به گزارش شهر، پیروز حناچی، شهردار تهران در یادداشتی که در شماره امروز- چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰- روزنامه همشهری منتشر شد گزارشی از فعالیتهای انجام شده در دوره مدیریتی خود ارائه کرد که متن این یادداشت را در زیر می خوانید:
در ۲۲ آبان ۱۳۹۷، با رأی اکثریت اعضای شورای شهر تهران، پس از ۲ شهردار منصوب که جمعا کمتر از یکسالونیم بر مسند شهرداری تهران بودند؛ مدیریت جدید شهر تهران شروع بهکار نمود و اکنون پس از حدود ۳۰ ماه خدمت در شهرداری تهران، با نزدیک شدن به زمان انتخابات شورای شهر، فرصتی فرا رسیده تا گزارشی از فعالیتهای انجام شده در این دوره مدیریتی به مردم تقدیم شود. این گزارش به مرور در قالب سلسله یادداشتهایی در روزنامه همشهری خدمت شهروندان عزیز تهرانی ارائه خواهد شد. یادداشت حاضر نخستین گام از این سلسله یادداشتها است که در آن تلاش شده خوانشی از زمینه و زمانه آغاز تصدی اینجانب بر مدیریت شهر تهران ارائه شود و شرایط جهانی و داخلی که مدیریت شهری فعلی (شورا و شهرداری) با آن روبهرو شده را شرح داده، سیاستگذاری کلی مدیریت شهری حاضر را در مواجهه با این بستر توضیح دهد.
نخست؛ شرایط جهانی
مدیریت شهری حاضر، در حالی کار خود را شروع کرد که با ۲بحران جدی تحریم و شیوع ویروس کووید-۱۹ روبهرو بود. ۶ ماه قبل از آغاز مدیریت شهری فعلی در شهرداری تهران یعنی در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ آمریکا رسما از برجام خارج شد و سیاست «فشار حداکثری» یعنی شدیدترین، بی سابقه ترین و ظالمانه ترین تحریمها بر ملت ایران را در پیش گرفت. به باور اغلب کارشناسان، تحریمهای ۳ سال گذشته شدیدترین تحریمهای این سرزمین در کل دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوده اند. شرایطی که در نتیجه آن برخی شرکتهای خارجی طرف قرارداد شهرداری از ایفای تعهدات خود سرباز زدند و سازوکار رایج برای خریداری و انتقال کالاهای صنعتی و تکنولوژیک مورد نیاز شهر با چالش مواجه شد. قرار گرفتن دولت در معرض تحریمها نیز امکان استفاده از کمک های دولتی در مدیریت شهری را کاهش داد و در کنار آن افزایش مشکلات برای حضور گردشگران خارجی در شهر تهران بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم بر درآمد شهرداری تهران اثر گذاشتند.
علاوه بر مسئله تحریمها، حدود یک سال بعد از آغاز دوره مدیریت جدید شهرداری تهران، یعنی در پاییز ۱۳۹۸، جهان با پدیدهای به نام بیماری کووید-۱۹ مواجه شد. پدیده ای که علاوه بر ایجاد رعب و وحشت در حوزه سلامت، تمامی مناسبات زندگی شهری را دگرگون ساخت. ۳ ماه بعد یعنی در ۲۸ بهمن ۱۳۹۸، این ویروس در حالی وارد کشور شد که ایران نیز مانند مابقی کشورها، امکانات بهداشتی و آمادگی لازم برای مواجهه با این بحران را نداشت.
ویروس کووید-۱۹ از حیث دامنه، تلفات و هزینههای اقتصادی-اجتماعی، بهمعنای واقعی بحران زا بوده است. این موضوع باعث شد تا شهرداری تهران برای ایجاد هرچه سریعتر شرایط مورد نیاز مقابله با این بیماری در کمک به نهادهای دیگر وارد عمل شود که فشاری مضاعف بر شهرداری تهران داشت. در این میان و با وجود مشکلات بیان شده، شهرداری از برخی از درآمدهای خود برای اداره شهر صرفنظر کرد و برای کمک هر چه بیشتر به مردم، بودجه ای را برای مقابله با بحران اقتصادی و بحران سلامت اختصاص داد.
دوم؛ شرایط داخلی
شرایط داخلی که شهرداری تهران در بدو شکلگیری مدیریت شهری جدید با آن مواجه شد، میراث مسلم ۳ دهه از رویکردهای موروثی دورههای قبلی مدیریت شهری بود که در پارادایم فکری خاصی پدیدار شده بود. به زبان ساده «سیاست شهرفروشی».
