به گزارش خبرنگار شهر، نهمین نشست از سلسله نشستهای شهراندیش با عنوان حافظه جمعی و سیاست خاطره در شهر تهران برگزار شد.
سعید صادقی، پژوهشگر جامعهشناسی فرهنگی و عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات راهبردی در این نشست گفت: هر جمع کوچک و بزرگ با یک هویت شناخته میشود، هویت خود و هویت دیگر هویتها از عناصر قومی، مکانی، دینی و.. شکل میگیرند.
شناسایی هویت شهر ضرورت زندگی با آرامش شهری
وی با اشاره به اینکه اگر هویتها را منکر شویم روح یا جامعه را انکار کردهایم، افزود: به همین علت است که در تهران چیزی به عنوان محله نداریم. با از بین رفتن هویت محلهای حس تعلق محلهای و خود نظارتی شهروندان نیز از بین میرود. نابودی کارکردی خودنظارتی شهروندان، نتیجهای جز افزایش تخلفات، پریشانی شهروندان و.. نخواهد داشت که هرکدام هزینههای گزاف برای حکمرانی را به همراه خواهد داشت. تلاشهایی برای ایجاد هویت محلهای در شهرداریها و شورای شهر و.. صورت گرفته است اما بی نتیجه بوده است.
سعید صادقی ادامه داد: زمانی که در حال تغییر سازهای در شهر هستید یا اسم محلهای را عوض میکنید و.. خاطره جمعی در سطح شهر را از بین میبرید و به هویت شهری و ملی لطمه میزنید و زمانی که محلههای گردهماییهای تصادفی یا گردهماییهای برنامهریزی شده شهری را از بین میبرید، در حال نابودی جامعه شهری هستید.
وی با تاکید بر اینکه شهر فضای مشاع است و ما در همکاری و همسایگی با یکدیگر زندگی میکنیم، مطرح کرد: تا زمانی که تنگنظر باشید و با رویکرد سیاسی یا با دیدگاه امنیتی و انتظامی و.. پروژهای را بخواهیم پیش ببریم، آسیب بیشتری به شهر و خاطره جمعی وارد خواهیم کرد. تمام شهروندان باید در نظر گرفته شوند و در صورت توجه به آنها میتوان به سرمایههای شهر افزود و هویت شهری را تقویت کرد.
صادقی در پایان گفت: زمانی که بپذیریم میخواهیم زندگی در تهران آرامش بیشتری داشته باشد و کارکرد شهر تحقق پیدا کند، ابتدا باید هویتها را شناسایی کنیم و به رسمیت بشناسیم و سپس به تکنیکها عمل کنیم. برای این امر نیاز نیست شما اولویتی را مبنا قرار دهید فقط کافی است بپذیرید.
موجودیت انسان در نسبت با شهر معنا میگیرد
محمدعلی معمارزاده، پژوهشگر فلسفه سیاسی در این نشست مطرح کرد: شهر در مفهوم یونانی امکان تشکیل هویت فردی را فراهم میآورد. شهر حضور جمعی افراد برای نوعی غایت است. در درون افراد غنایی وجود دارد که فارغ از دیگری میتوانند خودشان را به فعلیت برسانند. خلال نفس و آگاهی افراد در ارتباط با شهر و دیگری است که شکل خواهد گرفت و هیچ فردی خود به خود آگاهی ندارد. چه بسا که اگر دیگر آگاهی نبود خودآگاهی هم وجود نداشت.
وی افزود: به لحاظ واقعیت اجتماعی، شهر یونانی شهری کوچک است که افراد یکدیگر را میشناسند و مشارکت دارند و امکان بروز و ظهور هویت فردی در آن فراهم است. سنت به سمتی رفته است که هیچ تصوری از شهر نداریم. نظریات فقهی، دینی و.. قطعا وجود داشته است اما در بنیاد زمینه فلسفهای در این باره به وجود نیاوردهایم.
معمارزاده با اشاره به اینکه اگر بخواهیم از انسان امروز حرف بزنیم و انسانی که فضیلتمند باشد باید از شهر و از رژیم سیاسی که انسان در آن پرورش یافته است صحبت کرد، اظهار کرد: امروزه، زمینه برای اغنا و تشکیل هویت فردی و بروز و ظهور هویت فردی در نسبت با شهر از خلال گفتوگو از بین رفته است.
وی همچنین گفت: در رژیم معنایی با یک بحران مواجه هستیم که به مردم و حاکمیت بستگی دارد. تا زمانی که نخواهیم چیزی را تغییر دهیم ، نمیتوانیم رژیم معنایی تولید کنیم. چه بسا که زمانی که با بحران مواجه هستیم، این بحران ما را به شکلگیری تفکر دیگری سوق میدهد که این تفکر بتواند ارزش جدید، معنای جدید و .. تولید کند. بازگشت به گذشته یک ضرورت جدی است و باید تفکرمان در مسئله شهر، سیاست و هویت تغییر جدی کند.
معمارزاده در ادامه بیان کرد: انسان به خودی خود موجود سیاسی است و در نسبت با شهر معنا پیدا میکند اما شهر نمیتواند پاسخگوی همه نیازهایش باشد.
وی با تاکید بر اینکه شناخت محصول یک ارتباط است، مطرح کرد: انسان و شهر شناخت را به وجود میآورند و در خلال ارتباط انسان آگاهی شکل میگیرد. چالش در ارتباط به چالش در شناخت منجر میشود و چالش در شناخت به چالش در هویت منجر خواهد شد و در نتیجه فرد بیشتر در خود فرو میرود.
معمارزاده در پایان گفت: تشکیل خود مواجه شدن با بنبست ها است. اگر پیوند از بین رود آگاهی که در حال شکلگیری است، آگاهی سرخورده است. آگاهی زمانی میتواند سرشار باشد که ارتباط فراهم شود و ارتباطی که در عنصر شهری فراهم نیست ناشی از این است که رژیم معنایی دچار چالش شده است و همه چیز دارد براساس زور و سوتفاهم پیش میرود.
انتهای پیام/
نظر شما