در این مراسم، مهدی یزدانی خرم، نویسنده و روزنامه نگار به رویکرد قالب در آثار ادبی با موضوع تهران اشاره کرد و گفت: جریان ادبیات مارکسیستی نمونه ای از جریان قالب بر ادبیات در دوره ای بوده که نسبت به شرق دید خوبی نداشتند. نمونه دیگر اختناق در ایران بوده که در بوف کور هدایت و بعضی آثار چوبک مشاهده می کنیم.
نویسنده می تواند در تهران شنا کند
او با اشاره به اینکه فراز و فرودهای صد سال اخیر در تهران که بازنمود آن در تهران بوده است اتفاقات خون باری به دنبال داشته است، بیان کرد: نویسنده هم روای زمان خود است و آنها را منعکس کرده است.
به گفته یزدانی خرم، تهران شهر ارواح، مردگان و رنج ها بوده و در عین حال یک تصویر دوست داشتنی در ادبیات درباره آن وجود دارد. در مورد کتاب و نسبت تهران با ادبیات بحث گسترده ای وجود دارد.
او ادامه داد: پایتخت شدن تهران تنها دلیل نمود تهران در ادبیات داستانی نیست شهرهای دیگر مثل شیراز و تبریز و اصفهان هم هستند اما یک ویژگی تهران این است که مهاجر پذیر بوده است و مهاجران از فرهنگ و ایدئولوژی خود به تهران نگاه کرده اند.
او ادامه داد: مرحوم سپانلو تعصب خاصی در مورد تهران داشت و می گفت که هیچ شهری در خاورمیانه نبوده که آغوش گشاده ای مانند تهران نسبت به مهاجران مختلف داشته باشد.
او به شگفت انگیز بودن تهران از این حیث که اکنون از دو قطبی خارج شده است و فرهنگ ها و اقشار و کلونی های مختلف در آن در هم آمیختند اشاره کرد و گفت: این اقشار در کنار یکدیگر زندگی می کنند و می توان این فرهنگ ها را دید در مورد آن نوشت. ارامنه در تهران سینما و کافه پایه ریزی کردند و کلیمی ها نیز به همین شکل. همه این موارد فضایی در تهران ایجاد کرده که داستان نویس برای نوشتن داستان دست بازی داشته است. به همین دلیل نیز از صادق هدایت تا نویسندگان امروز از تهران به عنوان یک مکان روایی می نویسند.
او ادامه داد: شهر این فرصت را به نویسنده می دهد و این در حالی است که شهرهای زیادی در جهان این ویژگی را ندارند. متاسفانه تهران از طریق ادبیات یک شهر جهانی نشده است. این اتفاق خواهد افتاد. نمونه های برلین و پاریس و لندن وجود دارد و تهران این ویژگی متفاوت را نیز دارد که تفاوت مذهبی در آن وجود دارد. نویسنده می تواند به راحتی در تهران شنا کند.
این نویسنده ادامه داد: حجم تاریخ در تهران شگفت انگیز است. حجم اتفاقاتی که در تهران رقم خورده است در ۲۰۰ سال برای یک شهر فوق العاده زیاد است؛ از کودتا تا انقلاب و ترور و حضور متفقین، قحطی، جشن و ...
هویت سیاسی تهران به اندازه هویت فرهنگی آن قوی است
در تهران گفت: رخدادهای سیاسی به هر صورت درباره تهران همیشه وجود داشته و حرف اول را زده است. تهران یک بدن سیاسی است و از انتخاب شگفت انگیز به عنوان پایتخت در شروع دوره قاجاریه با هویت سیاسی خود هویت فرهنگی را ساخته است. اگر هویت سیاسی از تهران گرفته شود صرفا تبدیل به مکانی مانند آنکارا می شود. تهران شبیه استانبول است، شهری که هویت سیاسی قوی در کنار فرهنگ دارد.
