از اعتیاد به خاطر مادرشوهر تا برلین‌انگاری یاورشهر ۸

بسیاری از جوانان باور غلطی از مصرف موادمخدر دارند و تصور می‌کنند افزایش ضریب هوشی، لاغری و زیبایی اندام و سرخوشی هدیه مصرف موادمخدر است، در حالی که واقعیت چیز دیگری است.

به گزارش خبرنگار شهر، تاثیرات مصرف موادمخدر بر جسم و روح افراد متفاوت است؛ برخی از مصرف کنندگان موادمخدر تعادل روحی شان را از دست می دهند، به طوری که این افراد پس از اعتیاد حتی نمی دانند دقیقا کجا هستند و چه می کنند. دست به رفتارهای پرخطر می زنند و به نوعی در یک بازه زمانی دچار بیماری اعصاب و روان می شوند.

حال آنکه معتادان متجاهری نیز هستند که با مشکلات اعصاب و روان مواجهند و کارتن خوابی را بر می گزینند که البته گاها برای خود و شهروندان هم خطراتی را به وجود می آورند. با توجه به اینکه این افراد معتاد به مصرف موادمخدر هستند و از سوی دیگر با بیماری اعصاب و روان هم دست و پنجه نرم می کنند، تاکنون به عنوان افراد منع پذیرش شناخته می شدند و تا حدود دو سال پیش مرکز تخصصی ویژه ای برای این افراد وجود نداشت. تا اینکه در دو سال اخیر مرکز یاورشهر ۳ و ۸ ویژه ساماندهی معتادان متجاهر اعصاب و روان از سوی سازمان خدمات و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران راه اندازی شد.

برای اینکه از نزدیک در جریان چگونگی خدمات ارائه شده به این افراد قرار بگیریم راهی یاور شهرر ۸ شدیم. مرکزی برای نگهداری از زنان معتادان متجاهر اعصاب و روان در شرق تهران که با ظرفیت ۲۰۰ نفر خدمات گوناگونی به این افراد ارائه می دهد.

عده ای از زنان معتاد متجاهر اعصاب و روان که یا از سوی خانواده هایشان پذیرش نمی شوند یا اینکه سرگذشت ناخوشایندی را گذرانده اند و دیگر خانواده ای ندارند؛ با لباس های صورتی در ساختمان سه طبقه یاورشهر ۸ در محدوده محله لویزان ساکن شده اند و تلاش شده تا این مرکز برای آنان شکل و شمایل خانه را بیابد.

زنانی اینجا نه تنها از نظر روحی بیمار هستند، بلکه به گفته مددکاران در دوران مصرف، با مشکلات جسمی نیز مواجه شده اند. بنابراین خدمات درمانی به آنان ارائه می شود و حتی گاها برخی به مراکز درمانی تخصصی تر ارجاع داده می شوند. در این میان هستند برخی مددجویان که به ظاهر مشکل جسمی و روحی ندارند، اما با مشکلات روان مواجه هستند.

 

به خاطر غرزدن های مادرشوهرم معتاد شدم!

"ببخشید می توانم وقت تان را بگیرم؟! من را اشتباهی به اینجا آورده اند. من کاری نکرده ام. معتاد نیستم." اینها را دختری تقریبا جوان که خود را "مینا" ۳۵ساله معرفی می کند می گوید. او که با مکث جملاتش را تمام می کند و چهره اش سن وی را بیش از ۵۰ سال نشان می دهد. ادامه می دهد: "همه مشکلاتم از حیاط پشت خانه مان شروع شد؛ زود ازدواج کردم شوهرم مرد خوبی بود، اما من بد بودم. سیگار می کشیدم اما شوهرم نمی دانست. درنهایت هم از دست مادرشوهرم و غرزدن هایش معتاد شدم."

مینا مادر چند فرزند است: "چهار بچه دارم اما از سرگذشت هیچ کدام شان خبر ندارم. شما دستور ترخیص مرا بدهید تا بروم پیش فرزندهایم."

در راه پله بین طبقه دوم و سوم خانمی نشسته است.  مددکار مرکز درباره اش می گوید: "این مددجو به خودش رحم نکرده و تمام دست هایش ردپای سرنگ های تزریق مواد را دارد. در یک شرایط نامناسب در طرح ساماندهی معتادان متجاهر محله شوش به این مرکز منتقل شد و خیلی کم حرف می زند. از شهرستان به تهران آمده و آلوده به موادمخدر شده است."

در حالی که حرف های مددکار این مرکز ذهنم را به شدت درگیر کرده، یکی از مددجویان دائم تاکید می کند: "اینجا جای خیلی خوبی است. غذا های خوبی دارد و برای ما جشن می گیرند..."

می خواهم برگردم تهران؛ برلین همیشه باران است!

