دفاع ۸ ساله ایران از تمامیت ارضی و فکری خود فصلی درخشان از تاریخ ایران بزرگ است. آنچه این روزها از آن به عنوان دفاع مقدس یاد میکنیم، سرمایهها و مفاهیم و انگارههایی را در ادبیات ملی و شیعی نمایان کرده که در برخورد و مواجهه با پدیدهها و بحرانها و کاستیها میتواند به مثابه یک ترمینولوژی تلقی شود که از متن آن راهکارهای اجرایی و از بطن آن الگوهای اخلاقی و انسانی نابی به دست می آید.
دفاع مقدس زمینه و بستری را فراهم کرد که در متن آن بین امر اجتماعی و امری حاکمیتی چنان پیوند وثیق و عمیقی برقرار شد که نمونه و مشابهای برای آن در تاریخ نمیتوان جست که در ذیل کلام و رهنمون امام خمینی (ره) که همواره وحدت را رمز پیروزی میخواندند، معنا پیدا میکند.
بدیهی است که این هفته و مراسمها و رویدادهای فرهنگی که به این مناسبت برگزار میشود فرصت گرانبهایی برای تجدید عهد و پیمان با راه نورانی شهداست و زمینه و بستری با ارزش برای یادآوری و تحسین و تکریم رشادت، شجاعت، شهادت، ایثار و ایمان فراهم میکند اما فراتر و بالاتر از این آیینها که وجود و توجه به آن ضرورتی قابل دفاع است، اهتمام و التزام به جان و روح دفاع مقدس و آرمان و افق شهدای عزیز ماست. شهدایی که وصیتنامهها و الگوهای رفتاری و فکری آنان درست به مثابه چشمانداز و افق پیش روی ماست.
یکی از پر بسامدترین و راهبردیترین خواستها و گفتارهای شهدا کلمه "مسئولیت " است. این واژه بیاغراق یکی از مقدسترین کلمات و معانی در ادبیات فرهنگی و اجتماعی ماست که به عنوان یک میراث مهم ما را بر آن میدارد که فراتر از آیین، برای تئوریزه کردن و بدل کردن آن به یک نهاد مفهومی و اجتماعی تمام مساعی و کوشش خود را به کار بگیریم و فکر کنیم دوگانه حقوق اجتماعی (که تحقق بی تنازل آن آرمان انقلاب اسلامی است) و تکالیف اجتماعی (که تحقق آن آرمان نهضت تحولخواهی است)، در شرایط فعلی در چه نقطه ای از توازن و تعادل قرار دارند ؟ اصالت با حق است یا تکلیف؟ آنچه شهدا کردند ناشی از حق بود یا برگرفته از تکلیف و مسئولیت؟ واقعیت این است که نمیتوان در یک یاداشت به پاسخی در خور و شایسته و دقیق رسید اما میتوان به صورت جدی به این موضوع فکر کرد و با به راه انداختن نهضتها و حرکتهای فکری در حوزه و دانشگاه و نهادهای مدنی ابعاد و سطوح آن را بررسی کرد.
جنگ هنوز تمام نشده است و خون مقدس فرزندان ایران هنوز جوشش دارد. نظام ظالمانه بینالمللی، تحریمهای غیر انسانی و غیر قانونی، دشمنیهای پرکینه و پردامنه با ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران، دسیسههای پیچیده رسانهای و امنیتی دشمنان ایران همه نشان از این دارد که جنگ به پایان نرسیده است و به تبع آن دفاع نیز همچنان اعتبار و تداوم دارد.
این خاک پرگهر و این سرزمین مظلوم به تعبیر شهید سرافراز حاج قاسم سلیمانی حرم است. بی تردید این سخن دقیق و رسا و راهبردی شهید سلیمانی شعار و انتزاع نیست بلکه دریایی از معناست که برای امروز ما چون گوهری ناب و اصیل است. ما مردمان فرهنگ و ادب و هنر و پیروان صلح و مدارا و انساندوستی هستیم. جنگ را نه برای جنگ که برای صلح و دفاع را نه فقط برای دفع تهدید که برای تادیب و تنبیه هر آن کس چشم طمع به ایران داشته باشد تقدیس میکنیم و محترم میشماریم. ما زبانی به شیوایی فارسی ، ادبیاتی به رسایی و اقتدار و ابتهاج فردوسی و سعدی و حافظ و هنری به دلپذیری موسیقی داریم. قدیمیترین و دیرپاترین دولت ملت تاریخ هستیم در عین حال پیشوایی چون علی (ع) خیبرشکن داریم، پهلوانی چون رستم دستان داریم، قهرمانی پاکباخته چون سیاوش داریم. سردارانی چون همت و باکری داریم. اسطوره و الگویی چون قاسم سلیمانی داریم. با همین سرمایهها از ایران و جمهوری اسلامی دفاع خواهیم کردیم.
بیتردید همه از جمله دشمنانی که امروز از تانک و موشک تا رسانه را برای ضربه به ملت و حاکمیت ایران به تعبیر مقام معظم رهبری در یک جنگ ترکیبی و پیچیده بسیج کردهاند به نیکی و به فراست میدانند دیرپاترین دولت ملت جهان در دفاع از خود از پس تجربیات دفاع مقدس چنان کارآزموده و تنومند و مجرب و چیرهدست شده است که حتی فکر کردن به هجمه به این آب و خاک سفاهت مطلق و خطایی سراسر بلاهت و حماقت است که ملت نجیب ایران پاسخی فراتر از تصور به آن خواهند داد.
انتهای پیام/
نظر شما