از منظر اقتصادی شهر تهران از پایان جنگ بدین سو فقط یک سیاست را برای اداره شهر پی گرفته بود: «فروش شهر». شهر را بفروشیم و با پولش آن را بسازیم. در واقع شهرداری تهران برای تداوم حیات خود، حیاط شهر و مردم را به فروش میگذاشت. در چارچوب این سیاست رانت های بزرگی در شهر بهوجود آمد که حاصل آن قدرتمند شدن هرچه بیشتر افراد، گروهها و نهادهای خاص به قیمت از بین رفتن منافع عموم مردم بود. وابستگی به فروش شهر به سطوح پایین تر نیز کشیده شده بود و ساختار اداری شهر و شهروندان عادی را نیز آلوده ساخت. علاوه بر این ما با پدیده عجیبی روبهرو بودیم که به نوعی میتوان آن را «پیشفروش کردن تراکم» نامید. بهطوریکه شهر اساسا نه برای مردم، بلکه در خدمت اهداف سوداگرانه برخی افراد، گروهها و نهادهای خاص قرار میگرفت. مجموعه این مسائل تصویر شهرداری را بهعنوان نهادی فاسد در اذهان عمومی شکل داده بود و مشکل از دست رفتن اعتماد عمومی را به یکی از مهمترین مشکلات در اداره شهر بدل کرده بود.
از منظر تراز مالی ما شهر را با انبوهی از بدهی تحویل گرفتیم که بهدلیل پراکندگی و فقدان دادههای تجمیع شده، محاسبه میزان آن وقت قابل توجهی را در ابتدای دوره از ما گرفت.
از منظر عمرانی تعریف پروژههای کلان کالبدی، گونه دیگری از رانت و فساد را رواج داده بود که به واسطه اداره پروژه محور شهر توسط مجموعهای از پیمانکاران نمایان میشد. شهری که مدیریت شهری فعلی تحویل گرفت به یک کارگاه بزرگ ساختمانی فروکاسته شده بود و نه شهری برای همه، شهری که منافع عمومی مردم به گروه خاصی فروخته شده بود.
از منظر کالبدی نیز بخش قابل توجهی از املاک شهر طی ۳ دهه به افراد و نهادهای مختلف سپرده شده بود، بیآنکه منافع عموم شهروندان در این واگذاریها ضرورتا درنظر گرفته شود. پس گرفتن این املاک بهخصوص با توجه به نفوذ و قدرت کسانی که آنها را تملک کرده بودند به هیچ وجه کار آسانی نبود.
از منظر جمعیتی، تمرکز امکانات در شهر تهران، پدیده ماکروسفالی با شدت و مقیاسی گستردهتر را نمایان میساخت. جمعیت انبوه، بهدنبال خود مسائلی مانند ترافیک، آلودگی هوا و نابرابری اجتماعی و طبقاتی را به ۳ چالش ریشهدار شهر بدل کرده بود.
از منظر سیاسی نیز متأسفانه تعارض و کشمکش میان قوای سیاسی در این دوره به حد بی سابقه ای توسعه یافته بود که امکان ایجاد اجماع برای هر تصمیمی و تغییر رویه و مسیرهای اساسی را بسیار دشوار ساخته بود.
شایان ذکر است که غیر از بیماری کووید-۱۹ و تا حدی میزان بدهی های شهرداری به واسطه پراکنده بودن تخمین دقیقی از آن وجود نداشت؛ سایر موارد برای تیم جدید مدیریت شهرداری و اعضای شورای شهر روشن بودند و مدیریت شهری با اشراف به این وضعیت و دشواری های آن کار خود را آغاز کرد. اساسا در چنین شرایطی، تصور میشد که ادامه روندهای مدیریتی موروثی و مرسوم دهههای اخیر، دورنمایی ناپایدار و شکننده برای کلانشهر تهران ترسیم میکند.آشنایی مدیران شهری با وضعیت دگرگون شده شهری که از تخصص و مسئولیتهای افراد در حوزههای مختلف مرتبط با مدیریت شهری ناشی می شد؛ تیم جدید مدیریت شهری را متقاعد ساخته بود که ادامه مدیریت شهر در ریلگذاری پیشین امکان پذیر نیست.
