به گزارش خبرنگار شهر مهدی امیرآبادی فوتبالیست سابق تیم ملی و استقلال، متولد اسفند ۱۳۵۸ در تهران است که در زمان حضور در مستطیل سبز در پست مدافع راست و هافبک بازی می کرد. او درسال ۱۳۸۳ از باشگاه فوتبال سایپا جدا شد و به استقلال تهران پیوست و هشت سال برای این تیم پرطرفدار تهرانی بازی کرد. با این تیم دو قهرمانی در لیگ برتر و دو قهرمانی در جام حذفی را بدست آورد. در سال ۱۳۹۱ به عضویت باشگاه فولاد خوزستان درآمد و پس از آن از صحنه فوتبال خداحافظی کرد و هم اکنون نیز در سازمان ورزش شهرداری تهران مشغول به کار است. آنچه میخوانید ماحصل گپوگفت صمیمانه و فوتبالی شهر با ستاره سابق آبیهای پایتخت است.
بهترین و بدترین عیدی که گرفتید، چه بوده است؟
معمولا آنقدر که در اردوهای ورزشی بودم خاطره چندانی از عیدی گرفتن ندارم اما یادم می آید در ایام قدیم عید دیدنی منزل فامیل ها که می رفتیم هر کسی که پول بیشتری میداد را بیشتر دوست داشتم.
به کسی هم عیدی می دهید؟
بله قطعا، با داشتن دو فرزند باید حداقل به آنها عیدی بدهم.
بهترین دوران ورزشی خود را چه دورانی میدانید؟
بهترین دوران من حضور در تیم ملی بزرگسالان از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ است. همچنین قهرمانی المپیک آسیایی بوسان در سال ۲۰۰۲ و سوم شدن در جام ملت های آسیای ۲۰۰۴ در چین بود که زندگیام را متحول کرد و به من انرژی داد. اول از خدا ممنونم که همیشه هوام رو دارد و بعد مدیون فوتبال، پدر و مادرم و الان هم همسرم هستم.
خاطره ای از زمان حضور در اردوها دارید که برایمان تعریف کنید؟
متاسفانه از خاطره ها چیزی در ذهنم نمی ماند و شاید اگر با دوستان باشم و آنها چیزی را مطرح کنند باعث مرور خاطرات شود.
نظر شما راجع به شهر تهران چیست؟
با اینکه می گویند تهران خیلی هوای آلودهای دارد ولی واقعا تهران را دوست دارم. وقتی فوتبال حرفه ای را کنار گذاشتم، دوست داشتم به ورزش شهرم کمک کنم و هماکنون در سازمان ورزش شهرداری تهران مشغول به کار هستم. خیلی خوشحالم که تجربیات ورزشیام را در اختیار بخشی از جوانان و نوجوانان شهرم قرار می دهم.
آیا به فرزندانتان توصیه می کنید که به سمت فوتبال حرفه ای بروند؟
فرزندانم باید خودشان تصمیم بگیرند و من نمی توانم مجبورشان کنم که چه رشته ای را دوست داشته باشند، فقط از آنها پشتیبانی می کنم؛ البته دخترم ۵ ساله و پسرم یک سال و پنج ماهه است و هنوز به مرحله ای نرسیدند که بخواهند علاقهشان در ورزش را ابراز کنند چرا که سن استعدادیابی از ۶ تا ۷ سالگی است، اما به هرحال تصمیم را در اختیار خودشان می گذارم البته همانطور که پدر و مادرم پشتیبان من در ورزش بودند من هم حمایت و پشتیبانی همه جانبه خود را از آنها برای موفقیت در رشته و حوزهای که انتخاب می کنند، خواهم داشت.
درخصوص وضعیت ورزش تهران و نقش سازمان ورزش در پیشرفت ورزش شهر توضیح دهید؟
اقداماتی مانند ایجاد ایستگاه های صبحگاهی و طراحی مسابقات قهرمان شهر در سازمان ورزش می تواند باعث استعدادیابی شود. هرچند هدف اول ورزش در شهرداری ورزش قهرمانی نیست اما می تواند در همه رشته ها استعدادیابی انجام دهد و نقش مهمی در این عرصه داشته باشد.
