در تمام این سالها، گسترش خیابانها و بزرگراهها شاخصی برای میزان توسعه یافتگی بوده و حالا تهران -ایستاده در افق طرحهای جامع- محوری جز لزوم حرکت سریع خودروها ندارد. عادت به این شتابزدگی به حدی است که هنوز هم برخی از شهروندان از آسیبزا بودن سنگفرش معابری همچون خیابان سی تیر برای خودروها، گلایه میکنند غافل از آنکه هدف اصلی از اجرای چنین سنگفرشی آرام سازی جریان ترافیک بوده است. تهران، شهری خودرو محور است و همین مثال ساده نشان میدهد خودرومحوری به نوع نگرش و برساختههای ذهنی شهروندان آن نیز رسوخ کرده است.
شهرها اما پدیدههایی ایستا نیستند. این موجودات زنده همچون نوباوگانی مستعد تعلیم و تغییر، آماده پذیرش سیاستهای حکمرانان خود نشستهاند. تهران برای ایجاد فرصت مکث، تماشا و کاهش هیجانهای منفی زندگی شهری نیازمند پیاده روهایی مناسب برای همه شهروندان است؛ معابری که نه تنها کودکان، سالخوردگان و شهروندان کم توان جسمی بلکه دوچرخه سواران نیز بتوانند بدون واهمه از حرکت سریع خودروها و موتورسیکلتها از مواهب تردد در آنها برخوردار شوند. از این دیدگاه، گزینش میان خودرومحوری و انسان محوری، نه به معنای انتخاب میان دو مُد مختلف حرکتی بلکه برگزیدن سبکی متفاوت از زندگی شهری است.
دوره فعلی مدیریت شهری پایتخت در بوته نقد و قضاوت آیندگان با تلاش برای توسعه قلمرو عمومی شهر از طریق حذف کارگاه های غیرضروری، ساخت میدان گاه های شهری، طراحی و احداث پل سبز زندگی و البته بهسازی ۵۰۰ کیلومتر معبر پیاده رو شناخته خواهد شد. با وجود تمام این اقدامات، تهران و شهروندانش در راه دراز گذار به سوی انسان محوری همچنان نوسفرند و آنچه توفیق آتی این رویکرد را تضمین می کند تغییر در نوع نگرش و جهان بینی شهروندان به زندگی و البته مطالبه گری آنان از مدیران شهری است.
نظر شما