از دستگیری و کمک به دوستان و همکاران تا تحقق آرزوی شهادت

قریب رضا دارابی فرمانده ایستگاه شماره ۱۲۰ آتش نشانی تهران شامگاه شنبه ۶ اسفند ۱۴۰۱ در حین عملیات اطفای حریق ساختمان ۱۵۳ و پس از ۲۰ سال خدمت به مردم در آتش‌نشانی به شهادت رسید.

به گزارش خبرنگار شهر، در واپسین روزهای اسفند ۱۴۰۱ به دیدار خانواده شهید دارابی که در عملیات اطفای حریق ساختمان ۱۵۳ به درجه رفیع شهادت نائل آمد رفتیم، شهیدی که ۲۰ سال به مردم تهران در آتش‌نشانی خدمت کرد و در آخر نمره ۲۰ گرفت و رفت. در منزل شهید دارابی اولین نکته‌ای که به چشم می‌آمد زندگی ساده و معمولی او بود، بسیاری شاید فکر کنند یک فرمانده آتش‌نشانی در قصر زندگی می‌کند اما واقعیت همین است که در خانه شهید دارابی بعد از ۲۰ سال خدمت دیدیم.

همسر شهید دارابی در ابتدای این دیدار به بی‌قراری و وابستگی فرزندان به پدرشان اشاره کرد و گفت: هرروز که می‌گذرد به جای اینکه آرام‌تر شوم حالم بدتر می‌شود، مهدی پسر کوچکم خیلی به پدرش وابسته بود.

او ادامه داد: رضا هروقت به خانه می‌آمد دوست داشت به استقبالش بروم، اگر گاهی نمی‌رفتم می‌پرسید مادرتان کجاست، قریب رضا دارابی قهرمان زندگی‌مان بود.

همسر شهید دارابی با نقل یک سخن از شهید دارابی در روزهای قبل شهادت از آگاه بودن او به این ماجرا خبر داد و گفت: خودشان انگار فهمیده بودند که قرار است شهید شوند، دوستان‌شان یک تیم قایقرانی دارند؛ به دوستانش گفته بود شما اسم تیم قایقرانان را به زودی شهید دارابی می‌گذارید.

در این بخش عبدالمطهر محمدخانی رئیس مرکز ارتباطات و اموربین‌الملل و سخنگوی شهرداری تهران نیز با تایید آگاه و منتظر بودن قریب رضا دارابی برای شهادت گفت: شهید دارابی چند روز قبل از شهادت در فضای مجازی پیامی به بچه‌های رفاه شهرداری داده بود که همه را منقلب کرد، آقای دارابی به بچه‌ها گفته بود که "دعا کنید شهید شوم" که همین نشان می‌دهد هم آگاه و هم منتظر شهادت بودند.

محمدخانی ادامه داد: دیروز با آقای محمدی مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی صحبت می‌کردم که ایشان تاکید داشتند بدون اغراق یکی از بهترین نیروها و همکارمان چه از نظر اخلاقی و چه از نظر کاری را از دست دادیم.

رییس مرکز ارتباطات با اشاره به روز عملیات اطفای حریق ساختمان ۱۵۳ گفت: خودم وقتی به محل حادثه رسیدم گفتند آقای دارابی در ساختمان هستند و از او خبری نیست، به شخصه تلاش و شدت علاقه همکارانش را دیدم که چگونه به آب و آتش زدند تا بتوانند درواقع به ایشان برسند و کمک کنند که این اتفاق نیافتد، همه آتش‌نشانان حال عجیبی داشتند، صحنه‌های سختی بود، آنها با گریه می‌رفتند داخل و می‌آمدند. من آنجا اولین چیزی که احساس کردم شدت علاقه و محبتی بود که نسبت به ایشان داشتند و من دقت کردم این حال و هوا مختص بچه‌های ایستگاه ۱۲۰ که خود شهید در آنجا خدمت می‌کرد نبود و همه آتش‌نشانان نگران و بی‌قرار بودند.

همسر شهید دارابی با تایید صحبت‌های محمدخانی ادامه داد: قریب رضا دارابی بچه‌ها و همکارانش را خیلی دوست داشت، همیشه در همه ساعت‌ها پاسخگو بودند و هوای همه را داشتند در خانه هم همینطور بودند. ایشان همیشه در حال فداکاری بودند، هیچ چیزی را برای خودش نمی‌خواست، چه در خانه و چه در محل کار همه را به خودش ترجیح می‌داد، همیشه می‌گفت آدم باید از خودش نام نیک و خاطره خوب به جا بگذارد و من فکر نمی‌کردم خودش آنقدر زود به خاطره تبدیل شود و برود.

همسر شهید دارابی در ادامه با اشاره به شب عملیات افزود: برای من شده کابوس که در آن لحظات چه به ایشان گذشته است و همین آرامش را از من گرفته است.

محمدخانی در ادامه صحبت‌های همسر شهید دارابی گفت: شاید چیزی که کمک کند شما آرام‌تر شوید این باشد که شهید خودشان این مسیر را با اعتقاد و علاقه انتخاب کردند و هر روز به دل خطر می‌زدند و این کار را انجام می‌دادند، حتی فکر کردن به اینکه یک شخص هر روز برود با خطر دست و پنجه نرم کند سخت است اما برای نجات مردم این خطر را به جان می‌خریدند. همه ما می‌دانیم ایم شغل به معنای دنیوی آورده خاصی ندارد ولی هر روز با این هدف از خواب بیدار شوی که هم وطن و هم شهری خود را نجات دهی کار بزرگی است که اگر با همه وجود و برای خدا نباشد نمی‌توانید انجام دهید.