او ادامه داد: هویت سیاسی درباره روابط قدرت در تهران بوده است که از کاسبان خرده پا تا مفهوم بزرگ بازار تهران و از روابط سنتی خانوادگی تا خانواده های مدرن و حتی مسئله فوتبال و نوع تیم هایی که در این شهر وجود دارند، دیده می شود. این روابط در ادبیات هم نمود خود را نشان داده و نویسنده ها به همین فراخور خودشان را نشان داده اند.
او درباره کتاب ۱۰۰ سال نویسندگی در تهران گفت: پیش از این تلاش های پراکنده و تزئینی خیلی زیادی شده است اما اینکه به شکل این کتاب، پروفایل نویسی انجام شود که خلاقانه و کاربردی باشد در ادبیات وجود نداشت و این اتفاق می تواند شروع یک روند عالی باشد که ادامه پیدا کند.
تهران؛ قهرمان صد چهره
سینا دادخواه، نویسنده نیز از دیگر حاضران در این نشست بود. او درباره کتاب ۱۰۰ سال نویسندگی با تهران و هویت شهر تهران گفت: تهران هویت چند رگه و چندگانه دارد که بیشتر نیز خواهد شد و هر چقدر یاد بگیریم این هویت را بشناسیم صداهای بیشتری از آن می شنویم.
او ادامه داد: روایت ها از تهران متفاوت است و باید به این گرانیگاه نگاه کرد. تهران صاحب صدا و هویت است اما صاحب نظریه نیست. در مورد شیراز و اصفهان چنین یک پارچگی (نظریه) وجود دارد. تهران صدا و روایت دارد اما تنها کسی که در مورد تهران نظریه منتشر کرد برنارد اوکارد (نویسنده فرانسوی) بود که کتاب معروفی در مورد تهران دارد اما نظریه او مهجور مانده است. وقتی پژوهشگران مهم شهری در این ایران می خواستند به اسناد مرجع مراجعه کنند به داستان ها و روایت ها مراجعه می کردند.
دادخواه ادامه داد: در مورد تهران جمع بندی نظری وجود ندارد اما جمع بندی های ادبی خیلی خوبی داریم. کتاب هایی مانند سده به همین دلیل ارزشمند می شوند.
او ادامه داد: به یاد ندارم که صداهای مختلف درباره تهران کنار هم جمع شده باشند و در کتاب ۱۰۰ سال نویسندگی در تهران اولین باری است که در مورد تهران مدخل نویسی می شود. دشواری این کار وقتی در مورد یک سوژه مشخص مثلا درباره تهران باشد دو چندان است. در این کتاب پژوهشگر واقعا وزن بندی مناسبی داشته است که صداها و جریان های مختلف حضور داشته اند و سعی کرده پرتره ای (نمایی) از این صد سال داشته باشد. قهرمان این کتاب تهران است اما در قالب صد چهره. آقای حسینی توانسته اند هم چهره ها را در مورد تهران نشان دهند هم ربطشان به یکدیگر.
جای خالی روزنامه نگاری در ۱۰۰ سال نویسندگی در تهران
در ادامه نشست مهراوه فردوسی، نویسنده و روزنامه نگار انتقاداتی را درباره کتاب مطرح کرد. او ضمن آنکه توضیح داد در این کتاب به درستی پرانترهایی باز شده و بسته نشده است، گفت: در این مورد می توان به پسا ساختارگرایان اشاره کرد. اساسا فمنیست ها نیز در مورد زن ها همین نظر دارند و می گویند زن ها را نمی توانیم در گروههای غیر منعطف دسته بندی کنیم.
او به هویت های بخشی تهران نیز اشاره کرد و گفت: ۸۰ سال پیش نشریه ای به نام ری در تهران وجود داشت و نشریه ای داشتیم که محل انتشار آن تجریش بود.
فردوسی با انتقاد از بی توجهی به روزنامه نگاری در کتاب بیان کرد: در زمانی که روزنامه نگاری یکی از جریان های اصلی ادبیات بوده است باید روزنامه نگاری با نگاه گشوده تری دیده می شد.