در طبقه سوم کتابخانه کوچکی قرار دارد. یکی از مددجویان به روی صندلی نشسته و در حال نگاه کردن به یک جلد کتاب است. به آرامی زیر لب حرف هایی می زند. رو به رویش می نشینم؛ چند دقیقه ای حرکاتش را زیر نظر دارم. چند دقیقه بعد متوجه نگاه هایم می شود. سلام می کند. روسری اش را جلو صورتش می کشد. کتابی که در دست دارد را روی میز می گذارد و خطاب به من می گوید: "با من کاری دارید؟"

می پرسم اهل کجاست و چرا به این مرکز آمده است؟ در پاسخ می شنوم: "دقیقا نمی دانم چند سالم است، اما دوست دارم برگردم تهران. آب و هوای برلین را دوست ندارم! اینجا مدام باران می آید؛ بچه هایم تهران هستند و مرا بی دلیل اینجا آورده اند؛ غذاهای اینجا خوب است، اما همه مریض هستند. بگذارید من بروم و به زندگی ام برسم. زندگی ام را ول کرده ام آمده ام اینجا. معلوم نیست چه بر سر وسایلم آمده است."

از او می پرسم وسایلش کجاست و در پاسخ می گوید: "وسایلم را در تهران زیر پل نزدیک فرحزاد گذاشته ام. الان معلوم نیست چه بر سر خانه ام آمده است." از چهره اش پیداست بیش از ۵۰ سال سن دارد و صحبت هایش سر و ته ندارند.
 

من دکتر هستم

در طبقه سوم که کارگاه کوچکی برای مددجویان برپا شده، چند نفر دور میز جمع شده اند و مشغول کار سفالگری هستند. یکی از آنها جلو می آید. خودش را "مینا" معرفی می کند و می گوید: "من دکترا دارم، مرا اشتباهی اینجا آورده اند."

۴۲ سال دارد و در یک خانواده پر جمعیت به دنیا آمده است. علاقه شدیدی به درس خواندن داشته و به گفته خودش در دانشگاه تحصیل کرده و آخر سر دکترا گرفته است.

"مینا" لابلای صحبت هایش چند لحظه ای به فکر فرو می رود و ناگهان ادامه می دهد: "برای خودم برو بیایی داشتم، خانه بالای شهر، ویلا در بهترین نقطه. هر هفته با هواپیما سفر می کردم؛ مطبم مرکز شهر بود."

ناگهان گریه می کند و سپس می خندد، به کارش مشغول می شود و یک باره سکوت می کند.
 

در حالی که قلبم به شدت از این حجم فاجعه که دستاورد لحظه ای بی خردی در اولین باری که فکر استعمال مواد مخدر به ذهن این زنان آمده، درد می کند؛ از جمع این زنان بیمار جدا می شوم.

ارائه خدمات تخصصی در مرکز یاورشهر ۸ تهران

به سراغ مهدی گلشنی، مدیر اداره مراکز سازمان خدمات و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران می رویم تا از جزییات خدماتی که در یاورشهر۸ ارائه می شود و نحوه پذیرش افراد بیشتر بدانیم.


وی در این باره می گوید: "در دوره جدید مدیریت شهری، توجه ویژه ای به موضوع کاهش آسیب های اجتماعی شده است. به طوری که خدمات اجتماعی در ۹ مرکز (یاورشهر) سازمان خدمات و مشارکت های اجتماعی ویژه ساماندهی معتادان متجاهر، به صورت کاملا تخصصی دنبال می شوند؛ برای نمونه در مرکز یاورشهر ۸ خدمات به زنان معتاد متجاهر با مشکلات اعصاب روان ارائه می شود."

گلشنی در خصوص نحوه پذیرش این افراد هم توضیح می دهد: "این مددجویان در طرح های ساماندهی معتادان متجاهر به مرکز فوریت های اجتماعی شهر تهران و غربالگری ارجاع داده می شوند که پس از معاینه پزشک و دستور قضایی، برای درمان در این مرکز ساماندهی می شوند."

وی ادامه می دهد: "مددکاران این مرکز کاملا آموزش دیده هستند و در جریان شرایط جسمی و روحی مددجویان قرار دارند و خدمات کاملا تخصصی را ارائه می دهند."

مدیر اداره مراکز سازمان خدمات و مشارکت های اجتماعی شهرداری تهران در پاسخ به این سوال که روند درمان این افراد چه مدت است و به چه شکل ترخیص می شوند نیز می گوید: "مدت زمان مشخصی برای درمان هر یک از این افراد از سوی پزشک در نظر گرفته می شود؛ اما همکارانم در واحد مددکاری تلاش می کنند تا با خانواده این افراد ارتباط برقرار کرده و روند پذیرش مجدد این زنان در خانواده ها را فراهم کنند تا پس از گذراندن درمان، بار دیگر به آغوش جامعه و خانواده برگردند؛ اما در صورتی که خانواده ای نداشته باشند و شرایط ترخیص نیز برای آنها مهیا نباشد، در این محیط یا سایر محیط های در نظر گرفته شده اسکان می یابند."

انتهای پیام/

۱۶ دی ۱۴۰۲ - ۱۱:۴۷
کد خبر: 47636

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 12 =