همچنین ظرفیتهای مثبت شهر در زمینههایی مانند هویت تاریخی شهر، بهره مندی از نیروهای جوان و متخصص، فرهنگ دیگرپذیری و مسالمت جویی تهرانی، زیرساخت های مناسب فراهم شده در حوزههایی مانند مترو، تبدیل شدن مسائل شهر به مطالبات مردم و گروههای مدنی و اجماعی که بهتدریج میان مردم و روشنفکران و نیروهای جامعه مدنی و سیاستمداران در ضرورت تغییر مسیرهای جاری اداره شهر شکل میگرفت این امید را در مدیران شهری تقویت میکرد که بتوانند مسیری نو برای مدیریت شهری به ارمغان آورند.
شعار «تهران شهری برای همه» با این استدلال انتخاب شد که اداره شهر با تداوم حذف اکثریت شهروندان از فرایندهای اداره شهر امکان پذیر نیست. مدیریت شهری باید بتواند اداره شهر را از وابستگی به گروههای خاص نجات داده و به مشارکت پایدار همه شهروندان واگذار کند. تلاش برای کاهش نابرابری ها و تبعیض های اقتصادی-اجتماعی و سیاستگذاری برای توزیع بدون تبعیض منابع، فرصتها و امکانات از یکسو و مبارزه با تنگنظریهای فرهنگی و حرکت در مسیر به رسمیتشناسی همه شهروندان بدون لحاظ کردن تفاوتهای آنها در عقاید و سلایق و از سوی دیگر ۲هدف اصلی شعار «تهران شهری برای همه» بوده است. در این زمینه برقراری رابطه مؤثر با نخبگان و گروههای مدنی فعال و شنیدن سخنان آن و همچنین تقویت کردن سامانههای ارتباط مردمی شهرداری تهران چه در قالب ارتباط مستقیم و چه با نظرسنجیها، ۲گام مهم ارتباطی بوده که تصمیمات زیرساختی شهرداری را همراهی کرده و جهت داده است.
از سویی «تهران شهری برای همه» سرِ سخنی نیز با سیاستمداران داشت. تغییر ریلگذاری صورت گرفته برای اداره شهر جز با غلبه بر اختلافات سیاسی، مشارکت همه نیروهای حاضر در ساختار قدرت، ترجیح منفعت عمومی شهر بر منافع سیاسی و جناحی و در یک کلام اجماعسازی و تشکیل ائتلافهای اجتماعی-سیاسی ممکن نبود. با این استدلال در ۳۰ماه گذشته بخش مهمی از تلاش مدیریت شهری مصروف دور نگه داشتن شهر تهران از انواع و اقسام حاشیهها و تنشهای سیاسی بوده است. در کنار آن مذاکرات گستردهای با مقامات عالی کشوری و لشگری در سطوح مختلف بهطور مداوم در جریان بوده است تا آنها را نسبت به فرایند تغییر ریلگذاری اداره شهر متقاعد کند و مشارکت شان را در این فرایند جلب کرده و آنها را در آن سهیم کند. بهنظر میرسد یکی از مهمترین موفقیتهای شهرداری در ۳۰ماه گذشته، در همین حوزه بوده است. طیف بزرگی از نهادهای حاکمیتی، نیروهای لشکری و همچنین دستگاههای دولتی و مجلس شورای اسلامی در این مدت با همدلی و همراهی قابلتوجهی در فرایند تغییر ریلگذاری شهر با ما همراه و همدل شدند. ریلگذاری جدید در پرتو این همکاری و همدلی تا حد بسیاری تسهیل و در مواردی به کمک لوایح قانونی تثبیت شد و در موارد دیگری با صرفنظر کردن بخشهای مختلف از منافع درون بخشی تحقق یافت.
بنابراین ما با شعار «تهران شهری برای همه» و با استراتژی «اجماعسازی»، «تغییر ریلگذاری مسیر اداره شهر» را در شرایطی که شهر با بحرانهای متعددی دست به گریبان بود آغاز کردیم. «تغییر ریلگذاری مسیر اداره شهر» ابعاد متنوعی در حوزههایی مانند اقتصاد شهر، حملونقل عمومی، الگوهای حکمرانی، نگاه به حوزه عمومی، مسئله فراموش شده عدالت اجتماعی، انسانمحوری و زیرساختهای لازم برای اداره شهر داشته است که بهتدریج طی یادداشتهایی گزارش فعالیتهای انجام شده در آنها به مردم ارائه خواهد شد.
منبع: همشهری
نظر شما