تا جایی که اسناد و منابع تاریخی شهادت میدهند با این که تاریخ روابط میان ایران و انگلیس و روسیه به دوران صفویه میرسد، اما این دو کشور تا زمان فتحعلیشاه قاجار در ایران و البته تهران سفارتخانه یا کنسولگری نداشتند. در زمان جنگهای ایران و روس بود که رفت و آمد به تهران اضافه شد و انگلیسیها سرگور اوزلی را به عنوان نخستین نماینده خود به ایران فرستادند. ورود اوزلی به ایران تقریبا همزمان با ورود آلکسی گیربایدوف وزیر مختار روسیه بود که برای نظارت بر اجرای عهدنامه ترکمانچای و گرفتن غرامت به تهران میرسید. مشکل مهمی که حکومت ایران با آن در این زمان مواجه شد نبودن مکانی مناسب برای اقامت هیاتهای نمایندگی فرنگی بود. مهمترین ویژگی این زمینها این بود که باید داخل حصار شهر بودند، همچنین به ارگ و کاخهای سلطنتی نیز نزدیک بودند. انگلیسیها البته پیش از آمدن اوزلی درخواست کردند تا زمین یا خانهای را پیدا کرده و آنجا را به منظور سفارت بخرند.
در آن زمان بهترین جایی که میشد برای نمایندگان فرنگی آماده کرد باغ محمد میرزا زنبورکچی بود. این محمد خان رییس فوج زنبورکچیهای دربار شاهی بود. زنبورک نوعی توپ کوچک بود که پشت شتر حمل میکردند و سلاح مورد علاقه فتحعلیشاه قاجار بود. در این باغ دو ساختمان بزرگ و مجلل بود که میشد به راحتی از هم جدایشان کرد. پس به دستور فتحعلیشاه محمدمیرزا این دو بنا را به دولت داد تا در اختیار نمایندگان دو کشور بگذارد. هانری دالمانی آلمانی که در همین دوره به ایران آمده در خاطراتش نوشته:« انگلیس در بیرون شهر در زمینی که متعلق به زنبورکچیباشی بود و به امر شاه به دولت انگلیس واگذار کر سفارتخانهای بنا نهاد. قرار شد هزینه این کار منجمله هزینه مبلمان آن از ۸۰۰۰ لیره استرلینگ بیشتر نشود.
وزیر مختار برای تامین شیر مصرفی خود و خانوادهاش چند راس گاو از هند آورده بود و در باغ سفارت بسته بود.
گیربایدوف هم که به تهران رسید همراه با گروه همراهش در ساختمان دیگر باغ زنبورکچی مستقر شد و در همان ساختمان بود که میرزا یعقوب را پناه داد و به تحریک او دست به شناسایی زنان گرجی زد که همسران مسلمان داشتند و در تهران زندگی میکردند. او این زنها را از خانوادههایشان جدا کرد و در زیر زمین همین خانه حبس کرد. دو تن از این زنها که یکی از آنها همسر آصفالدوله بود زنهای دیگر را تشویق کردند و در همان زیرزمین شروع به خواندن قران کردند. صدای قران زنها باعث به جوش آمدن خون مردم شد و با حکم میرزا مسیح مجتهد مردم شب ۱۰ بهمن ۱۲۰۱ شمسی از دیوار سفارت بالا رفتند و گیربایدوف را به همراه ۱۶ تن از همراهانش کشتند. بعد از این اتفاق محل نخستین سفارتخانهها دیگر اهمیت سابق را نداشت. روسها تصمیم گرفتند سفارتخانهاشان را به جای دیگری ببرند. انگلیسیها هم که دنبال زمین دیگری بودند در خارج از حصار شاه تهماسبی باغ بزرگی را پیدا کردند و بنای سفارتخانه را در آن بنا گذاشتند. بنایی که هنوز هم سفارت انگلستان در تهران است. روسها هم سفارتشان را ابتدا به پامنار بردند. اما در سال ۱۹۱۵ سفارت را به پارک اتابک منتقل کردند و هنوز پارک اتابک سفارت روسیه است.
پژوهشگر:فرزانه ابراهیم زاده
نظر شما