او در بخش دیگری در مورد تک نگاری ها در کتاب گفت: وقتی در یک پژوهش این چنینی مفاهیمی را به درستی تعریف عملیاتی نکنیم در مصادیق ماجرا می تواند نامفهوم باشد. زمانیکه درباره ۱۰۰ تک نگاری سخن می گوییم توقع این است که عمیق تر در مورد نویسندگان توضیح داده شود. نه اینکه تنها در کتاب یک سری اطلاعات ویکی پدیایی بخوانیم که به ویژه در مورد نویسندگان دوران معاصر این مشکل بیشتر شده است.
او ادامه داد: البته حسینی (نویسنده کتاب ۱۰۰ سال نویسندگی در تهران) در مقدمه گفته بود که سعی شده دید همه جانبه را به موضوع داشته باشد. اما وقتی از تک نگاری صحبت می شود باید دید عمیق هر نویسنده ای مورد توجه قرار گیرد.
جغرافیای تهران ذهنی است
مهدی افروزمنش، روزنامه نگار از دیگر حاضران در نشست درباره تهران گفت: اساسا وقتی درباره تهران حرف می زنیم باید به این جنبه توجه کنیم که از دو سده پایتخت شدن تهران یک سده آن مهم است. پیش از این دوره مفهوم شهر در تهران برآمده از شهر نشینی اصفهان بود اما تهران توانست خودش را جدا و به کل شهرهایی که قدمت بیشتری از تهران دارند تحمیل کند.
او ادامه داد: وقتی از تهران صحبت می کنیم باید درباره شهریت در ایران صحبت کنیم و ادبیات هم بر همین اساس است. این کتاب با وجود خلاء ها در قدم اول کار بسیار خوبی است. در این کتاب به گونه ای واکنش ادبیات به شهر و شهر نشینی در ایران را می بینیم.
افروزمنش گفت: اگر بپذیریم شهرنشینی به مفهوم مدرن از زمان رضا شاه وارد تهران شد، واکنش های نوستالژیک به قبل ازآن را مشاهده می کنیم. حتی در ادبیات، لوکیشن ها نیز به لوکیشن های شهرسازی واکنش نشان می دهد. لوکیشن های پهلوی در شمال و جنوب تهران در این دوره جایگزین لوکیشن های قاجاری می شود. به واسطه شمالی و جنوبی شدن و فاصله طبقانی لوکیشن های قاجاری به طبقات فرودست جامعه رسیده است و این فضا حتی در سینما نیز قابل مشاهده است.
او ادامه داد: در اواسط دهه ۵۰ شهر سویه بی رحم تری پیدا می کند. ادبیات به این موضوع نیز واکنش نشان می دهد. در یکی دو دهه اخیر نیز بحث هویت و شهریت با مفهوم غربی رونق گرفته است.
او ادامه داد: در آثار معاصر شاهد بروز محلات هستیم که پاسخی به فقر رو به تزاید است که تهران را در برگرفته و مفهوم جنوب شهر با مفهوم جنوب شهر در دهه ۷۰ متفاوت شده است.
افروزمنش درباره کتاب ۱۰۰ سال نویسندگی در تهران نیز گفت: این کتاب یا کتاب های این چنینی پاسخی به این اتفاق است که تهران در بین معدود شهرهای جهان شهری است که همه اتفاقات در آن رخ می دهد و تأثیرگذاری هم دارد. در عین حال هیچ حد و مرزی نمی توان برای این شهردر نظر گرفت. اساسا تهران در ذهنیت شکل می گیرد و رخ می دهد و جغرافیای آن ذهنی است و این امر در ادبیات بیش از هر جایی خودش را نشان می دهد.
