده در جامعه شهروندی در خصوص صداقت و حقیقی بودن «من شهردارم»، شهروندان تهرانی به مشارکت در دومین دوره «من شهردارم» و رأی به ۳۷۰۰ پروژه محلی با اختصاص اعتبار ۸/۸ همت دعوت شدند که مشارکت یک میلیون و ۳۵۲ هزار و ۱۳۹ نفری شهروندان را در پی داشت؛ مشارکتی که بدون صرف هزینههای هنگفت تبلیغاتی و صرفاً با استفاده از ظرفیتهای خود کارکنان متعهد شهرداری تهران و روابط عمومیهای تابعه با بهرهگیری از رویکرد «تبلیغ و دعوت چهره به چهره» محقق شد. در همین راستا، امسال«سفیران من شهردارم» در مناطق ۲۲ گانه، سازمانها و شرکتها در مجامع و معابر عمومی از ورزشگاهها گرفته تا پیادهروها، سراهای محلات، مدارس، مراکز خرید، مراکز درمانی وابسته به شهرداری تهران و... حضور فعّال پیدا کرده و از طریق تبلیغات «چهره به چهره» این طرح را به شهروندان معرفی کردند تا آنها بتوانند از حقّ اساسی خود یعنی مشارکت در امور شهر بهرهمند شوند و در بخشی از تصمیماتی که برای شهر، منطقه و محلّهای که در آن زندگی میکنند، مشارکت داشته و سهیم باشند.
ادعای «اجبار شهروندان به مشارکت» توهین به آنان نیست؟!
برخلاف آنچه که نگارنده محترم در گزارش روزنامه فرهیختگان اظهار کرده است، در دعوت شهروندان برای مشارکت هیچ اجباری در کار نبوده است و اساساً مگر میتوان در عصر ارتباطات و آزادی اندیشه، شهروندان را وادار به کاری کرد که تمایلی به آن نداشته باشند؟! امسال، «سفیران من شهردارم» در فروشگاههای شهروند، میادین میوه و تره بار، مراکز معاینه فنی، مساجد، مدارس، دانشگاهها و معابر سطح شهر تهران طرح را برای شهروندان تشریح و افراد را برای ثبت رأی و نظر خود در سامانه «من شهردارم» راهنمایی کردند تا شهروندان آگاهانه و آزادانه نظرات و پروژههای مورد نظر خود را ثبت کنند. طبیعتاً بهرهگیری از رویکردهای آگاهسازی و اقناع مخاطب برای مشارکت در یک امر پسندیده و عامالمنفعه، نه تنها اقدامی مذموم نیست بلکه رخدادی ممدوح و قابل تحسین است.
همچنین شهرداری تهران همه ساله در اماکن عمومی بهمنظور پایش سلامت و غربالگری شهروندان میزهای خدمت رایگان برپا میکند که امسال در برخی از ایستگاههای مترو، میادین میوه و ترهبار و... «سفیران من شهردارم» نیز در کنار این خدمات به آگاهسازی شهروندان برای آشنایی با این طرح پرداختند. اماکن عمومی شهرداری تهران مانند مترو، مراکز درمانی شهرسالم، میادین میوه و تره بار، سراهای محلّه، فروشگاههای شهروند و ... روزانه میلیونها مراجعه کننده دارند و ادعای اجبار به مشارکت در طرح «من شهردارم» یک طنز تلقی میشود؛ زیرا چنانچه چنین اتفاقی رخ میداد، عدد مشارکت بسیار فراتر از یک میلیون و ۳۵۰ هزار نفر ثبت میشد. از سوی دیگر، با توجه به چند مرحلهای بودن ثبت رأی در سامانه از طریق گوشیهای همراه و لزوم دریافت کد تأیید از سوی شهروندان در گوشیهای شخصی خود و رعایت جنبههای احتیاط از سوی شهروندان برای پیشگیری از سرقت گوشی و یا وقوع بزههای دیگر، مگر افراد به این سادگی گوشی شخصی خود را در اختیار افراد غریبه با هر عنوان و لباسی قرار میدهند؟! آیا نگارنده محترم گزارش روزنامه فرهیختگان، در خیابان و معابر عمومی، شخصاً حاضر است گوشی همراه خود را در اختیار افراد ناشناس ولو با پوشش سازمانی معتبر قرار دهد؟!
ضمن آن که از منظر حقیقت جویی و انصاف ذکر این نکته ضروری است که به مصداق مثل «املای نانوشته، خطا ندارد»، طبیعیست که در هر کار بزرگی ممکن است گاهی برخی خطاهای کوچک هم رخ دهد؛ بنابراین طبیعی است که در جریان اجرای طرحی در این وسعت و در این حد از مشارکت شگرف، برخی خطاهای موردی و فردی و مقطعی رخ داده باشد که نهادهای ناظر به محض اطلاع، بلافاصله پیشگیری و رفع خطا نمودند. اما آیا هیچ عقل سلیم و انسان عالمی، یک شعر زیبا و شیرین را صرفاً به خاطر یک هجای اضافه در یکی از مصرعها، به باد انتقاد و توهین و هجو میگیرد؟!
آیا باید دانش آموزان را از چرخه آموزش شهروندی حذف کرد؟!
و اما درباره حضور «سفیران من شهردارم» در مدارس، باید گفت که اگر باور داریم که دانشآموزان آینده سازان و صاحبان آینده شهر هستند، آیا نباید در جریان آموزش مشارکت شهروندی قرار بگیرند و کسب دانش و تجربه کنند؟ آیا نهاد شهرداری میتواند دانشآموزان را از چرخه آموزش شهروندی حذف کند؟! دانشآموزان بهعنوان تصمیمسازان آینده و «شهرداران مدارس» که از سالیان پیش تحت این عنوان برای کسب تجربه در امور مدیریّتی با همکاری شهرداری تهران و آموزش و پرورش تعلیم میبینند، با تصمیم و انتخاب خود در این طرح مشارکت کردند. همچنین برخلاف آنچه در گزارش آن رسانه ارزشمند ذکر شده است، شبکههای بهداشت و درمان از زیرمجموعههای دانشگاه علوم پزشکی هستند که در اجرای این طرح همکاری نداشتهاند و از سراهای محلّات با شهروندانی که در این مراکز دریافت خدمات داشتهاند، تماس حاصل نشده است.
بنابراین، شهرداری تهران در طرح بزرگ «من شهردارم» نه تنها شهروندان را مجبور به مشارکت در این طرح نکرده است؛ بلکه طبق اصول ۱۰۰، ۱۰۱ و ۱۰۲ قانون اساسی که اداره امور شهرها را مبتنی بر مشارکت مردم میداند، حقّ اساسی و گم شده شهروندان را به آنها بازگردانده و در واقع به شهروندان شریف تهرانی قدرت دخل و تصرّف در مدیریّت شهر به نفع خواستههای خودشان را اعطاء نموده است؛ چرا که آنان ولی نعمتان انقلاب و نظام هستند.
انتهای پیام/
نظر شما