۱۸ تیر ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۹
کد خبر: 2147

کلاف پیچیده مشارکت شهری

ریحانه وحیدیان، شهرساز و مسئول مشارکت‌های تهران هوشمند
کلاف پیچیده مشارکت شهری

برای تحقق واژه زیبای مشارکت که مدت‌هاست مدیران شهری به استفاده از آن ترغیب شده‌اند، ضروری است توجه کنیم که طرف مشارکت کننده چه کسی است.

به طور مثال ممکن است مشارکت‌کننده شهروندی باشد که برای زنده نگه‌داشتن یاد مادرش بخشی از فضای سبز یکی از معابر شهری را لاله می‌کارد و در ترویج فرهنگ گل کاری مسئولانه مشارکت می‌کند. یا مشارکت کننده، سمنی است که برای ساماندهی جداره‌های پشتی یکی از پروژه‌های پر چالش بزرگراهی شهر که دو دهه با معضلات اجتماعی فراوان دست و پنجه نرم می‌کرد، با مردم منطقه به گفتگو می‌نشیند و با جلب اعتماد آنان و در مدت زمان محدود و برپایه توانایی‌های خود، برخی از خواسته‌های مردم را به صورت دائمی حل می‌کند. مشارکت کننده می‌تواند عضوی از بخش خصوصی یعنی یک کسب و کار نوپا تا شرکت‌های بزرگی باشند که نمونه‌های متعددی از آن را در چالش‌های سال‌های اخیر دیده‌ایم؛ از ارائه خدمات جابه‌جایی مسافر در برف سنگین زمستان گرفته تا ارسال هشدار و مسیریابی امن در سیل بهاری و یا ارائه خدمات آنلاین مسئولانه و اجرا پروتکل‌های بهداشتی و نظارت دقیق بر آنها در یک فراگیری جهانی برای ارائه خدمات حضوری.

مرور این نوع از مشارکت‌ها که بیشتر به صورت خودجوش در شهر شکل گرفته‌اند و تأثیر ارزشمندشان بر تک‌تک شهروندانی که مخاطب آن قرار گرفته‌اند، غیرقابل اندازه‌گیری باشد؛ موضوعی به ذهن منتقل می‌شود که افق مشارکت در مدیریت شهری را با تغییر زاویه مواجه می‌کند. آنچه به صورت معمول از مشارکت در دستگاه‌های دولتی یاد می‌شود، چنین فرآیندی است: برای بخشی از اجرای پروژه‌ها فراخوانی منتشر می‌شود که به طور مثال بخش خصوصی با مشارکت در اجرا، حق بهره‌برداری از منافع مالی چندساله پروژه را به دست می‌آورد. نقطه آغازین این مشارکت‌ها اعلام فراخوان است، یعنی زمانی به شناسایی موضوع، نیاز و یا چالش و بررسی راه‌حل‌های مختلف پرداخته می‌شود که گزینه دعوت به همکاری و فراخوان روی میز قرار می‌گیرد. این مسیر دارای الزامات قانونی و حقوقی خاص خود بوده و نهادهای نظارتی بر چگونگی روند کار نظارت می‌کنند.

اما مشارکت خودجوش چطور؟ آیا لازم است همه مشارکت کنندگان را در چارچوب‌ها و قواعد نوشته شده گنجاند؟ به نظر می‌رسد جواب با توجه به شرایط مشخص است زیرا بیشتر از هر زمان دیگری و با توجه به رشد بی‌رویه شهرها و بزرگتر شدن چالش‌های آنها، تسهیل مشارکت خودجوش ضرورت فزاینده‌ای یافته است. حفظ و بهبود کیفیت زندگی شهروندان به منابع مالی، انسانی و ایده‌ها، خدمات و محصولات متنوع‌تری نیاز دارد تا خدمات عمومی شهرداری‌ها را بهبود دهد و تعلق خاطر را در شهروندان را بازسازی و ترمیم کند.

اینکه کافه‌ای در گوشه یکی از فرهنگسراهای شهر، دوچرخه‌سواران را روزهای سه‌شنبه برای حمایت از پویش #سه‌شنبه‌های_بدون_خودرو و دوندگان را روز جمعه برای دعوت به تحرک و زندگی سالم با قهوه رایگان میزبانی می‌کند؛ نمونه‌ای از تلاش مسئولانه و خودجوش صاحبان آن کسب‌وکار است. با به رسمیت شمردن مشارکت خودجوش آنان، در گذر زمان بستری فراهم می‌شود که به اندازه تک‌تک شهروندان مسئول، مجموع سمن‌های دغدغه‌مند و توانمند و کسب‌وکارهای دارای مسئولیت اجتماعی و حساس به نیازهای آنی جامعه، به شهرها قدرت مواجهه با چالش‌ها را می‌دهد که می‌تواند خلاق‌تر، چابک‌تر و کم‌هزینه‌تر مدیریت شوند و در عین حال حس تعلق جمعی به شهر را افزایش دهد. انعکاس حمایت از اقدامات سازنده مشارکت کنندگان خودجوش در شهر، به دلگرمی دغدغه‌مندان و ترویج فرهنگ مشارکت کمک قابل توجهی می‌کند.

امیدوارم با بسط نگاه همکاری از درون نهاد شهرداری و مدریت شهری، به کل وسعت شهر و شهروندان، سمن‌ها و کسب‌وکارهای مستقر در آن، خدمات قابل ارائه به شهروندان روزبه‌روز بهبود یابد.

۱۸ تیر ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۹
کد خبر: 2147

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 0 =