همسر شهید دارابی هم در تکمله صحبت محمدخانی گفت: بارها ایشان پس از هر عملیاتی می‌گفت که مرگ را به چشم دیدم.

محمدخانی افزود: همان جمله‌ای که حاج محمود کریمی در مراسم‌های این شهید گفتند که اشاره به نقل قول حاج قاسم کردند که "باید شهید زندگی کرد تا شهید شد" واقعا مصداقش همین شهید بزرگوار است هرچه از ایشان می‌شنویم تازه بعد از رفتنش ارزش‌ها، خصایص و ویژگی‌های ایشان بیش از پیش نمایان می‌شود و تازه متوجه می‌شویم چه گوهری را از دست دادیم.

همسر شهید دارابی ادامه داد: شهید دارابی در زمان حیات ظاهری احترام همه را نگه می‌داشت، اگر از کسی دلخور بود اصلا دلخوری‌هایش را نمی‌گفت، خیلی مراقب بود اختلافی پیش نیاد حرفی زده نشود.

سخنگوی شهرداری تهران در ادامه با اشاره به دیدار شهردار تهران با شهید دارابی در محل آتش‌سوزی ساختمان ۱۵۳ گفت: روحیه ایشان آقای زاکانی را تحت تاثیر قرار داد، در آن لحظات حادثه که شهردار در محل حاضر شد ایشان را دیده بودند و ظاهرا با آقای زاکانی شوخی هم کرده بودند، آقای زاکانی خیلی تحت تاثیر روحیه ایشان  قرار گرفته بود که در اوج خطر با انگیزه و روحیه بالا با افراد برخورد می‌کردند، ایشان هروقت اسم شهید دارابی می‌آید منقلب می‌شوند.

همسر شهید دارابی با نقل صحبت‌های یکی از همکاران شهید دارابی درباره روز حادثه گفت: یکی از همکارانش از ایستگاهی دیگر می‌گفت آمد دنبال من و گفت محمد بیا دوتایی بریم این آتش را خاموش کنیم و برگردیم که با هم رفتند و دوستش برگشت و دارابی شهید شد. ان‌شالله بقیه آتش‌نشانان همیشه سالم باشند و این اتفاق برای کسی نیافتد.

رئیس مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل شهرداری تهران در ادامه تاکید کرد: مصیبت بزرگ و خاطره تلخی برای شما و بچه‌ها است اما از طرف دیگر اگر خوبی ماجرا را ببینیم بچه ها الان پدری دارند که واقعا قهرمان یک شهر است همه مردم ایران و تهران شهید را دوست دارند و این یک ویژگی است که آدم به پدرش برای همیشه افتخار کند و این افتخار را نگه دارد. بعضی از موفقیت‌ها می‌گذرد مثلا یک ورزشکاری جایی قهرمان می‌شود و در ادوار بعدی موفق نمی‌شود و یک فردی مثلا ثروتی دارد و آن از دست می‌رود ولی برای شهدا یک افتخار و عزت ابدی در دنیا و آخرت شکل می‌گیرد که هیچ کسی نمی‌تواند آن را بگیرد محبوبیتی خدا در دل‌ها ایجاد می‌کند که هیچکس نمی‌تواند آن را بگیرد.

همسر شهید دارابی درباره ترویج روحیه ایثار و شهادت در خانه توسط شهید گفت: پسر کوچک من همیشه می‌گفت مامان من دوست دارم شهید شوم بروم بهشت برای شما و بابا تو بهشت جا بگیرم حالا می‌گوید "مامان من دوست داشتم ولی الان بابا رفته تو بهشت برای ما جا گرفته".

او در ادامه درباره فعالیت‌های شهید گفت: در حوزه ورزش هم خیلی فعال بود، ایشان دان ۷ کاراته داشتند و بخشی از زندگی‌اش ورزش بود خیلی به ورزش علاقه داشت، صبح‌ها قبل از ساعت اداری می‌رفت پارک ورزش می‌کرد.

محمدخانی هم با اشاره به صحبت‌های مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی درباره آمادگی جسمانی و تخصص شهید گفت: آقای محمدی مدیرعامل سازمان آتش نشانی می‌گفتند ایشان از همه نظر یکی از بهترین‌های مجموعه آتش‌نشانی بودند چه تخصص چه آمادگی و توانمندی ورزشی، چه سابقه کار و اخلاق حرفه‌ای. شهدا با خدا معامله می‌کنند نتیجه‌اش این می‌شود که بقیه به حالشان غبطه می‌خورند و اکنون بسیاری از همکاران ما در شهرداری و آتش‌نشانی به جایگاه این قهرمان بزرگ شهر غبطه می‌خورند.

همسر شهید دارابی در پایان با بیان اینکه "شهید دارابی به درآوردن نان حلال بسیار اهمیت می‌داد و عادت به کم کاری نداشت" گفت: همیشه در ایستگاه‌های پر کار و پر ماموریت فعال بودند، یک مدت ایستگاه ۲۹ بود که در آن زمان روزی ۷ و ۸ تا ماموریت می‌رفت، در ایستگاه ۵۳ هم خیلی ماموریت می‌رفت و کلا فعالیت زیاد داشتند و در پایان در خدمت در ایستگاه ۱۲۰ به آرزوی خود یعنی شهادت رسید.

انتهای پیام

۳ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۰:۵۶
کد خبر: 34002

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 3 + 9 =