شهر می تواند حافظه جمعی آدم ها باشد
میلاد حسینی، نویسنده کتاب ۱۰۰ سال نویسندگی در تهران نیز در پایان این نشست درباره کتاب خود گفت: کتاب برای من با عنوان آن آغار شد. وقتی صحبت ازصد سال نویسندگی از تهران می کنیم باید بازه زمانی، نویسنده و تهران را در نظر بگیریم. برای من صد سال از دوره مشروطه آغاز شد به دلیل تغییرات سیاسی و اثرات که پس از این دوران تهران شاهد آن بوده است.
حسینی گفت: مساله بعدی تعریف از نویسنده است. نویسنده از نظر من نه تنها داستان نویس که یک اندیشه ورز است و به همین دلیل کتاب با محمدعلی فروغی آغاز می شود. چیزی که من تلاش کردم به آن نگاه کنم مسیر زندگی این آدم هاست.
او ادامه داد: قصد داشتم مشخص کنم زندگی کسانی که در سال ۱۳۵۰ متولد شدند با کسانی که در ۱۳۷۰ به دنیا آمدند چه فرقی دارد. تلاش کردم این تفاوت را هم در زندگی نویسندگان و هم آثار آنها ببینم.
این نویسنده افزود: مساله مهم تر در کتاب این بود که شهر تهران دغدغه باشد. شهر به نوعی می تواند حافظه جمعی آدم ها باشد. تهران از زمان پایتختی قابل توجه است و قبل از آن روستایی چند هزار نفری بوده است که اسناد زیادی در مورد آن در دست نیست اما در مورد شهر مانند اصفهان یا خراسان با متن های مکتوب مواجه هستیم و مساله شهر خیلی مهم است.
او ادامه داد: اگر صد سال دیگر بخواهیم درباره تهران صحبت کنیم داستان هایی که نوشته شده خیلی دقیق تر است.
او درباره تک نگاری ها در مورد نویسندگان نیز گفت: اساسا خواست من این بود که تک نگاری ها به همین شیوه که در کتاب آمده نوشته شود. رویکرد من به تک نگاری ژورنالیستی بوده است. اینکه این تک نگاری ها باید حجم محدود و اطلاعات داشته باشند. این کتاب تاریخ تحلیلی ادبیات تهران نیست. اگر قرار بود این طور باشد اساسا رویکرد کاملا متفاوتی داشت. خواست من این بود که کتاب یک کل منسجم باشد و در عین حال هر شماره یک ساختار مشخصی داشته باشد.
حسینی گفت: وقتی با شخصیتی مانند جمالزاده و یا صادق هدایت مواجه هستیم با یک کارنامه کامل مواجه رو به رو هستیم اما در مورد یک نویسنده دهه ۹۰ هنوز آینده روشن نیست. باید تک نگاری ها از این باب متفاوت می بود.
او ادامه داد: مورد دیگر که پیوستگی داشت رویدادهای سیاسی شهر تهران بود. هر اتفاق سیاسی مهم بعد از مشروطه با پایگاه تهران رخ داده است. چیزی که در این کتاب تلاش کردم در آن تمرکز داشته باشد اتفاقات مربوط به خروج رضا شاه از ایران و فضای زندگی نویسندگان در شهریور ۲۰ بود و یا مرداد ١٣٣٢بوده است.
حسینی درباره صد نامی که روی جلد کتاب آمده است، بیان کرد: این صد نامی که انتخاب کردم به دلایلی انتخاب شده است. اگر می خواستیم نام ۵۰۰ نویسنده را هم بنویسیم این امکان وجود داشت. تاریخ داستان نویسی تهران تاریخ داستان نویسی ایران است.
او گفت: جنس این کار بیشتر ژورنالیسیتی بود تا پژوهشی. نگاه من این بود که نویسنده در تهران زندگی کرده و تهران مسیر زندگی اش را عوض کرده است. چهره ای مانند احمد محمود فضای داستان هایش در جنوب است اما بزرگ ترین نویسنده است.
خبرنگار: سمیرا امیرچخماقی
نظر شما