به عنوان یک پیشکسوت و کارشناس، وضعیت فعلی فوتبال کشور و شرایط تعیین سرمربی تیم ملی را چطور ارزیابی می کنید؟ ( در زمان مصاحبه سرمربی تیم ملی هنوز مشخص نشده بود)
فوتبال کشور که اصلا وضعیت خوبی ندارد چرا که در سالهای گذشته هر سال چندین پدیده به فوتبال کشور معرفی می کردیم اما حالا به ندرت این مسأله را شاهد هستم. هر سال هم از مدیریت فوتبال ضربه می خوریم، آن از وضعیت سرمربی تیم ملی که شکایت می کند و این هم از وضعیت مربیای که قرارداد می بندد و بعد سر از یک کشور دیگر در می آورد؛ نمی دانم چرا ما غریبه پرست هستیم و چرا از سرمربیان خوب کشورمان استفاده نمی کنیم.
در خصوص وضعیت فوتبال تهران چطور؟
فوتبال تهران هم نسبت به سالهای پیش ضعیفتر شده؛ ما در سالهای گذشته فوتبالیست تهرانی زیاد داشتیم ولی در حال حاضر فوتبالیست تهرانی در لیگ برتر و لیگ های پایینتر کم داریم. امیدوارم به همت مسئولین به سمت پرورش ورزشکارانی برویم که به ورزش شهر و کشورمان کمک کنند.
بهترین گل یا پاس گلتان؟
پاس گلی که در دربی جام حذفی برای مجتبی جباری ارسال کردم و مردم همچنان درباره آن پاس گل با من صحبت می کنند و به بنده لطف دارند، یکی از بهترین پاس گلهای زندگی من بود، در واقع من بعد از یک اشتباهی که در یکی از دربی ها کردم در ادامه دربی ها سه پاس گل دادم. بهترین گل من هم در جام حذفی با تیم داماش تهران بود که با توجه به بازی رفت باید در تهران سهتا می زدیم، اولین گل را من زدم و پاس گل دوم را دادم و در ادامه با زدن گل سوم تیم، قهرمان شدیم.
در مورد آغاز و پایان دوران فوتبال خود بگویید؟
فوتبالم را از تیم وحدت در منطقه ۱۴ شروع کردم و در کشاورز و بهمن بازی کردم و بعد از آن به تیم ملی نوجوانان دعوت شدم. از آنجا به سایپا منتقل شدم و ۸ سال در سایپا بودم. به طوری که در ۲۱ سالگی کاپیتان سایپا بودم؛ بعد از آن هم از استقلال و هم از پرسپولیس پیشنهاد داشتم. یادم می آید که ساعت ۱۰ شب آقای قلعه نویی و آقای نظری جویباری رضایت نامه من را از سایپا گرفتند و ۸ سال در استقلال ماندم. آنجا هم به بازوبند کاپیتانی استقلال رسیدم؛ در واقع در تمام رده های ملی بازی کردم پس از استقلال در فولاد و پیکان نیز بازی،کردم و بعد از ۲۲ سال فعالیت حرفه ای در سن ۳۴ سالگی فوتبال را کنار گذاشتم و بعد از آن کارمند شهرداری تهران شدم.
در دوران فعالیتتان هیچوقت فرصت لژیونر شدن پیدا نکردید؟
در دوران سایپا چند پیشنهاد خارجی خوب داشتم یکی تیم فیورنتینا ایتالیا بود و زمانی بود که رحمان رضایی نیز در ایتالیا بازی می کرد، در فیورنتینا تست دادم و قبول شدم. یک پیشنهاد هم از المپیاکوس یونان داشتم که مدیر عامل وقت اجازه نداد به آن تیم بپیوندم؛ در مورد فیورنتینا نیز گفتند که چون این تیم به دسته دو رفته منتقل نشوم شاید پیشنهادهای دیگری بیاید؛ البته شاید قسمت نبود که لژیونر شوم.
بهتزین بازیکنان خارجی و بهترین بازیکن داخلی از نظر شما چه کسانی هستند؟
از خارجی ها مسی و رونالدو و در بین ایرانیها هم اسطورهمان علی دایی.
اگر صحبت پایانی دارید، بفرمایید؟
از شهرداری تهران تشکر می کنم که افرادی که در ورزش تحصیلات خود را ادامه دادهاند را پذیرفتند که بتوانیم به ورزش شهرمان کمک کنیم.
انتهای پیام /
نظر شما